این تازی زاده ها و تازی پرستان انیرانی خرافاتی و عقب مانده تبهکار مانند شریعتی و آخوندان جنایتکار ایرانی نبوده و نیستند, دیدگاه دانشمندان غربی را در باره ایران با این فرد تازی پرست مقایسه کنید, که یکی از فریبکارترین و عقب مانده ترین و متحجرترین افراد به اصطلاح روشنفکر ! (کور فکر و کور اندیش) در تاریخ معاصر ایران بوده است!!
نمونه‌ای از نظرات شریعتی درباره ولایت، رهبری، دموکراسی و آزادی!! :
- قبول و ارزش همه عقاید و اعمال دینی، منوط به اصل ولایت است.
- آزادی و دموکراسی و لیبرالیسم غربی چونان حجاب عصمت به چهره فاحشه است.
- باید اطاعتی کورکورانه و تشکیلاتی داشت… این معنای تقلیدی است که در تشیع وجود داشت و همین تقلید نیز برای غیر امام که نایب اوست در شیعه شناخته می شود. تقلید نه تنها با تعقل ناسازگار نیست، بلکه اساسا اقتضای عقل، تعبد و تقلید است.
- اصل حکومت دموکراسی برخلاف تقدس شورانگیزی که این کلمه دارد، با اصل تغییر و پیشرفت انقلابی و رهبری فکری مغایر است، بنابراین رهبر انقلاب و بنیانگذار مکتب حق ندارد دچار وسوسه لیبرالیسم غربی شود و انقلاب را به دموکراسی راس ها بسپارد…
- رسالت سنگین رهبری در راندن جامعه و فرد از آنچه هست بسوی آنچه باید باشد به هر قیمت ممکن، بر اساس یک ایدئولوژی ثابت… اگر اصل را در سیاست و حکومت به دو شعار رهبری و پیشرفت- یعنی تغییر انقلابی مردم- قرار دهیم آنوقت انتخاب این رهبری بوسیله افراد همین جامعه، امکان ندارد زیرا افراد جامعه هرگز به کسی رای نمی دهند که با سنت ها و عادات و عقاید و شیوه زندگی رایج همه افراد آن جامعه مخالف است… کسی که با کودکان به سختی رفتار می کند و آنها را در یک نظم دقیق متعهد می کند و به آنها درس جدید تحمیل می کند، مسلما رای نخواهد آورد… امام مسوول است که مردم را بر اساس مکتب تغییر و پرورش دهد حتی علیرغم شماره آراء… رهبری باید بطور مستمر، به شیوه انقلابی- نه دموکراتیک- ادامه یابد… او هرگز سرنوشت انقلاب را بدست لرزان دموکراسی نمی سپارد…
تفکر شریعتی یکی از ویرانگرترین تفکرات در روشنفکری ایران به شمار می رود و دارای انحرافات مهلک برای رشد اندیشه سیاسی در ایران بود. این فرد یکی از عقب مانده ترین و متحجرترین افراد به اصطلاح روشنفکر ! در تاریخ معاصر ایران بوده است. اگر به نوشته جات وی مراجعه کنید و یا به سخنان او گوش فرا دهید، به عمق واپسگرایی این فرد پی میبرید. شریعتی با استناد به تاریخ اسلام تازیان جنايتكار ، خشونت را توجیه میکرد و شهادت را هدف عالی و برتر میدانست. از مخلوط تفکرات وی درباره ولایت، شهادت، مکتب و مجاز بودن خشونت، سازمان افراطی و تروریستی مجاهدین خلق شکل گرفت. شهید یک واژه منحوس تازی و عربی است و به کسی گفت میشود که در راه کیش تازیان جنایتکار کشته میشد. شهادت یك عمل رایج ، معمولی، و همه گیر ضد بشری درفرقه های تندرو اسلامی می باشد. به طور كلی ، معتقدین و مریدان دین اسلام جنایتکار تازیان همگی افراطی هستند و به شهادت تمایل دارند. شریعتی با ساختن یک تصویر دروغین، جعلی و در عین حال جذاب از اسلام تبهکار تازیان و مذهب جنايتكار شیعه خسارت های عمده ای به جریانات فکری در ایران وارد ساخت و بخش زیادی از هم نسلان خود را به انحراف و تباهی فکری کشاند و نسل های بعدی را نیز اسیر حکومت جنايتكار مذهبی نمود.
باید به نسل جوان آموزش و آگاهی داد تا اشتباهات پدران و مادران خود را تکرار نکنند و بدانند که اندیشه و تفکرات افراطی و غلط تازی پرستانی مانند آل احمدها و شریعتی ها جامعه مدرن ایران و جوانان خام را در دوران شاه به دامن آخوند های جنایتکار سوق داد، اینها همه درد اسلام بربر و جنایتکار تازیان را داشتند و هیچکدام به ایران و ایرانی فکر نمیکردند، اینها شبه روشن فکران تازی پرستی بودند که یک ایده لوژی یا بهتر بگویم همان جرم جنایی تازیان را به ارث برده بودند و کورکورانه از آن پیروی میکردند، وگر نه جمهوری جنایتکار اسلامی بدون پادوهای بیسواد یا کم سواد تازی پرست هیچ گاه در ایران شکل نمیگرفت!!
موریس آریایی
آگاهی بنیان رهایی است.
برگ اسلام جنایتکار است.
..........................
همه مطالب و حقوق این برگ متعلق به تاربرگ اسلام جنایتکار است می باشد. مدیریت برگ اسلام جنایتکار است. #. #
—
نمونه‌ای از نظرات شریعتی درباره ولایت، رهبری، دموکراسی و آزادی!! :
- قبول و ارزش همه عقاید و اعمال دینی، منوط به اصل ولایت است.
- آزادی و دموکراسی و لیبرالیسم غربی چونان حجاب عصمت به چهره فاحشه است.
- باید اطاعتی کورکورانه و تشکیلاتی داشت… این معنای تقلیدی است که در تشیع وجود داشت و همین تقلید نیز برای غیر امام که نایب اوست در شیعه شناخته می شود. تقلید نه تنها با تعقل ناسازگار نیست، بلکه اساسا اقتضای عقل، تعبد و تقلید است.
- اصل حکومت دموکراسی برخلاف تقدس شورانگیزی که این کلمه دارد، با اصل تغییر و پیشرفت انقلابی و رهبری فکری مغایر است، بنابراین رهبر انقلاب و بنیانگذار مکتب حق ندارد دچار وسوسه لیبرالیسم غربی شود و انقلاب را به دموکراسی راس ها بسپارد…
- رسالت سنگین رهبری در راندن جامعه و فرد از آنچه هست بسوی آنچه باید باشد به هر قیمت ممکن، بر اساس یک ایدئولوژی ثابت… اگر اصل را در سیاست و حکومت به دو شعار رهبری و پیشرفت- یعنی تغییر انقلابی مردم- قرار دهیم آنوقت انتخاب این رهبری بوسیله افراد همین جامعه، امکان ندارد زیرا افراد جامعه هرگز به کسی رای نمی دهند که با سنت ها و عادات و عقاید و شیوه زندگی رایج همه افراد آن جامعه مخالف است… کسی که با کودکان به سختی رفتار می کند و آنها را در یک نظم دقیق متعهد می کند و به آنها درس جدید تحمیل می کند، مسلما رای نخواهد آورد… امام مسوول است که مردم را بر اساس مکتب تغییر و پرورش دهد حتی علیرغم شماره آراء… رهبری باید بطور مستمر، به شیوه انقلابی- نه دموکراتیک- ادامه یابد… او هرگز سرنوشت انقلاب را بدست لرزان دموکراسی نمی سپارد…
تفکر شریعتی یکی از ویرانگرترین تفکرات در روشنفکری ایران به شمار می رود و دارای انحرافات مهلک برای رشد اندیشه سیاسی در ایران بود. این فرد یکی از عقب مانده ترین و متحجرترین افراد به اصطلاح روشنفکر ! در تاریخ معاصر ایران بوده است. اگر به نوشته جات وی مراجعه کنید و یا به سخنان او گوش فرا دهید، به عمق واپسگرایی این فرد پی میبرید. شریعتی با استناد به تاریخ اسلام تازیان جنايتكار ، خشونت را توجیه میکرد و شهادت را هدف عالی و برتر میدانست. از مخلوط تفکرات وی درباره ولایت، شهادت، مکتب و مجاز بودن خشونت، سازمان افراطی و تروریستی مجاهدین خلق شکل گرفت. شهید یک واژه منحوس تازی و عربی است و به کسی گفت میشود که در راه کیش تازیان جنایتکار کشته میشد. شهادت یك عمل رایج ، معمولی، و همه گیر ضد بشری درفرقه های تندرو اسلامی می باشد. به طور كلی ، معتقدین و مریدان دین اسلام جنایتکار تازیان همگی افراطی هستند و به شهادت تمایل دارند. شریعتی با ساختن یک تصویر دروغین، جعلی و در عین حال جذاب از اسلام تبهکار تازیان و مذهب جنايتكار شیعه خسارت های عمده ای به جریانات فکری در ایران وارد ساخت و بخش زیادی از هم نسلان خود را به انحراف و تباهی فکری کشاند و نسل های بعدی را نیز اسیر حکومت جنايتكار مذهبی نمود.
باید به نسل جوان آموزش و آگاهی داد تا اشتباهات پدران و مادران خود را تکرار نکنند و بدانند که اندیشه و تفکرات افراطی و غلط تازی پرستانی مانند آل احمدها و شریعتی ها جامعه مدرن ایران و جوانان خام را در دوران شاه به دامن آخوند های جنایتکار سوق داد، اینها همه درد اسلام بربر و جنایتکار تازیان را داشتند و هیچکدام به ایران و ایرانی فکر نمیکردند، اینها شبه روشن فکران تازی پرستی بودند که یک ایده لوژی یا بهتر بگویم همان جرم جنایی تازیان را به ارث برده بودند و کورکورانه از آن پیروی میکردند، وگر نه جمهوری جنایتکار اسلامی بدون پادوهای بیسواد یا کم سواد تازی پرست هیچ گاه در ایران شکل نمیگرفت!!
موریس آریایی
آگاهی بنیان رهایی است.
برگ اسلام جنایتکار است.
..........................
همه مطالب و حقوق این برگ متعلق به تاربرگ اسلام جنایتکار است می باشد. مدیریت برگ اسلام جنایتکار است. #. #
No comments:
Post a Comment