Friday, May 1, 2015

◀ اگر هم بوسه ای بر سنگی سزاوار باش




◀ اگر هم بوسه ای بر سنگی سزاوار باشد اين بوسه سزاوار است... اين بوسه بر سنگ بزرگترين افتخار است... اين بوسه بر سنگ نيست بر چوب و بت و قبری که زير آن تازی یا کنيز زاده ای نا مشخص و ضد ايران خفته است نيست... بوسه بر تمدن، فرهنگ، عشق ملی، افتخار ملی و بوسه ای بر غرور ايرانی است...!!

آگاهی بنیان رهایی است.
برگ اسلام جنایتکار است.
موریس آریایی 
#. #
................................

ﻋﺮﺏ ﻫﺮ ﭼﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﻣﺮﺍ ﺩﺷﻤﻦ ﺍﺳﺖ
ﮐﺞ ﺍﻧﺪﯾﺶ ﻭ ﺑﺪ ﺧﻮﯼ ﻭ ﺍﻫﺮﯾﻤﻦ ﺍﺳﺖ
ﭼﻮ ﺑﺨﺖ ﻋﺮﺏ ﺑﺮ ﻋﺠﻢ ﭼﯿﺮﻩ ﮔﺸﺖ
ﻫﻤﻪ ﺭﻭﺯ ﺍﯾﺮﺍﻧﯿﺎﻥ ﺗﯿﺮﻩ ﮔﺸﺖ
ﺟﻬﺎﻥ ﺭﺍ ﺩﮔﺮﮔﻮﻧﻪ ﺷﺪ ﺭﺳﻢ ﻭ ﺭﺍﻩ
ﺗﻮ ﮔﻮﯾﯽ ﻧﺘﺎﺑﺪ ﺩﮔﺮ ﻣﻬﺮ ﻭ ﻣﺎﻩ
ﺯ ﻣﯽ ﻧﺸﺌﻪ ﻭ ﻧﻐﻤﻪ ﺍﺯ ﭼﻨﮓ ﺭﻓﺖ
ﺯ ﮔﻞ ﻋﻄﺮ ﻭ ﻣﻌﻨﯽ ﺯ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺭﻓﺖ
ﺍﺩﺏ ﺧﻮﺍﺭ ﮔﺸﺖ ﻭ ﻫﻨﺮ ﺷﺪ ﻭﺑﺎﻝ
ﺑﻪ ﺑﺴﺘﻨﺪ ﺍﻧﺪﯾﺸﻪ ﺭﺍ ﭘﺮ ﻭ ﺑﺎﻝ
ﺟﻬﺎﻥ ﭘﺮ ﺷﺪ ﺍﺯ ﺧﻮﯼ ﺍﻫﺮﯾﻤﻨﯽ
ﺯﺑﺎﻥ ﻣﻬﺮ ﻭﺭﺯﯾﺪﻩ ﻭ ﺩﻝ ﺩﺷﻤﻨﯽ
ﮐﻨﻮﻥ ﺑﯽ ﻏﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﭼﻪ ﺣﺎﺟﺖ ﺑﻪ ﻣﯽ
ﮐﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﭼﻪ ﺳﻮﺩﯼ ﺍﺯ ﺁﻭﺍﯼ ﻧﯽ
ﮐﻪ ﺩﺭ ﺑﺰﻡ ﺍﯾﻦ ﻫﺮﺯﻩ ﮔﺮﺩﺍﻥ ﺧﺎﻡ
ﮔﻨﺎﻩ ﺍﺳﺖ ﺩﺭ ﮔﺮﺩﺵ ﺁﺭﯾﻢ ﺟﺎﻡ
ﺑﻪ ﺟﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺧﺸﮑﯿﺪﻩ ﺑﺎﺷﺪ ﮔﯿﺎﻩ
ﻫﺪﺭ ﺩﺍﺩﻥ ﺁﺏ ﺑﺎﺷﺪ ﮔﻨﺎﻩ
ﭼﻮ ﺑﺎ ﺗﺨﺖ ﻣﻨﺒﺮ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺷﻮﺩ
ﻫﻤﻪ ﻧﺎﻡ ﺑﻮﺑﮑﺮ ﻭ ﻋﻤﺮ ﺷﻮﺩ
ﺯ ﺷﯿﺮ ﺷﺘﺮ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﻭ ﺳﻮﺳﻤﺎﺭ
ﻋﺮﺏ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺟﺎﯾﯽ ﺭﺳﯿﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﮐﺎﺭ
ﮐﻪ ﺗﺎﺝ ﮐﯿﺎﻧﯽ ﮐﻨﺪ ﺁﺭﺯﻭ
ﺗﻔﻮ ﺑﺮﺗﻮ ﺍﯼ ﭼﺮﺥ ﮔﺮﺩﻭﻥ ﺗﻔﻮ
ﺩﺭﯾﻎ ﺍﺳﺖ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﮐﻪ ﻭﯾﺮﺍﻥ ﺷﻮﺩ
ﮐﻨﺎﻡ ﭘﻠﻨﮕﺎﻥ ﻭ ﺷﯿﺮﺍﻥ ﺷﻮﺩ
ﻓﺮﺩﻭﺳﻲ بزرگ
...

واکنش‌ها به مرگ دختر پورشه‌سوار در ایران



واکنش‌ها به مرگ دختر پورشه‌سوار در ایران!!
روزنامه شهروند در گزارشی از «پس‌لرزه‌های مرگ دختر پورشه‌سوار در فضای مجازی»، نوشته است: «بامداد دوشنبه‌ای که گذشت، در خیابان شریتی و بزرگراه همت تهران دو ماشین مدل بالا تصادف کردند و روی هم پنج نفر به دلیل شدت تصادف کشته شدند. تا اینجای ماجرا، قضیه عادی است» اما «داستان از وقتی عوض شد که خبر این دو تصادف همه جا پیچید و معلوم شد سرنشینان این خودرو‌ها از طبقات بالا یا به اصطلاح بچه پولدار بوده‌اند.»
ناصر قاسم‌زاده، روان‌شناس، با تاکید براینکه «در جامعه ایران دچار شکاف طبقاتی وسیعی هستیم»، گفته است عوامل متعددی در این قضیه دخالت دارد از جمله «نظام بیمارگونه اقتصاد» ایران، «اشتغال و بیکاری و تورم»، و همه اینها سبب شده تا با عامه‌ای روبه‌رو باشیم که «به نوعی سرکوب می‌شوند و به‌ویژه نسل جوان در نیازهای طبیعی جسم و روحشان، یک نوع خشم فروخورده را با خودش حمل می‌کند.» [ اصغر]‌ مهاجری جامعه‌شناس هم به روزنامه شهروند گفته است: «حمله کاربران به صفحه دختری که جان خودش را در تصادف اخیر از دست داده را می‌توان با توجه به پیامدهای افزایش فاصله طبقاتی در ایران تحلیل کرد»، و علاوه بر این «یکی از نشانه‌های از بین رفتن طبقه متوسط، کمرنگ شدن اخلاق است که نشانه‌های این بی‌اخلاقی در زندگی امروزی کاملا پیداست.»

پ.ن: جمهوری فاسد و جنایتکار اسلامی برای ایرانیان جز دزدی، غارت اموال عمومی، فقر، جنایت، فحشا و فاحشگی، صدور فاحشه، اعتیاد، قتل، کشتار، غارت، اسید پاشی، چاقو کشی، سنگسار، تجاوز به زنان و مردان و اعدام کاری نکرده است.. آگاهی بنیان رهایی است. کدبان موریس آریایی
...

خلق را اسلامشان بر باد داد ای دو صد لعنت بر این اسلام باد



خلق را اسلامشان بر باد داد
ای دو صد لعنت بر این اسلام باد
آخوندها همه جنایتکاران و راهزنان و دزدان تبهکار تازی پرستی بودند که با چراغ آمده بودند ! یک آخوند جنایتکار مرده هم آخوند خوبی نیست. هر آخوند، بنا بر تعریف دشمن ایران و تمدن ایرانی است؛ با انداختن عبا بر دوش و گذاشتن عمامه بر سر، آخوند جنایتکار سوگند یاد می کند که ویران کننده ایران و آئین زرتشت و کوروش و برپا دارنده آئین مرگ آور و ایران ستیزانه اسلام جنایتکار تازیان است؛ آخوند تبهکار، ستون پنجم حجاز در تیسفون و پارس است؛ مرگ هر آخوند در ایران، مرگ یک گماشته تازیان و اهریمن است. از تجاوز به دختران خُرد سال در زندان ها و پسران پیش از اعدام گرفته تا شکنجه وحشیانه مخالفان سیاسی، از سنگسار زنان تا قتل فجیع مخالفان در خانه های خود، از قطع دست و پا، در آوردن چشم ها از حدقه، انداختن افراد از ارتفاع تا ... ، همه و همه مشخصات عملی و حقوقی اسلام جنایتکار و جمهوری جنایتکار اسلامی است، پس اسلام تازیان و آخوند جنایتکار است... آگاهی بنیان رهایی است. موریس آریایی

پ.ن: شاه در یک جامعه خرافاتی و مذهب ژده چاره ای بجز تظاهر به مذهب پوشالی نداشت, اگر جز این میکرد پدران و مادران خرافاتی و عقب مانده شما بسیار پیشتر در ایران شورش و عنقلاب میکردند و ایران را بر باد میدادند !! موریس آریایی

....

دانا رنج میبرد و نادان رنج میدهد



دانا رنج میبرد و نادان رنج میدهد!!
نفت ایران پس از مصدق و به دستور پادشاه ایران ملی شد و ایران روزبروز گام های استوارتر و بزرگتری در راه پیشرفت بسوی رفاه و ترقی و افتخار و عظمت در عرصه جهانی برداشت. اما امروز خرج بقای دیکتاتوری و جنایت و سرکوب مردم می شود!! به واقع مصدق با دار و دسته اش کودتا کرد و نه شاه, پادشاه ایران نظام قانونی خود را باز پس گرفت !!! موریس آریایی ... یکی از بزرگترین جنایتی که در سی سال و پنج اخیر در ایران رخ داد به واسطه بی خردی و نادانی به اصطلاح روشنفکران (کوراندیشان) آن زمان بود که گوسفند وار به دنبال کسی رفتند که اصلان درکی از اقتصاد و سیاست روز جهان نداشت و از آنجا که خمینی ملعون و جنایتکار خود و طبقه فاسد و جنایتکارش جانوران اسلامی بودند, میگفت اقتصاد مال خر است. آن جنایتکار بزرگ تنها به فکر قدرت بود و درد اسلام تازیان بی فرهنگ را داشت. از عوام هیچ انتظاری نباید داشت که به سادگی فریب خوردند هنگامی که خواص نیز مسحور آن فریب بزرگ شده بودند. اسلام جنایتکار تازیان مکتب نابودی و ویرانی و تباهی است و برای ساختن نیامده، آمده است تا هرآنچه بشر ساخته، غارت و تخریب و نابود کند. جمهوری فاسد و جنایتکار اسلامی برای ایرانیان جز دزدی، غارت اموال عمومی، فقر، جنایت، فحشا و فاحشگی، صدور فاحشه، اعتیاد، قتل، کشتار، غارت، اسید پاشی، چاقو کشی، سنگسار، تجاوز به زنان و مردان و اعدام کاری نکرده است... آگاهی بنیان رهایی است. موریس آریایی

پ.ن: شاه در یک جامعه خرافاتی و مذهب ژده چاره ای بجز تظاهر به مذهب پوشالی نداشت, اگر جز این میکرد پدران و مادران خرافاتی و عقب مانده شما بسیار پیشتر در ایران شورش و عنقلا ب میکردند و ایران را بر باد میدادند !!
موریس آریایی
....

سگ ها دوستان ما هستند



سگ ها دوستان ما هستند, به خاطر خرافات، حیوانات را قربانی نکنید!

حیوانات دوستان ما و محیط زیست هستند!
در راستای حمایت و مقابله با حیوان آزاری و سگ کشی در ایران! سگها حیوانات با وفا و دوستان و یار قدیمی انسان ها هستند و به آنها خدمت میکنند. حیوانات دوستان بی زبان ما هستند, اگر کاری برای آنان نمیکنید آنها را اذیت و آزار نیز نکنید. در کشورهای غربی سگ بهترین مونس و یار افراد پیر و درمانده و تنها و کودکان و معلولین و نابینایان است. در جامعه ای که حقوق حیوانات رعایت نمیشود به حقوق انسانها نیز احترام گذاشته نمیشود !! موریس آریایی

دانه دانايي بكار گیاه آگاهی بر آر



دانه دانايي بكار گیاه آگاهی بر آر...!!
خوب است مطالب را با ذکر منبع و نام نویسنده مطلب به اشتراک بگذاریم! خاهشمند است مطالب را با ذکر منبع و نام این برگ و صفحه به اشتراک بگذارید، اینگونه ارزشگزاری به کار و زحماتی است که نویسندگان مطالب میکشند!! افراد بیسواد و صفحاتی وجود دارند که کارشان تنها برداشت مطالب مردم بدون ذکر منبع به نام خودشان میباشد، در اینجا باید گفت بسیار شرم آور است که این افراد کار و زحمات مردم را به نام خود میزنند. سرقت ادبی جرم است، سعی کنید خودتان نو آوری کنید و اگر مطلبی هم از جایی بر میدارید حتمن نام منبع و نویسنده آن را نیز ذکر کنید! همانگونه که میدانید سرقت ادبی جرم است و شایسته این است که مطالب را با نام نگارنده و یا نام برگ برداشت مطلب ذکر کنید، چیز زیادی هم از شما در خواست نشده است، تصور میکنم که اینکار زیبنده هر انسان و ایرانی پاکنهادی باشد.!!! با درود و سپاس
آگاهی بنیان رهایی است.
برگ اسلام جنایتکار است.
موریس آریایی
 ...

کاریکاتور نشریه سعودی




کاریکاتور نشریه سعودی: در باره ایرانیها در عربستان بدوی در شمایل انسان‌های بدوی و اولیه!!
اسلام تازیان جنایتکار میانه ی چندانی با صلح و دوستی و محبت ندارد، تفاوتی نمیکند در ایران یا عربستان باشد و یا درعراق و یا جای دیگر ... اسلام تازیان تبهکار ۱۴۰۰ سال است به ملتی‌ تجاوز کرده اند و این مردم بدبخت نادان ابله با افتخار از متجاوزین تجلیل کرده برایشان گریه می‌‌کنند تو سر خود می‌‌زنند و از اجساد مدفون متعفن آنها طلب تندرستی می‌‌کنند! رژیم جمهوری جنایتکار اسلامی نیز ۳۶ سال است که به ایرانیان تجاوز میکند, نمونه بارز آن زندان های مخوف رژیم و کهریزک است. به همین جهت نیز به ایرانیان در کشور های دیگر تجاوز میکنند. چرا اکنون با تجاوز به ۲ ایرانی دردشان آمده است؟ خود کرده را تدبیر نیست!! آگاهی بنیان رهایی است. موریس آریایی
....

جامعه ایران در همه ابعاد آن یک جامعه بیمار است



در جهانی که با «مذهب و ایدوئولوژی» به دنبال «آزادی و عدالت» میدویم هرگز احساس «صمیمیت و آرامش و آزادی » نخواهیم کرد... موریس آریایی
جامعه ایران در همه ابعاد آن یک جامعه بیمار است, بايد كار ريشه اي كرد و ريشه عقب ماندگی ها و خرافات را خشكاند. تا هنگامی که انسان ایرانی از منیت خود خارج نشود و دست از فرد پرستی و خرافات نکشد، هیچ چیز درست نخواهد شد و به همین جهت تا یک دیکتاتور میرود، دیکتاتوری و استبداد بجای میماند و دیکتاتور دیگر جانشین او خواهد شد. حقیقت و مردابی که رویشگاه آن دیکتاتوری هست باقی میماند، باید کار بنیانی و ریشه ای انجام داد. فرهنگ آموزه ها ی غلط و مکتب هائی خرافاتی که خود را حقیقت واحد و منحصر به فرد جهان میدانند، باید از بین بروند، تا امکان پیدایش دیکتاتوری و استبداد از نو در جامعه، از میان برود... به گفته آلبرت انيشتين كمتر كسی می تواند بدون دغدغه و در كمال متانت به بیان باورهایی بپردازد كه با تعصبات محیط اجتماعی او یكسان نباشد. بسیاری از مردم شهامت داشتن چنین باورهایی را هم ندارند !! آگاهی بنیان رهایی است. موریس آریایی
---

بی دینی و بی خدایی (آتییسم)



بی دینی و بی خدایی (آتییسم) راه نجات بشر از گمراهی، جنگ و اوهام و خرافه پرستی است. راه ما راه خردگرایی و دانش است. من تنها به چیزی باورمند هستم و باور دارم که می بینم و قابل لمس است، خدا و مذاهب دروغین و پوشالی زاییده ذهن بیمارگونه انسانهایی بی خرد است که از فرط ترس و جهل و نادانی به موجودی خیالی و دروغین پناه میبرند...خدا و دین ابزاری در دست جنایتکاران، راهزنان و دزدان جهت تحمیق و جنایات بیشمار بر مردم بی خرد است... نیچه میگفت خدا مرده است و باید مرده باقی بماند، من اما می گویم خدا هرگز نبود که بمیرد!!... موریس آریایی
-----

بیانات شاهنشاه آریامهر در گردهم‌آیی بانوان 1341



بیانات شاهنشاه آریامهر در گردهم‌آیی بانوان در برابر کاخ مرمر به مناسبت فرمان دادن حق رای به بانوان ایرانی ۸ اسفند ماه ۱۳۴۱ / اصلاح قانون انتخابات ایران به منظور دادن حق رای به زنان و حقوق برابر سیاسی با مردان!! پادشاه ایران سال ها پیش تر از بسیاری از کشور ها و کشور سویس به زنان حق رای داد !!! موریس آریایی

در روز ۸ اسفند ماه ۱۳۴۱ پانزده هزار تن از بانوان ایران که با فرمان شاهنشاه از زمره دیوانگان بیرون آمدند و حق به دست آوردن مقام‌های عالی کشور و شرکت در انتخابات دو مجلس شورای ملی و مجلس سنا را بدست آوردند، پس از شنیدن سخنرانی شاهنشاه در کنفرانس اقتصادی ایران برای ابراز سپاسگزاری از شاهنشاه به کاخ مرمر رفتند و تظاهرات پرشوری کردند. شاهنشاه ایران پهلوی دوم در گردهم‌آیی بانوان در برابر کاخ مرمر در سخنانی فرمودند:
همه اطلاع دارید که در زمان پدر من زن‌های ایران از توی پرده‌ی به اصطلاح حجاب، ولی به عقیده من از پرده غفلت و نیستی خارج شدند و در زندگی محدود اجتماعی، یعنی به خصوص در قسمت فرهنگ و بهداشت و بعضی مشاغل دیگر وارد شدند و از آن موقع تا به حال، دیدیم که چطور با عقیده‌ و باور راسخی وظایف خود را انجام دادند و حتی دیدیم که در هر کاری که به آنها رجوع شده بود با کمال وظیفه‌شناسی و قناعت، کار خود را به وجه خوبی انجام دادند و در حدودی که برای آنها امکان بود به جامعه ایرانی خدمت کردند. ولی غیر از این قبیل کارها در اجتماع ایران و در تعیین سرنوشت خود و مملکتشان متأسفانه برخلاف دیگر زن‌های دنیای متمدن و مترقی ارزشی نداشتند، و حتی آنها را در زمره افراد محجور و یا دیوانگان و غیره از حق طبیعی و اولیه‌ی اظهار نظر در امور معاشی و زندگی خانه خود که مملکت ایران است محروم می‌بودند.
از چندی پیش در این مملکت، ما دست به چنان انقلاب همه جانبه‌ای که بکلی اجتماع کهن ایران را دگرگون ساخت و یک مرتبه ما را از یک عقب‌افتادگی وحشتناکی با سرعت عجیبی در صفوف اولیه اجتماع قرن بیستم پرتاب کرد، این انقلاب که باعث تحسین و اعجاب و حیرت دنیا واقع شده است تکمیل نمی‌شد، اگر ما نصف جمعیت مملکت را باز در حال خموشی، وحشت و عقب ماندگی نگاه می‌داشتیم، افراد این مملکت را که نصف آن را شما تشکیل می‌دهید و به خصوص نسل‌های آینده را که شما مادران باید در آغوش خود تربیت بکنید اینها نه از لحاظ روحی و نه از لحاظ تربیتی آماده درک این انقلاب بزرگ ملی ما نمی‌شدند اگر خود شما از حقوق اولیه بشری امروز دنیا و تمدن امروزی ما محروم می‌شدید.[غریو جاوید شاه]
این است که امروز این قدم دیگر نیز برداشته شد و آخرین به اصطلاح ننگ اجتماعی ما که آن هم محرومیت نصف جمعیت مملکت را در بر داشت از بین بردیم، آخرین زنجیر را پاره کردیم [غریو جاوید شاه] و تمام افراد این مملکت، از این پس در امور اجتماعی خود شرکت خواهند کرد و دست به دست هم، دوش به دوش هم برای اعتلا و سربلندی، ترقی، آسایش ، سعادت و خوشبختی این جامعه و این مملکت خواهند کوشید. مطمئن هستم که شما نسوان این مملکت به قدری به این موضوع اهمیت می‌گذارید و به قدری به این وظیفه بزرگی که از امروز بر دوش شما نهاده شده‌است، وارد هستید، واقف هستید که وظایف ملی خود و وظایف اجتماعی خود را بهتر از هر کسی درک نموده و انجام خواهید داد، در زندگی خود دنبال کارهای بی قاعده‌ای که بعضی از نسوان در بعضی از نقاط جهان می‌پردازند نخواهید رفت و در سادگی، در متانت، در تعمق، در تعقل، در کار، در فرهنگ، در خدمات اجتماعی و بالاتر از همه در تربیت اطفال یا برادران یا خواهران خود چنان خواهید کوشید که این جنبش عظیمی که در شما بوجود خواهد آمد نتایج آن حتی برای خوش‌بین‌ترین افراد غیرمنتظره باشد و نشان خواهید داد که زن ایرانی که همیشه در تاریخ ایران ولو مقید بود، ولو در قید و بند بود، ولی احساسات او، قلب او، روح او چنان از عالی‌ترین احساسات همیشه آمیخته بود که شما امروز زبانزد خاص و عام چه در داخل مملکت و چه در خارج از مملکت خواهید بود که زن ایرانی شایستگی هر نوع آزادی و هر نوع امکانات پیشرفت اجتماعی و علمی را دارد، و این افتخار را برای زن ایرانی ابدی خواهید نمود [غریو جاوید شاه] و از میان شما افراد برجسته نیکوکار چه در قسمت علم، هنر و صنعت و غیره برخواهد خاست و در واقع عظمت این ملت را نسبت به سابق مضاعف خواهید کرد.[غریو جاوید شاه]
پ.ن: فراموش نکنید پادشاه ایران ۱۰ سال پیش تر از کشور سویس به زنان حق رای داد !!
...

اسلام تازیان کوهستانی است




اسلام تازیان کوهستانی است که ۱۴۰۰ سال است تکان نخورده، با غارهایی در ضلالت بی انتها که هیچ دری به سوی فتوحات تمدن جدید نگشوده‌ است ...!!

زنان در مه غلیظی که چادر نام دارد، زندگی خود را می گذرانند. آنان از پشت سوراخی که در قسمت چشم ها باز می ماند به آسمان و خورشید و مردم نگاه کرده و گویی از پشت میله های زندان، جهان پیرامون را می نگرند...
خورشید در کشورهای اسلامی درخشش خاصی دارد، نوری همه جا را می پراکند.
اما زنانی که زیر حجاب چادر، خود را پنهان می کنند، هرگز این نور را نمی بینند. دیدگان آنها به تاریکی خو گرفته است.
به تاریکی درون شکم مادر، سپس سیاهی خانه ی پدری، آنگاه تیرگی منزل همسر و سرانجام تیرگی قبرشان در گورستان...
.
.
.
جنس ضعیف - اوریانا فالاچی
.....

دين تماما مهمل است



بحث و جدل کردن با کسى که به جاى تعقل و خردگرايى، دين را انتخاب کرده، مانند تجويز دارو به بدن يک مرده است. دين تماما مهمل است. توماس ادیسون

تصویری از حماقت و نادانی !!
پیشگیری از درمان بهتر است:
ماهیت فرقه مزدوران تازی پرست مجاهدین و تروریست های اسلامی تازی پرست و لچک به سر و عقب افتاده و بسیجی های خارج از کشور در غرب و آمریکا، اینها هم یک مشت بیمار روانی و بسیجی کثیف و تازی زاده و تازی پرست انحصار طلب و انحصارگری هستند, که بجز خودشان هیچ کس را قبول ندارند ، تاریخ مصرف اسلام جنایتکار تازیان در ایران گذشته است. خودتان قضاوت کنید. اپوزيسيون مخرب که تنها با دروغ در پي تبرئه خود از جنایت و گند 57 يا تابع شعار«گور باباي 70 ميليون» ! هنگامی که عقل و خرد از ملتی گرفته شود، تحجر و عقب ماندگی جایگزین آن میشود. آنگاه که ارزش های ملی با ساخته و پرداخته ها و دروغ های يک بيگانه و بيگانه پرست جايگزين شود، ملت به قهقرا و بدبختی کشانده می شود. آنگاه که ارزش های ملی و خانوادگی با يک سری خرافات بی اساس جايگزين شود، فقر و بدبختی فرهنگی در آن جامعه به اوج می رسد. هنگاميکه فقر فرهنگی مستولی شد، استعمار و استثمار بيگانه مستولی می شود. اسلام جنایتکار تازیان مکتب نابودی و ویرانی و تباهی است و برای ساختن نیامده، آمده است تا هرآنچه بشر ساخته، غارت و تخریب و نابود کند. اسلام تازیان تبهکار همین است. اسلام تازیان همین گندی است که در ایران است. اسلام تازیان جنایتکار برای ایرانیان جز قتل، کشتار، غارت، سنگسار، اعدام و تجاوز به زنان و مردان کاری نکرده، اسلام جنایتکار یک دین فاسد، جنایتکار و من در آوردی است که از اینجا و آنجا گرد آوری شده است ،جمهوری جنایتکار اسلامی نیز برای ایرانیان جز اعتیاد، قتل، کشتار، غارت، سنگسار، تجاوز به زنان و مردان و اعدام کاری نکرده است. کتاب تازیان هم یک کتاب بی ارزش و ضد بشری است که باید سوزاند. اگر بخواهی ملتی را به بردگی بکشی، فرهنگ او یعنی هویت او را در هم بشکن، جانوران و جنایتکاران اسلامی همین کار را در ایران با ایرانیان میکنند. خمینی فاسد و جنایتکار با خیانت و اتحاد شوم سرخ و سیاه و انقلابیون سی سال و چهار پیش در ایران قدرت را بدست گرفت. اینها هیچگاه در برابر تاریخ و شرف ایرانیان آزد اندیش با هر زبان و قومیت هرگز بخشوده نخواهند شد. آزادی نزدیک است اما نه با افرادی مانند فرقه تازی پرست مجاهدین این افرد خود یکی از به وجود آورندگان رژیم جمهوری جنایتکار اسلامی میباشند، که در جنگ قدرت کنار گذاشته شدند. ساده اندیشی است که کسانی باورمند باشند افرادی مانند اینها که به قانون اساسی ضد بشری و ضد انسانی آخوندهای فاسد و جمهوری جهل و جنون اسلامی پایبند هستند در اندیشه سرنگونی و ساقط کردن آن باشند!!... از کوزه همان برون تراود که در او است. ایرانیان هم باید تکلیف شان را با خودشان روشن کنند یا اسلام موروثی تزریقی را میخواهند و الله تبهکار بت سنگی تازیان و سخنگویان و جانشینان جنایتکار و اسطوره های چرکین و دروغین آن را یا دمکراسی را، این دو مانند تاریکی و روشنایی جهل و علم هستند که با هم جمع نمی شوند. کسانی که بخواهند بیدار خواهند شد، زیرا کسی که به خواب رفته است را میتوان بیدار کرد اما کسی که خود را به خواب زده است را هرگز نمیتوان بیدار کرد. باید به نسل جوان آموزش و آگاهی داد تا اشتباه پدران و مادران خود را تکرار نکنند. باید آموزش عمومی جامعه را بالا برد، به نسل قدیم که هیچ امیدی نیست باید به نسل جوان آموخت که کورکورانه به دنبال دین جنایتکار اسلام تازیان که ایران را ویران کرده است، نروند. دین مجموعه ای است از اعتقادات، باورها،حدیثها و خرافات کهن که اکثر انسانها آن را به ارث میبرند و خود انتخاب نمیکنند آنها این میراث اجباری را در چاهرچوب تعصب و شنیده های متافیزیکی که دلیل علمی و منطقی برای اثبات آنها وجود ندارد ,در پشت دیواری از تعصب و در سایهٔ خرافات پرورش داده و هرگز اجازه نمیدهند که آفتاب خرد و باران اندیشه به آن بتابد. ننگ ابدی بر كمونيستها و توده اي ها و ماركسيست هاي اسلامي مجاهدين تازی پرست و اخوندهاي جنایتکار كه با دروغ و نيرنگ با احساسات مردم بازي كردند و نتيجه همبستگي و اتحاد شوم آنها نابودي ايران و کشتار و آواره گی ايراني و بوجود آمدن كثيف ترين و جنایتکارترين رژیم جهان يعني جمهوري جنایتکار اسلامي در ایران شد .
آگاهی بنیان رهایی است. کدبان موریس آریایی

پ.ن:
کسانی کـه می گـوینـد بــه اعتقـادات احمقـانـه مردم احترام بگذارید و بـه انـهــا هیـچ نـوع تـوهـیـنی نـکنــیـد یـا خـــودشان همـان اعتقـادات احمقـانه را داشتـه و یــا از روی خجــالـت و شـرمـسـاری جـرأت اعتــراف بـه آنـرا نـدارنــد و یـــــا از آن بـهــره می بـــرنـــد. اسلام تازیان تبهکار نه تنها جنایتکار است، جنایت ساز هم است. به جهالت و خرافات و نادانی نباید هیچگونه احترامی گذاشت، زیرا به ضرر و زیان خود مردم است. پیشگیری از درمان بهتر است!!

اسلام جنایتکار است:در یک حکومت استبدادی و دیکتاتوری تنها چیزی که به طور مساوی در جامعه پخش میشود ترس و وحشت از دیکتاتور جنایتکار و ایجاد رعب و وحشت است!! مرگ و ننگ ابدی بر اسلام تبهکار تازیان و جمهوری جنایتکار اسلامی به هر شکل و نوع آن... پیشگیری از درمان بهتر است!!
آگاهی بنیان رهایی است.
برگ اسلام جنایتکار است.
Islam is Evil
15.04.2015
--

اسلام یعنی شمشیر بران و کاسه ی گدایی



«اسلام یعنی شمشیر بران و کاسه ی گدایی!
احکام مسلمان ها مخالف با هرگونه ترقی و تعالی اقوام و ملل است و به ضرب شمشیر به مردم زورچپان کرده اند ، یا خراج و جزیه به بیت المال مسلمین بپردازید یا سرتان را می بریم . هرچه پول و جواهر داشتیم چاپیدند ، آثار هنری ما را از بین بردند و هنوز هم دست بردار نیستند . هر جا رفتند همین کار را کردند»... «همین روزی پنج بار دولا راست شدن جلو قادر متعال دروغی که باید به زبان عربی با او وراجی کرد، کافی است تا آدم را تو سری خور و ذلیل و پست و بی همه چیز بار بیاورد. بدیهی است که این مذهب دشمن بشریت است و فقط برای غارتگران و استعمارگران آینده جان می دهد»

توپ مرواری
...

ما به او بد کردیم



آزادي . . . .
ما به او بد کردیم
برزو پناهی
ما بد کردیم وقتی در سال ۱۳۵۷ فریاد زدیم آزادی، استقلال، جمهوری اسلامی، چرا که نه مفهوم روشن و درستی از آزادی در نظر داشتیم و نه مستعمرة کشوری بودیم که بخواهیم استقلال خود را به‌دست آوریم و نه می‌دانستیم
جمهوری اسلامی چه نظامی است.
ما بد کردیم که کوچکترین کنجکاوی نکردیم تا ببینیم خمینی در ۱۳۴۲ برای چه علم اعتراض برداشت.
ما بد کردیم که نخواستیم بدانیم خمینی دجال در آن سال با حقوق زنان و با اصلاحات ارضی مخالف بود و با شوراهای ایالتی و ولایتی.
ما بد کردیم که نخواستیم بدانیم خمینی درباره «احیاء کاپیتولاسیون» دروغ می‌گفت و هم عوام را فریب میداد و هم روشنفکران را.
ما از روستایی و فرنگ‌رفته بد کردیم بی آنکه «ولایت فقیه (وقیح)» او را بخوانیم یا بپرسیم که در آن چه نوشته است، به‌اصرار، چشمان خود را فریب دادیم تا عکس او را در ماه ببینیم.
آن روستایی بیرون آمده از نظام برده‌داری «ارباب و رعیتی» و عشایر آزادشده از ظلم «خان» در دوران محمدرضاشاه پهلوی بد کردند که فریاد زدند «مرگ بر شاه» اما روستازادة هم ولایتی من که مهندسی‌اش را از «دانشگاه آریامهر» گرفت با تکرار این شعار بدتر کرد.
آن حقوقدان سرشناس مراغه‌ای بد کرد که گفت و نوشت، با درآمد یک روز نفت ایران میشود چند بار دور زمین را با اسکناسهای ۵تومانی دور زد و اینهمه را «شاه» از ملت میدزدد.
ما بد کردیم که به دروغ گفتیم و نوشتیم در ایران بیش از ۱۰۰هزار زندانی سیاسی داریم.
بد کردیم که به ‌دروغ گفتیم و نوشتیم «صمد بهرنگی» را «ساواک» کشت و نگفتیم شنا بلد نبود، غرق شد.
ما بد کردیم که گفتیم «شاه» خونخوار است، جلاد است، یزید زمان است اما در آن روزها نخواستیم بدانیم محمدرضاشاه پهلوی برای ماندن در سلطنت حاضر نیست خون حتی یک ایرانی ریخته شود.
ما که از دانشگاههای ساخته‌ شده در زمان «پهلوی‌ها» فارغ‌ تحصیل شده بودیم بد کردیم ادعای خمینی را باور کردیم که «این پدر و پسر دشمن علم بودند، دشمن دانش و ترقی بودند»
آن استاد «سیاست بین‌ ملل» و «کارشناس» امور نفتی بد کردند که در همصدا شدن با خمینی سفاک و «مسکو» گفتند «شاه نوکر شرکتهای نفتی» است اما میدانستند و نگفتند محمدرضاشاه پهلوی در ستیز با شرکتهای نفتی برای منافع ملی ایران است که هدف توفان انقلاب کثیف قرار گرفته است.
آن «استاد جامعه‌شناس» و «استاد اقتصاد» بد کردند که به ‌طمع وکالت و صدارت در جمهوری اسلامی خمینی، که در راه بود به ‌دروغ گفتند و نوشتند، ایرانیها در دوران «شاه» روز به‌روز فقیرتر شده‌اند اما به این پرسش پاسخ نداند که اگر چنین است، چرا هیچیک از شعارهای انقلابی خواسته‌ای اقتصادی نیست؟
ما بد کردیم که تحول جامعة ایرانی از جامعه‌ای روستایی به جامعه‌ای شهرنشین را در همصدایی با خمینی «اجرای دستور استعمار برای نابودی ملت مسلمان ایران» خواندیم و نوشتیم، و نگفتیم و ننوشتیم در دوران «پهلوی‌ها»ست که ایران و ایرانی «معاصر» و همراه با بخش در حال پیشرفت جهان شده است.
ما بد کردیم که با خمینی همصدا شدیم و گفتیم و نوشتیم «‌این انقلاب سفید و کذا ایران را ذلیل و ویران کرد».
بد کردیم که میدانستیم «سپاه دانش» بسیار مفید است، «سپاه بهداشت» و «سپاه ترویج و آبادانی» نیز، اما نگفتیم.
ما بد کردیم که با خمینی پلید همصدا شدیم و گفتیم «این برنامه تنظیم خانواده هم یک توطئه‌ای است برای آنکه نفوس مسلمین را کاهش بدهند».
آن زن و دختر ایرانی که در دوران «پهلوی‌ها» از کنیزی دوران «قاجار» و سلطة آخوند به‌در آمدند و قانوناً به‌عنوان «انسان» شناخته شدند و به مقام و منزلتی شایسته رسیدند، بد کردند که در انقلاب چادر و چاقچور به‌سر کردند و دنبال آخوند راه افتادند.
آن کمونیست ما بد کرد که به‌دستور «مسکو» تسبیح به‌دست گرفت و به‌ریا خمینی را یک «سوسیالیست تمام‌عیار» خواند. آن رو به‌قبلة «پکن» نیز بدتر کرد که خمینی را «ناجی کشاورزان تحت ستم ایران» نامید.
ما بد کردیم که نخواستیم بفهمیم مخالفت آخوند با «رضاشاه» برای این است که با همان گرفتن امر قضا از آخوند و تأسیس دادگستری، چنگ و دندان او را از جان و مال و هستی مردم ایران بیرون کشید.
بد کردیم که دوران «رضاشاه» را از موضع آخوند دیدیم و در روشنفکری کورمال خود تا آنجا پیش رفتیم که پیش از او، دوران «احمدشاه» را بهشت برین دموکراسی خواندیم.
بد کردیم که خود را از کینه‌ای که آخوند و حزب توده در نگریستن به دوران «رضاشاه» به ما تزریق کرده بودند و جنس آن «ضد ملی» بود رها نکردیم و «عبدالله مستوفی»، «احمد کسروی» و دیگرانی که در هر دو دوران زیسته بودند را نخواندیم تا دریابیم، خیر، آن خبرها که می‌گویند هرگز نبود.
ما روشنفکران بد کردیم که فیلمهای مستند پیش از «پهلوی‌ها» را ندیدیم تا ببینیم پایتخت‌نشین‌هایمان نیز در آن زمان بیشتر کلاه‌نمدی بودند و در دوران «پهلوی‌ها» ست که شهرنشینی به ‌معنای معاصرش شکل میگیرد.
بد کردیم که تاریخ «قاجار» را نخواندیم تا ببینیم کجا بودیم و در زمان «پهلوی‌ها» تا همان روز که فریاد «مرگ بر شاه» می زدیم به کجا رسیده‌ایم.
بد کردیم که حتی همان تاریخ مشروطه را هم که اینهمه سنگش را درمخالفت با «شاه» بر سینه می‌زدیم، نخواندیم تا ببینیم آخوند به عرصة سیاست که پا می‌گذارد چه جهنمی می‌تواند به ‌پا کند.
بد کردیم که ایران را در زمان «پهلوی‌ها» با دوران پیش از آن مقایسه نکردیم یا نگاهی به کشورهای دور و بر نینداختیم تا ببینیم ما به کجا رسیده‌ایم اما در عوض با عوام فریبی، ایران را با اروپا و ‌آمریکا سنجیدیم و این قیاس را زمینه تبلیغ علیه «شاه» ساختیم.
من نویسنده، ما روزنامه‌نگاران و شاعران که حرف بیشتری برای گفتن نداشتیم بد کردیم از صبح تا به شام و بیشتر در باده‌نوشیهای شبانه علیه سانسور که هرگز به ابعادی که ادعا میشد، نبود، پرخاش کردیم.
بد کردیم که میدانستیم آنچه را آزادی مطبوعات می‌نامیم بیشتر برای این میخواهیم که به «شاه» و خانواده‌اش فحش بدهیم و از همین رو قهرمانمان «کریم‌پور شیرازی» بود. وانمود میکردیم ما چه حرفها که برای گفتن نداریم اما واسانسورا، آه آزادی کی میرسی از راه؟ که آمد، با «امام آمد» مان آمد.
آن نمایشنامه ‌نویس صاحب نام که در غربت درگذشت بد کرد که هرگز نگفت همة آثارش در پیش از انقلاب به‌چاپ رسید، تجدید چاپ شد، بسیاری از آنها به صحنه رفت، چندتایی از آنها با هزینة دولتی فیلم شد و حتی یک اثر زیر سانسور مانده نداشت که پس از انقلاب منتشر کند.
نه او که همه آنها که حتی یک اثر زیر سانسورمانده نداشتند تا پس از انقلاب منتشر کنند چون او بد کردند.
ما بد کردیم که با بورس دولتی برای ادامة تحصیل به اروپا و آمریکا رفتیم اما شغلمان شد پادویی تبلیغاتی «جمال عبد ناصر»، «مسکو»، «پکن» و سازمانهای اطلاعاتی کشورهای غربی علیه «محمدرضاشاه پهلوی» که امیدش این بود ما در بازگشت به کشور گوشه‌ای از کار را برای آبادانی ایران بگیریم.
بد کردند آنها که برای ادامة ‌تحصیل به خارج فرستاده شده بودند رفتند در اردوگاههای فلسطینی‌ها آموختند چگونه میتوان پاسبان را کشت و به پاسگاه ژاندارمری حمله کرد و در راه آزادی «خلق» بانک دزدید و وقتی گرفتار شدند داد و فریاد برآوردند که مسلمانی نیست.
آن پزشکان که جای حکیم و دعانویسهای دوران «قاجار» را گرفته بودند بد کردند که نگفتند تا پیش از محمدرضاشاه بسیاری از ایرانیها از بیماریهایی مثل مالاریا و حصبه می‌مردند اما در دوران او و پیش از او، در دوران «رضاشاه» نه‌تنها این بیماریها در ایران ریشه‌کن شد که چندین هزار بیمارستان، درمانگاه و مطب در کشور ساخته شد.
بد کردند این را نگفتند و رفتند دنبال خمینی که می‌گفت «اسلام خون می‌خواهد».
فرهنگیان ما بد کردند که نگفتند «تغذیه رایگان» در مدارس، برنامة بسیار مفید و خوبی است اما در عوض رفتند دنبال سخنگوی خمینی کثافت، آخوند غفاری تبهکار که گفت «این شیری که به‌دستور آمریکا در مدرسه‌ها به بچه‌ها میدن برای اونه که از همون بچگی بی‌غیرت بار بیان».
کارکنان رادیو و تلویزیون بد کردند اعتصاب کردند و در راهپیمایی «تاسوعا» شرکت کردند که از خواستهای قطعنامه‌اش این بود «جلوگیری از نمایش فیلمهای خلاف اخلاق و منافی عفت در تلویزیون به‌ویژه فیلمهای اینگمار برگمان».
آن دسته از کارکنان رادیو تلویزیون بدتر کردند که رفتند دو «مدرسه» کانال تلویزیونی مداربسته برای خمینی راه انداخته و مزدشان را هم از خمینی با این گفتة او که از همان کانال هم پخش شد گرفتند که «تلویزیون مرکز فحشا» ست.
کارکنان شرکت نفت در جنوب بد کردند شیرهای نفت را بستند و نخواستند حرف بازماندگان قربانیان سینما «رکس» آبادان را قبول کنند که شعلة جهنم «رکس» را آخوندها افروختند.
همافران بد کردند به دستبوس خمینی در «مدرسه علوی» رفتند و فراموش کردند آنها جوانترین پرسنل مدرنترین نیروی هوایی خاور میانه هستند با آینده‌ای مرفه ‌تر و نه آفتابه‌ آب‌کن «جعفر طیار».
نه اینان که گفتم، دیگران چون اینان نیز که «نقد» را وانهادند و به دنبال نسیه «جمهوری اسلامی» رفتند و حتی از سر کنجکاوی هم که شده نپرسیدند آنچه که در راه است چیست، بد کردند.
بد کردند که بر هشدار «محمدرضاشاه پهلوی» که، خمینی پلید و کسانش برای ایرانی و ایران «وحشت بزرگ» در آستین دارند درنگ و تأمل نکردند که دیدیم چنین نیز شد.
ما بد کردیم که بر این هشدار محمدرضاشاه پهلوی درنگ و تأمل نکردیم که «اگر نظام ایران سقوط کند منطقه روی آرامش نخواهد دید» که می‌بینیم همین نیز شد.
ما به ایران بد کردیم، به خود بد کردیم و به نسل آینده‌مان و بیش از همه به محمدرضاشاه پهلوی.
به‌عمد یا به‌سهو، در انقلاب اسلامی با سپردن «عقل» خویش به آخوند پلید ، بر آنچه او برای ایران کرد چشم بستیم.
بیگمان آیندگان در مرور تاریخ ما، که درگذشتگان خواهیم بود، این پرسش را خواهند داشت که، ایرانیان را چه شد که خواستار مرگ مردی شدند که زندگی و همه توان خود را در راه خدمت، رفاه و سرافرازی آنان و ایران بکار برد و ورود کسی را به ایران گلباران کردند که از روز نخست رسیدن به قدرت، مرگ را جولانگاهی بخشید به وسعت ایران.
خواهند پرسید این قوم را چه شد که آن را دیو و این را فرشته خواندند؟
کم نیستند از نسل آمده پس از انقلاب پلید نیز که پیش از به خاک رفتن ما، این پرسش را دارند و گاه از خود ما.
بیش از سه دهه از «وحشت بزرگ» حاکم بر ایران می‌گذرد و حدود سه دهه است که «شاه » آنجا، بر خاک مهربان مصر، در آرامگاه خویش در گوشه‌ای از «رفاعی» قاهره خفته است.
ما بد کردیم که او را به ترک سرزمینش ناگزیر کردیم و از رنجی که تا آخرین لحظة حیاتش از ویران شدن ایران در انقلاب اسلامی برد، شادمان شدیم.
ما به او بد کردیم.
...

اسلام تازیان جنایتکار مکتب نابودی و ویرانی و تباهی است



اسلام تازیان جنایتکار مکتب نابودی و ویرانی و تباهی است و برای ساختن نیامده، آمده است تا هرآنچه بشر ساخته، غارت و تخریب و نابود کند. اسلام تازیان تبهکار همین گندی است که در ایران اشغالی است. جمهوری فاسد و جنایتکار اسلامی نیز برای ایرانیان جز فقر، جنایت، فحشا و فاحشگی ، اعتیاد، قتل، کشتار، غارت، اسید پاشی، چاقوکشی، سنگسار، تجاوز به زنان و مردان و اعدام کاری نکرده است... آگاهی بنیان رهایی است. کدبان موریس آریایی
....................
خبر ناگوار در باره افراد مورد تعرض در عربستان!!
پارس خلیج: خبرگزاری ایرنا در بخش ویژه خود که تنها بخشی از مسئولان امکان بازدید از آن را دارند، از خودکشی یکی از قربانبان حادثه فرودگاه جده خبر داد. روز هشتم فروردین ماه سال جاری دو پلیس سعودی به بهانه ابن که به دو نوجوان ایرانی مشکوک شده اند آنها را به اتاق ویژه بازرسی برده و به آنها تجاوز کرده اند. به گفته یکی از مسئولان، نوجوان مورد تعرض قرار گرفته در فرودگاه جده به دنبال انتشار خبر حادثه با نوشتن نامه ای دست به خودکشی زده است.!
....

زنگ تفریح توافق هسته ای



زنگ تفریح توافق هسته ای:
طنز؛ کری گفت بریم جام زهر خوری!
صفحه فیس بوک "نسل سوخته": به نظرم جالب امد. باید با دیالوگ بهمن مفید تو قیصر خوندش:

ظریف: ما بودیم، عراقچی، تخت روانچی، کاترین اشتون، آره و اینا
خیلی بودیم. کری آقامون هم بود!
روحانی: کری!؟ کدوم کری!؟
جان کری؛ می شناسیش!
آره از ما نه از اونا که بریم جام زهر خوری!
تو نمیری به موت قسم ما اصلا تو نخش نبودیم!
آره، نه، گاز، دنده، دم هتل اینترکون تی ننتال ژنو اومدیم پائین!
یکی چپ، یکی راست، یکی بالا، یکی پائین، جام و زهرش جور شد!
دور میز نشسته بودیم داشتیم می خوردیم!
اولی رو رفتیم بالا به سلامتی اوباما لول لول شدیم!
دومی رو رفتیم بالا به سلامتی ملت پاتیل پاتیل شدیم!
سومی رو اومدیم بریم بالا
آ جان کری نامرد ساقی شد گفت بریم بالا ما هم رفتیم بالا!
گفت: به سلامتی تحریمها که از خر شیطون پیادتون کرد
تو نمیری به موت قسم خیلی تو لک شدم!
این جیب نه، اون جیب نه، تو جیب ساعتی، خودکار اومد بیرون، خواستم خط
بکشم رو توافق دیدم کسی نیست همه رفتن خوابیدن
حالا ما به همه گفتیم کوتاه نمیایم، شمام بگین نمیان. خوبیت نداره!
https://youtu.be/_wRticzgv4c
.....

از نام شما شیخان جز ننگ نخواهد ماند



از نام شما شیخان جز ننگ نخواهد ماند
جز لعنت بی پایان جز ننگ نخواهد ماند
مشتی همه بی وجدان از طایفه دزدان
از هستی تان شیخان جز ننگ نخواهد ماند
از نام شما فردا بعد از شب دهشتزا
در حافظه ایران جز ننگ نخواهد ماند
ای گند همه اعصار اشرار جنایتکار
از یاد شما پستان جز ننگ نخواهد ماند
جز مرگ و تباهی ها آوار سیاهی ها
در لوش ولجن جنبان جز ننگ نخواهد ماند
ای دسته ی قاتلها از نام شما دلها
یا بر لب هر انسان جز ننگ نخواهد ماند
چون لکه ننگینی پیشانی تاریخید
از نکبت تان دوران جز ننگ نخواهد ماند
جز وحشت و جز زندان اعدام به هر میدان
ای پست تر از حیوان جز ننگ نخواهد ماند
از آنهمه کشتن ها از ارث شما دنیا
در دفتر و در دیوان جز ننگ نخواهد ماند
.....

خطرناکترین نوع بشر



خطرناکترین نوع بشر انسانی است که اعتقادش زیاد و فهمش اندک است. «آنتوان چخوف»
...

بنا به گذارش های رسیده



بنا به گذارش های رسیده از محافل اینترنتی مسعود رجوی سرکرده گروه تروریستی مجاهدین تازی پرست در یک درگیری سازمانی به هلاکت رسیده است. گفتنی است که این سازمان مزدور تروریستی افراط گرای تازی پرست ضد ایرانی در دهه هفتاد میلادی در دوران شاه نیز افراد خود را در ایران ترور و سر به نیست میکردند. در سازمان ها و حکومت های استبدادی و تروریستی و دیکتاتوری تنها چیزی که به طور مساوی در جامعه پخش میشود ترس و وحشت از دیکتاتور جنایتکار و ایجاد رعب است! مرگ و ننگ ابدی بر آخوندان فاسد و جنایتکار و اسلام تبهکار تازیان و مرگ بر جمهوری فاسد و جنایتکار اسلامی به هر شکل و نوع آن.... جمهوری جنایتکار اسلامي یکی از فاسدترین و كثيف ترين و جنایتکارترين رژیم جهان است!! آگاهی بنیان رهایی است. برگ اسلام جنایتکار است.
#. #
 

خلعتبری وزیر امور خارجه ایران



خلعتبری وزیر امور خارجه ایران در کابینهٔ هویدا و جمشید آموزگار در دوران سلطنت پهلوی دوم بود وی امضاکنندهٔ پیمان معروف ۱۹۷۵ الجزایر و قرارداد احداث نیروگاه اتمی در ایران بود.
نیروگاه اتمی بوشهر به عنوان نخستین نیروگاه اتمی ایران توسط شرکت "کرافت‌وِرک اونیون" آلمان (Kraftwerk Union AG) ساخته شود. در دوران طلایی پادشاهی سال ۱۳۵۵ و ۲ سال پس از تاسیس سازمان انرژی اتمی ایران، این سازمان با بخش تکنولوژی و تحقیقات سازمان انرژی اتمی آلمان غربی موافقتنامه‌ای برای همکاری‌های بلند مدت امضا کرد و در پی آن شرکت کرافت ورک یونیون، یکی از شرکت‌های وابسته به زیمنس آلمان ساخت ۲ واحد نیروگاه اتمی هر یک به توان اسمی ۱۲۹۳ مگاوات و توان خالص ۱۱۹۶ مگاوات را در بوشهر برعهده گرفت. اما در سال ۱۳۵۷ در شرایطی که حدود ۷۵ درصد از واحد اول و ۶۰ درصد واحد دوم نیروگاه ساخته شده بود با شورش ننگین ۱۳۵۷در ایران طرف آلمانی کار بر روی پروژه را متوقف کرد. خلعتبری وزیر امور خارجه ایران در کابینهٔ هویدا و جمشید آموزگار در دوران سلطنت پهلوی دوم بود وی امضاکنندهٔ پیمان معروف ۱۹۷۵ الجزایر و قرارداد احداث نیروگاه اتمی در ایران بود. خلعتبری سرانجام در ۲۲ فروردین ۱۳۵۸ به همراه جمعی دیگر از سران شاه در بیدادگاه انقلابیون به ریاست خلخالی فاسد و جنایتکار و با دلیل اصلی تهیه و امضای پیمان الجزایر و نقش وی در امضای قرار داد احداث نیروگاه اتمی بوشهر٬ با این استدلال که ایران با وجود ذخایر عظیم نفت و گاز نیازی به نیروگاه اتمی ندارد و امضای این قرار داد مصداق تضییع اموال بیت‌ مال است٬ محکوم به اعدام شد و این حکم در زندان قصر در همان زمان به اجرا درآمد. در بخشی از یکی از گزارش های روزنامه کیهان در مورد دادگاه خلعتبری و کیفر خواست به نقل از رئیس دادگاه چنین گزارش شده است: «آقای خلعتبری شما متهم هستید به فساد در زمین، قیام علیه حاکمیت ملی، عضویت در هیئت حاکمه ضدملت، وزیر خارجه و عضو ارشد آن حکومت، شما شریک جرم آن حکومت بودید که به دست امپریالیست ها و اربابان آمریکایی اداره می شد، استخدام عناصر در وزارت خارجه و...!! »

کسی نیست از این جنایتکاران بپرسد اگر انرژی هسته ای بد بود, چرا خودشان اینهمه هزینه کشور و ملت را صرف مطامع جنایتکارانه خود میکنند!!!

آگاهی بنیان رهایی است.
برگ اسلام جنایتکار است.
#. #

استیون هاوکینگ



"تاریخ در یک نگاه...
استیون هاوکینگ ۲۳ ساله در روز عروسی اش با جین وایلد, سال ۱۹۶۵

استیون ویلیام هاوکینگ (به انگلیسی: Stephen William Hawking) (زادهٔ: ۸ ژانویه ۱۹۴۲) فیزیکدان نظری، کیهان‌شناس و نویسندهٔ بریتانیایی و مدیر تحقیقات مرکز کیهان‌شناسی نظری در دانشگاه کمبریج است که کارهای علمی‌اش سابقه‌ای بیش از چهل سال دارد. کتاب‌ها و همایش‌هایش، او را به یک چهرهٔ محبوب تبدیل کرده‌است. در حال حاضر، او عضو جامعهٔ سلطنتی هنر و عضو ثابت جامعهٔ اسقفان دانشمند است. او در سال ۲۰۰۹ موفق به دریافت مدال آزادی ریاست جمهوری آمریکا شد. هاوکینگ به مدت سی سال یعنی از سال ۱۹۷۹ تا یکم اکتبر ۲۰۰۹، دارنده کرسی ریاضیات لوکاس بوده‌است. وی به خاطر فعالیت در زمینهٔ کیهان‌شناسی و جاذبه کوانتوم به ویژه در زمینهٔ سیاه‌چاله، شناخته شده‌است. کتاب تاریخچه زمان او که با رکوردی ۲۳۷ هفته‌ای به عنوان پرفروش‌ترین کتاب در بریتانیا باقی‌ماند، باعث شهرتش شد. همچنین، کتاب طرح بزرگ او که در اواخر سال ۲۰۱۰ به چاپ رسید، جنجال زیادی به پا کرد. این کتاب تنها پس از چند روز به یکی از پرفروش‌ترین کتاب‌های آمازون تبدیل شد. هاوکینگ مبتلا به بیماری اسکلروز جانبی آمیوتروفیک بوده و از هر گونه تحرک عاجز است؛ نه می‌تواند بنشیند، نه برخیزد، و نه راه برود. حتی قادر نیست دست و پایش را تکان بدهد یا بدنش را خم و راست کند و حتی توانایی سخن گفتن را نیز ندارد. وی با وجود توانایی‌های بسیار در زمینهٔ کیهان‌شناسی تاکنون جایزه نوبل را کسب نکرده است.

۱۹۶۳: آغاز بیماری ALS و خواب اندام
در سال آخر تحصیل هاوکینگ در آکسفورد در پاگرد پله‌ها زمین خورده و سرش به زمین اصابت کرده بود. در نتیجه، اندکی حافظه‌اش را از دست داده بود. دوستانش گمان می‌کردند که این اتفاق ناشی از مستی او بوده است اما این تنها باری نبود که او از پله‌ها افتاده بود و گاهی هم گره زدن بند کفش‌هایش برایش دشوار شده بود. هاوکینگ در رفتن از پله‌ها مواظب خودش بود، اما آن دشواری بستن بند کفش کماکان باقی بود. وقتی در پایان نخستین نیمسال تحصیلی یعنی در ژانویه ۱۹۶۳در آغاز بیست و یک سالگی در کمبریج به خانه رفت، پدرش تصمیم گرفت او را برای معاینه به بیمارستان ببرد. نتیجه فراتر از بدترین کابوس‌هایی بود که ممکن بود به سراغ کسی بیاید. آزمایش‌هایی که روی او انجام گرفت علائم بیماری بسیار نادر و درمان‌ناپذیری به نام ALS را نشان داد. این بیماری بخشی از نخاع و مغز و سیستم عصبی را مورد حمله قرار می‌دهد و به تدریج اعصاب حرکتی بدن را از بین می‌برد و با تضعیف ماهیچه‌ها فلج عمومی ایجاد می‌کند به طوری که به مرور توانایی هر گونه حرکتی از شخص سلب می‌شود. معمولن مبتلایان به این بیماری بی‌درمان مدت زیادی زنده نمی‌مانند و این مدت برای استیون بین دو تا سه سال پیش‌بینی شده‌بود. هاوکینگ به کمبریج بازگشت، به حالت افسردگی سیاه و هراسناکی فرو رفت. چندین ماه به ندرت خانهٔ اجاره‌ای خود را ترک کرد. تمام چیزی که از این اتاق به بیرون راه می‌یافت، نوایی بود که از صفحه‌های موسیقی واگنر گسیل و بطری‌های خالی وودکا که بیرون گذاشته می‌شد. نومیدی و اندوه عمیقی استیون دربرگرفت. ناگهان همه آرزوهای خود را بر باد رفته می‌دید؛ دوره دکترا، رویای دانشمند شدن، کشف رمز و راز کیهان، همگی به صورت کاریکاتورهایی در آمدند که در حال دورشدن از او بودند. به جای همه آن خیال‌پردازی حالا کاری به جز این از دستش برنمی‌آمد که در گوشه‌ای بنشیند و دقیقه‌ها را بشمارد تا دو سال بعد با فلج عمومی بدن زمان مرگش فرا برسد. به اتاقی که در دانشگاه داشت پناه برد و در تنهایی ساعت‌ها متفکر و بی‌حرکت ماند. خودش بعدها تعریف کرده‌است که آن شب دچار کابوسی شد و در خواب دید که محکوم به اعدام شده‌است و او را برای اجرای حکم می‌برند و در آن موقعیت حس کرد که هر لحظه زندگی چقدر برایش ارزشمند است. بعد از بیداری به یاد آورد که در بیمارستان با یک جوان مبتلا به بیماری سرطان خون هم‌اتاق بوده و او از فرط درد چه فریادهایی می‌کشید. پس خود را قانع کرد که اگر به بیماری بدون‌درمان مبتلا است اما لااقل درد نمی‌کشد. به علاوه طبع لجوج و نقادش که هیچ چیز را به آسانی نمی‌پذیرفت هشدار داد که از کجا معلوم که پیش بینی پزشکان درست باشد و چه بسا که از نوع اشتباه‌های کتب درسی باشد.

زمینه‌های پژوهشی
زمینهٔ پژوهشی اصلی وی کیهان‌شناسی و گرانش کوانتومی است. از مهم‌ترین دستاوردهای وی مقاله‌ای است که به رابطهٔ سیاه‌چاله‌ها و قانون‌های ترمودینامیک می‌پردازد.

او نشان می‌دهد که سیاه‌چاله‌ها بعد از مدتی به وسیلهٔ زوج‌های ذرات مجازی که در افق رویداد آن تشکیل می‌شود، نابود می‌شوند که همین زوج ذرات پیش بینی می‌کند که سیاه چاله‌ها باید امواجی از خود تابش کنند، که امروزه این امواج به نام تابش هاوکینگ (و گاهی تابش بِکستِین-هاوکینگ) خوانده می‌شوند.

مقالهٔ مشترک استیون هاوکینگ و پنروز که در سال ۱۹۷۰ منتشر شد و ثابت می‌کرد که اگر نسبیت عام درست باشد و جهان دارای آن مقدار ماده که مشاهده می‌کنیم باشد، باید تکینگی انفجار بزرگ در گذشته رخ داده باشد.

هاوکینگ در مصاحبه‌ای در سال ۲۰۱۴ با نشریه ال‌موندو، به طور قطع وجود خدا را انکار کرده و می‌گوید: «ال موندو [به معنای جهان در اسپانیایی] حاصل پدیده‌های علمی قابل توضیح است.» و «طبیعی است که پیش از درک دانش به خلق هستی به دست یک خداوندگار باور داشته باشیم. اما اکنون و در این عصر، دانش توضیحی مجاب‌کننده‌تر در اختیار ما قرار می‌دهد.» سپس خبرنگار «ال موندو» بازهم از نظریه پیشینِ هاوکینگ در کتاب «تاریخچه مختصر زمان» مبنی بر «کمک دانش به درک اندیشه خداوندگار توسط بشر» پرسیده است. هاوکینگ در پاسخ توضیح داد: «منظور من در آنجا این بود که اگر بر همه چیز عالم شویم، به درک اندیشه خداوند نیز نائل خواهیم آمد، با این قید که اساساً خدایی وجود داشته باشد، که این چنین نیست. من خداناباور هستم.»
...

دعا، فالگیری و طالع بینی توهین به شعور انسان است



دعا، فالگیری و طالع بینی توهین به شعور انسان است، هنگامی که علم از پاسخ به پدیده یا مشکلی باز میماند، و اگر چیزی را نتوان با خرد و دانش و علم پزشکی انجام داد، با موهومات و خرافات نیز به هیچ وجه امکان پذیر نخواهد بود !! موریس آریایی

دین جهالت، نادانی و استثمار و خرافات و بردگی است از آن بر حذر باشید. هنگامی که عقل انسان فعال باشد و به کار گرفته شود دیگر نمیتواند هر حماقت و نادانی و خرافاتی را باور کند...!! موریس آریایی

دین خرافات، نادانی و موهومات است. از آن دوری کنید. بی خدایی بی آذار ترین و بهترین دین است . ادیان همه خرافات و من درآوردی هستند... آن چه خدایست که نتوانست یک دین درست کند...!! موریس آریایی

خرد و اندیشه و شجاعت چراغی است که انسان را از منجلاب دین ها و فناتیزم و کجرویها میرهاند!! موریس آریایی
آگاهی بنیان رهایی است.
کدبان موریس آریایی
...

دوران شاه



دوران شاه...دورانی که بدون جنگ منافع ملی‌ ایران حفظ میشد و عربستان سعودی جرات لشکر کشی‌ به کشور‌های همسایه را نداشت!!
..
یکی از بزرگترین جنایتی که درسی سال و پنج اخیر در ایران رخ داد به واسطه بی خردی و نادانی به اصطلاح روشنفکران آن زمان بود که گوسفند وار به دنبال کسی رفتند که اصلان درکی از اقتصاد و سیاست روز جهان نداشت و از آنجا که خمینی ملعون و جنایتکار خود و طبقه فاسد و جنایتکارش جانوران اسلامی بودند, میگفت اقتصاد مال خر است. آن جنایتکار بزرگ تنها به فکر قدرت بود و درد اسلام تازیان بی فرهنگ را داشت. از عوام هیچ انتظاری نباید داشت که به سادگی فریب خوردند هنگامی که خواص نیز مسحور آن فریب بزرگ شده بودند. اسلام جنایتکار تازیان مکتب نابودی و ویرانی و تباهی است و برای ساختن نیامده، آمده است تا هرآنچه بشر ساخته، غارت و تخریب و نابود کند. جمهوری جنایتکار اسلامی هم برای ایرانیان جز اعتیاد، فساد، فحشاء، قتل، کشتار، غارت، سنگسار، تجاوز به زنان و مردان و اعدام کاری نکرده است. موریس آریایی ... هر آخوند تبهکار، بنا بر تعریف دشمن ایران و تمدن ایرانی است؛ با انداختن عبا بر دوش و گذاشتن عمامه بر سر، آخوند جنایتکار سوگند یاد می کند که ویران کننده ایران و آئین زرتشت و کوروش و برپا دارنده آئین مرگ آور و ایران ستیزانه اسلام تبهکار تازیان است. آخوند تروریست، ستون پنجم حجاز در تیسفون و پارس است؛ مرگ هر آخوند جنایتکار در ایران، مرگ یک گماشته تازیان و اهریمن است. از تجاوز به دختران خُرد سال در زندان ها و پسران پیش از اعدام گرفته تا شکنجه وحشیانه مخالفان سیاسی، از سنگسار زنان تا قتل فجیع مخالفان در خانه های خود، از قطع دست و پا، در آوردن چشم ها از حدقه، انداختن افراد از ارتفاع تا ... همه و همه مشخصات عملی و حقوقی اسلام تبهکار تازیان و جمهوری جنایتکار اسلامی است، آخوند تبهکار و اسلام تازیان جنایتکار است... آگاهي بنیان رهایی است!!
موریس آریایی
...

خط قرمز



خط قرمز
..........................
توافق لوزان؛ پاسخ قاطع آمریکايیها به ظریف
رئیس کمیته روابط خارجی سنای آمریکا که از منتقدان سرسخت سیاست خارجی دولت اوباما بشمار می رود، روز یکشنبه در گفتگو با فاکس نیوز گفت: اوباما در هر حال باید کنگره را در مورد توافق اخیر هسته ای با رژیم تهران قانع کند.

باب کورکر سناتور جمهوریخواه درباره واکنش اولیه اش پس از اطلاعاتی که از دولت آمریکا درباره توافق به دست آورده است، گفت: هنوز جزئیات زیادی مانده است که مشخص نیست و نمی توان با قاطعیت گفت این توافق برای شهروندان آمریکایی چیزی خوب یا بد است.

از سوی دیگر باراک اوباما در مصاحبه با نشریه نیویورک تایمز گفت: امید من این است که بتوانیم راهی پیدا کنیم که کنگره نظر خود را اعلام کند و این موضوع را تضمین کند که در صورت رسیدن ما به توافق بتوانیم به جلو حرکت کنیم و آنرا اجرایی کنیم.

اوباما در این مصاحبه در مورد لغو تحریمها نیز گفته: تحریمها در صورتی رفع می شوند که رژیم ایران به تعهداتش پایبند باشد.

رئیس‌ جمهور آمریکا در مورد نگرانی اسرائیل و کشورهای منطقه نیز گفت: من به ‌روشنی نشان داده‌ام که رژیم ایران در زمان من صاحب بمب اتمی نمی ‌شود و این رژیم باید متوجه باشد چه می ‌گویم.

اوباما افزود: اگر رژیم ایران بخواهد فریبکاری پیشه کند، تمامی گزینه‌ها را در دسترس نگه خواهیم داشت. بهتر است بدانند که فرصت توافق با آنها (رژیم ایران) یک بار است.

همزمان یک مقام ارشد آمریکایی در واکنش به اظهارات ظریف که گفته است: آنچه در لوزان منتشر شد یک چرکنویس غیر الزام ‌آور است، گفت: رژیم ایران و شش قدرت جهانی موافقت کرده ‌اند که می ‌توانند تفاسیر خود را از این توافق اعلام کنند، اما قرار نیست در مورد واقعیات هیچ اختلافی باشد.

خبرگزاری رویتر در این باره نوشت: برخلاف ادعای ظریف، مقامات آمریکایی تأکید کرده‌اند که جزییات توافق لوزان که روز پنجشنبه منتشر شده است، جای مذاکرات بیشتر ندارد و به‌عنوان بخشی از توافق‌نامه نهایی که تا پایان ماه ژوئن قرار است تکمیل شود، خواهد بود.
...


اميل زولا : تمدن و سعادت بشر هيچگاه تكامل پيدا نخواهد كرد، مگر اينكه اخرين سنگ كليسا( مسجد و كنيسا) روى سر اخرين كشيش( ملا و خاخام) بيافتد!...
....

ماجراجويی هسته ای؛ خامنه ای باید محاکمه شود!



ماجراجويی هسته ای؛ خامنه ای باید محاکمه شود!
تنها حاصل سیاست‌های هسته‌ای این رژیم، نابودی منابع انسانی و اقتصادی و منابع طبیعی کشور و انزوا و به عقب راندن ایران در عرصه پیشرفت جهانی برای چندین دهه بوده است. مسئولیت اصلی این همه بر عهده خامنه‌ای، رهبر این رژیم جنایتکار می‌باشد.
***

حنیف حیدرنژاد"، فعال حقوق بشر و تحلیلگر مسایل سیاسی مقیم آلمان در تحلیلی می نویسد: جزئیات منتشر شده تفاهم‌نامه و لحن تحقیرآمیز رئیس جمهوری آمریکا خطاب به «ایران» در همان روز انتشار این تفاهم‌نامه و تفاوت‌های ترجمه متن فارسی منتشر شده توسط منابع مختلف در ایران، همه و همه نشان می‌دهد که رهبر جمهوری اسلامی، ادامه موجودیت نظام‌اش را در خطر جدی دیده که حاضر به تن دادن به چنین تحقیر و توسری شده است. در همین حال رژیم ایران تلاش دارد تا در بوق‌های تبلیغاتی‌اش با دروغ‌پراکنی، این شکست خفت‌بار خود را پرده‌پوشی کرده و آن را پیروزی جا بزند.

وی می نویسد: چرا رهبران جمهوری اسلامی در سه دهه گذشته چند ده و یا چند صد میلیارد دلار از دارائی‌های مردم ایران را از طریق کانال‌های رسمی یا واسطه‌، برای پروژه‌های مختلف هسته‌ای هزینه کردند در حالی که اکنون و بعد از این همه سال بر تعلیق و یا توقف بخش‌هائی از آن تن داده‌اند؟

چرا رهبران جمهوری اسلامی آنچه را که امروز امضاء کرده‌اند، دوازده سال پیش امضاء نکردند تا زودتر مانع تلفات انسانی و نابودی اقتصاد و صنعت کشور گردند؟

تحریم‌های مختلف مرتبط با پروژه‌های هسته‌ای، چه ضررهائی بر اقتصاد و صنعت و سیستم بانکی و ساختارهای زیربنائی کشور وارد نموده است؟

چه تعداد از مردم ایران به دلیل تحریم‌ها، مستقیم یا غیر مستقیم، آسیب دیدند؟ فراتر از آسیب‌های مالی و مادی، تاثیرات این تحریم‌ها بر سلامت جسم و روان شهروندان ایرانی چه بوده است؟

چه تعداد از مردم به خاطر گران شدن یا کمبود دارو و امکانات پزشکی فوت کرده یا برای همیشه به بیماری‌های دردآور دچار شدند؟

چه تعداد از پدران و مادران سالمند، آخرین فرصت برای مسافرت به خارج از ایران و دیدن عزیزان‌شان را با خود به گور بردند؟

چه تعداد از دانشجویان ایرانی در خارج ایران مجبور به ترک تحصیل خود شدند؟

اعتبار ایرانیان به خاطر سیاست و رفتارهای تروریستی و جنگ‌طلبانه رژیم حاکم، تا کجا نزد جهانیان آسیب دید؟

از بابت همه این تحریم‌ها چه کسانی در ایران به ثروت‌های میلیونی رسیدند؟

و بسیاری پرسش‌های دیگر…

وی در ادامه می نویسد: رژیم جمهوری اسلامی دشمن اصلی منافع ملی ایران و ایرانیان است. عقب‌نشینی رهبران این رژیم نه به خاطر منافع ملی ایران و نگرانی از فشارهائی که بر مردم وارد می‌شود، بلکه بدان خاطر است که دسترسی آنها به منابع مالی لازم برای اهداف سرکوب‌گرانه در داخل کشور و اهداف جنگ‌طلبانه در خارج کشور محدود شده است.

تنها حاصل سیاست‌های هسته‌ای این رژیم، نابودی منابع انسانی و اقتصادی و منابع طبیعی کشور و انزوا و به عقب راندن ایران در عرصه پیشرفت جهانی برای چندین دهه بوده است. مسئولیت اصلی این همه بر عهده علی خامنه‌ای، رهبر این نظام می‌باشد.

وی در پایان می نویسد: روشن شد تنها زبانی که رژیم حاکم بر ایران می‌فهمد، زبان زور است. تحریم‌های اقتصادی و بانکی نشان داد که وقتی حاکمان کشور از دسترسی به منابع مالی محروم شوند، برای حفظ تمامیت نظام خود، حاضر به گفتگو با «شیطان بزرگ» هم خواهند بود. وقتی پای «حفظ نظام» در میان باشد، آنها دیگر هیچ اصولی را که مدعی آن بوده‌اند نمی‌شناسند.
...

ژاپنی ها – نه خدا داشته اند نه



ژاپنی ها – نه خدا داشته اند نه امام دروغین نه امامزاده نه عَلَم نه کتل نه قیمه ی عاشورای تازیان جنایتکار . ژاپنی ها اینها را که ایرانیها بر بساطشان جلوس فرموده اند نداشته اند، اما چیزی داشته اند که فراتر از باورهای خرافاتی خاک مالی شده و عبوسِ است، دانش و اراده دستشان را گرفته است و آنان را از ورطه ی شکست و حقارت بیرون کشانده و بر گستره ای از درستی و رشد و حیرت در جهان نشانده است.!!

آگاهی بنیان رهایی است.
برگ اسلام جنایتکار است.
#. #

فرهنگ و تاریخ



براستی ملتی که فرهنگ و تاریخ خود را از یاد ببرد و از قاتلان و دزدان سرزمینش، قهرمان و اسطوره بسازد و در سالرزو کشته شدن یکی از کسانی که دستش تا به زیر گردن، به خون ایرانیان و اجدادشان آلوده است، بر سر و صورت بزند و گل بر سر خود بمالد و عزاداری کند، شایسته ی حکومت دیکتاتوری و خونخواری است... تا پیش از حمله وحشیانه تازیان به ایران، ایرانی متمدن بود و یکدیگر را نیز زنده بگور نمیکردند اما با یورش و هجوم تازیا ن جنایتکار و لجام گسیخته به ایران کشت و کشتار و جنایت به ایرانیان نیز تحمیل شد و در جامعه ایران نهادینه گشت . این گفته درست نیست كه ایرانیان کیش زرتشت را نمیخواستند و در انتظار تازیان بیابانگرد و دین من در آوردی و ضد بشری آنان بود ند تا در جهنم را به رویشان بگشایند .در زمان یزگرد سوم ایران درگیر جنگ داخلی و جنگ قدرت بود واز این جهت ایران بسیار تضیف شده بود و تازیان هم از این فرصت سؤ استفاده کرده و به ایران لشکر کشی کردند ، در ضمن ایرانی به دلخواه مذهب من در آوردی تازیان را نپذیرفت بلکه آن را به زور شمشیر به ایرانیان تحمیل کردند. تاریخ به ما می گوید که، اعراب بیابانگرد و سوسمارخور آمدند و به ایران حمله کردند و همه چیز را ویران کرده به تاراج بردند. ایرانی به دلخواه مذهب من در آوردی تازیان را نپذیرفت بلکه آن را به زور شمشیر به ایرانیان تحمیل کردند.تخم و ترکه ای که از آنها بوجود آمد همین سید ها و آخوندان حرامزاده و تازی زادگان در ایران هستند . تا قبل از حمله وحشیانه تازیان به ایران،ایرانی متمدن بود و یکدیگر را زنده بگور هم نمیکردند اما با آمدن تازیان به ایران کشت و کشتار و جنایت به ایرانیان هم تحمیل شد و در جامعه ایران نهادینه شد....
ز شیر شتر خوردن و سوسمار
عرب را به جایی رسیده ست کار.
که تخت کیانی را کنند آرزو
تفو بر تو ای چرخ گردون تفو!

اسلام یک دین تبهکار و من در آوردی است که از اینجا و آنجا گرد آوری شده است ، کتاب تازیان هم یک کتاب بی ارزش و ضد بشری است که باید سوزاند.آنچه را اسلام تازیان جنایتکار برای ایرانیان در طول ۱۴۰۰ سال تاریخه ننگینش انجام داده روشن است اسلام تبهکار فرهنگ پیشین ایران را کفر حساب کرد و قوانین آن را فاسد (رفتار نیک گفتار نیک و پندار نیک) و احکام جنایتکار خود را جانشین آن کرد (حد, تبعیض, قتل, شکنجه, قطعه سر , قطع دست و پا سنگسار و حتی از بکارت دخترانی که باید طبقه احکام اسلام جنایتکار کشته میشدند هم نگذشت) دیگر چه کمی در اسلام فاسد دیده میشود. ایرانی نخست ایرانی است و دوم باز هم ایرانی است. ایرانی تازی نیست . اسلام جنایتکار هم باید برود به همان جا که عرب وحشی نی انداخت.اسلام تبهکار کاملترین مذهب زور و تجاوز و جنایت است.آخوند های جنایتکار و تازی پرستان نادان و اين رزيم ديکتاتوری فاشيستي و جنایتکار جمهوری اسلامی در ایران نماينده همان مذهب جنایتکار تازیان هستند. محمد تازی بیسواد و نادان وفتي حرفی قاطع کننده در مفابل مخالفت هاي خود نداشت. مردم بی سواد عربستان را به جنگ و جنایت با مخا لفين خود و کشتار آنان دعوت می کرد.در واقع همین کاری که این تازی پرستا ن در ایران اشغالی انجام میدهند، اسلام قانون تازیان بود که با آن جنایت میکردند و هنوز هم جنایت میکنند...تا چه زمانی قرار است در خواب خرافات اسلام، و شریعت ننگین اسلامی، خود و دیگران را گول بزنید،گام نخست آزادی رهایی از خرافات و شریعت ننگین و دروغین اسلام تازیان است، تا وقتی که این خرافات را از دل و بعد،از ایران بیرون نکنید،کشتار همچنان ادامه خواهد داشت،فقط رنگ قاتلین فرق خواهد کرد!!... به باور من به دین و آیینی باید احترام گذاشت که آن دین هم به اندیشه و باورهای دیگران احترام قائل باشد ، اسلام تازیان تبهکار هیچ حق و حقوقی برای دیگران قائل نیست و با تمامیت خواهی کامل برای کوچکترین چیز جار و جنجال بیخودی به راه میاندازد و همه چیز را برای خود میخواهد و با دروغگویی تاریخ را نیز جهل و تحریف میکند . این تجربه شخصی من به عنوان یک فرد خردگرا در ارتباط با این دین ضد زن و ضد بشری است...
آگاهی بنیان رهایی است. موریس آریایی
...

ملت را به رخت شبانی فریفتند



ملت را به رخت شبانی فریفتند این گرگ سالهاست که با این گله آشناست. رژیم جمهوری جنایتکار اسلامی سی و شش سال هم شکنجه میکند و هم آدم میکشد . با جانوران اسلامی اگر مماشات شود جهان را ویران تر می کنند!! موریس آریایی
....

هر جا مذاهب دروغین است، خرافات و خون ریزی و جنایت نیز حاکم است



هر جا مذاهب دروغین است، خرافات و خون ریزی و جنایت نیز حاکم است ، تفاوتی هم نمیکند کدام مذهب! بیچاره ملتی که حق و حقوق خود را نمیشناسد یا برای باز پس گیری آن هیچ حرکتی نمیکند!!

برگ اسلام جنایتکار است.
#. #

پس از آخوند چینی, بسیجی هم از چین وارد شد



پس از آخوند چینی, بسیجی هم از چین وارد شد !!

- پیرزنه به بسیجیه میگه :ننه ازدواج کردی؟؟ بسیجی با بد اخلاقی میگه : نه ! پیرزنه میگه : آفرین ننه .ازدواج نکن که نسلتون منقرض شه !!!
...

رژیم های دیکتاتوری از هر شکست پیروزی میسازند



رژیم های دیکتاتوری از هر شکست پیروزی میسازند.!!

رژیم جمهوری جنایتکار اسلامی با خفت و خواری توافق هسته ای را به قیمت فقیر کردن ایرانیان و ویران کردن و هدر دادن منابع و ثروت های ملی ایران پذیرفت. توافق هسته ای به معنی عادیسازی روابط نیست. در یک حکومت استبدادی و دیکتاتوری تنها چیزی که به طور مساوی در جامعه پخش میشود ترس و وحشت از دیکتاتور جنایتکار و ایجاد رعب است! مرگ و ننگ ابدی بر آخوندان فاسد و جنایتکار و اسلام تبهکار تازیان و مرگ بر جمهوری فاسد و جنایتکار اسلامی به هر شکل و نوع آن.... رژیم های دیکتاتوری از هر شکست پیروزی میسازند. چه تحریم ها باشد و چه نباشد تا هنگامی که آخوند و جمهوری جنایتکار اسلامی دارد جنایت و ایران را چپاول میکند همین آش و همین کاسه است و هیچ چیزی تغییر نخواهد کرد!!
آگاهی بنیان رهایی است.
موریس آریایی

1-جمهوری تبهکار اسلامی پذیرفته است ۹۸ درصد از اورانیوم غنی شده اش را از میان ببرد.
2-غنی سازی را در همه سایتها, بجز نطنز متوقف کند.
3-در نطنز فقط از سانتریفیوژهای نسل اول (سانتریفیوژهای دهه ۱۹۷۰) تکنولوژی ۵۰ سال پیش برای غنیسازی اورانیوم استفاده کند.
4-مابقی سانتریفیوژها در همه مراکز غنی سازی بایستی از محل خارج شوند و در انبار تحت نظارت آژانس قرار گیرند.
5-در فردو حق ندارد اورانیوم را غنی کند و هیچ پسمانده اتمی نبایستی در آنجا وجود داشته باشد. در این مرکز تنها میتوان کارهای مطالعاتی و تحقیقاتی انجام داد. و با ۱۰۰۰ سانتریفوژ آنجا تنها میتوان با نظارت آژانس کارهای تحقیقاتی محدود انجام داد.
6-تمامی چرخه تولید سوخت اتمی از معادن تا کارگاه های ساخت قطعات و غنی سازی تحت نظارت کامل و بازرسیهای آژانس اتمی قرار خواهند گرفت.
7-جمهوری جنایتکار اسلامی قراداد را برای همیشه خواهد پذیرفت و هرگز از ان پی تی خارج نخواهد شد.

توافق لوزان؛ هشدار وزیر امور خارجه آلمان!
خبرگزاری رویترز در خبری از برلین گزارش داد: فرانک والتر اشتاینمایر وزیر امور خارجه آلمان می گوید بسیار زود است که توافق درباره برنامه هسته ای رژیم ایران را جشن گرفت. وی ابراز امیدواری کرد که رژیم ایران به این توافق پایبند بماند.

از سوی دیگر یک تحلیلگر اسکای نیوز گفت: مذاکرات لوزان به پایان رسید و محاسبه سود و زیان آن آغاز شد.اما واقعیت این است که آنچه در لوزان روی داد صرفا گامی است که نمی توان جز بر اساس توافق نهایی ماه ژوئن، درباره موفقیت یا شکست آن اظهار نظر کرد.
...

نظر مجله فرانسوي اکومد در مورد وضعیت آرایش درایران




نظر مجله فرانسوي اکومد در مورد وضعیت آرایش درایران!!
مجله فرانسوي اکومد فراموش کرده است که بگوید ایران یک کشور و جامعه بسته است و دین عامل اصلی فساد در ایران است. زنان بیشتر از نبود آزادی های اساسی رنج میبرند و اینها همه واکنشهای منفی به پوشش اجباری است. باید در نظر نیز گرفت که بیشتر زنان ایرانی که باید مربی نسل های آینده باشند، شوربختانه بسیار مذهبی و خرافاتی هستند و این ربطی به تحصیلات هم ندارد، من به تجربه این را در همینجا نیز دیدم، که کور کورانه از ابزار سرکوب خود و باورهای غلطی دفاع میکنند که آن را انتخاب نکرده و به ارث برده اند!! در یک حکومت استبدادی و دیکتاتوری تنها چیزی که به طور مساوی در جامعه پخش میشود ترس و وحشت از دیکتاتور جنایتکار و ایجاد رعب است! مرگ و ننگ ابدی بر آخوندان فاسد و جنایتکار و اسلام تبهکار تازیان و مرگ بر جمهوری فاسد و جنایتکار اسلامی به هر شکل و نوع آن.... قدرت موجب فساد مي شود و قدرت مطلق فساد مطلق مي آورد. محدودیت ها در جامعه نیز فساد مطلق مي آورد. ممنوعیت های بیجا همیشه نتیجه عکس خواهد داشت و در عمل نتيجه انحصار و محروميت جنایت و فساد خواهد بود. آگاهی بنیان رهایی است. موریس آریایی
....

کلمات عربی و تازی را به کار نبرید




کلمات عربی و تازی را به کار نبرید، تا آنجا که میتوانید واژگان پارسی را بکار گیرید!!

آیا میدانستید:
هنگامیکه میگویید الله اکبر یعنی بت سنگی تازیان بزرگتر است.
هنگامیکه میگویید انشاءاله یعنی اگر بت سنگی تازیان بخواهد .
هنگامیکه میگویید ماشااله یعنی بت سنگی تازیان چشم نخورد.
هنگامیکه میگویید والله یعنی به بت سنگی تازیان قسم میخورید.

الله تازیان هیچ پیوندی با خدا ندارد- الله یکی از بتهای مکه بوده است که چون این بت، خدای خانواده قریش بوده( خانواده محمدتازی)، محمد تازی نمیتوانست این بت را همچون دیگر " خدایان" از میان بردارد. در زبان تازی اکبر در چم ( به معنی) "بزرگتر" است نه بزرگ. تازیان برای همین میگویند الله اکبر چون بت الله از دیگر بتهای مکه بزرگتر بوده - برای اینکه خانوادهٔ قریش از دیگر خانواده های تازی پولدار تر بوده و برای خود خدایی بزرگتر از خداهای دیگر ساخته بود. در قرانی که در جمهوری جنایتکار اسلامی غیر قانونی شده، سورهای هست به نام " غرانیق". در این سوره میبینیم که خود محمد تازی جلوی ۳ بت : عزا، منات و لات سر کرنش فرود میاورد و برای به نیرو رسیدن هر چه بیشتر رسما به این بتها سوگند میخورد. چنین سورهای در تازی نامه قرآن جمهوری جنایتکار اسلامی نیست چون کار این تازی پرستان دروغ و ریا هست و نمیخواهند مردم ایران چهره راستین محمد تازی و اسلام جنایتکار را بشناسند. این کار محمد تازی یک گونه بت پرستی بوده و برای همین است که این سوره از کتاب تازیان قرآن پاک شده است! اگر الله براستی خدا بود، پس نیازی نبود بگویند خدا بزرگ تر است یا به تازی الله اکبر ! باید میگفتند الله کبیر چون الله کبیر میشود الله بزرگ است. پس میبینیم که همه اینها دروغ بوده و سر ایرانیان را شیر مالیده اند تا کشور و خرد ما را به بازی بگیرند. ایرانیان خدایشان الله نمیتواند باشد، چون الله تازیان یک بت سنگی است و ما هرگز مردمی بت پرست نبودیم...

الله نام همان بت سنگی تازیان جنایتکار و اکبر هم به تازی به معنای بزرگتر است، بنابراین الله اکبر یعنی بت بزرگ یا بت سنگی بزرگتر است.
........................

آیا می دانید که نیمی از واژه هایی که روزانه به کار می بریم، واژه های تازی (عربی) هستند در صورتی که واژه های بسیار زیبای پارسی را میتوانیم به جای آنها به کار بندیم؟ بنابراین چنانچه دوستدار به کارگیری واژه های ناب پارسی هستید از همین امروز کوشش نمایید تا بهتر پارسی سخن بگویید و فراموش نکنید که دیگر هم اندیشان خود را نیز آگاه نمایید تا به پاکسازی زبان زیبایمان که همانا فردوسی بزرگ آن را برایمان به یادگار نهاده است بپردازیم. برای این کار، بهتر آن است که روزانه و واژه به واژه کوشش نماییم. بیان زیبای ادبیات پارسی شایسته هر ایرانی است باشد که این کلمات زشت تحمیلی با ممارست از میان برود، و از تکرار آنها خود داری کنید. کلمات عربی و تازی را به کار نبرید، تا آنجا که میتوانید واژگان پارسی را بکار گیرید:
بجای سلام = درود
به جای اعتقادات = باورها
به جای اعتماد به نفس = خودباوری
به جای اعجاب انگیز = شگفت انگیز
به جای اسطوره = افسانه
به جای استیجاری = کرایه ای
به جای اعتدال = میانه روی
به جای اقامت = ماندن
اخراج = بیرون
شعر = چکامه
شاعر = چکامه سرا
به جای اشعار = چکامه ها؛ سروده ها
به جای الی یا لغایت = تا
به جای اطلاع = آگاهی
به جای اصحاب = یاران
به جای متاسفانه = شوربختانه؛ بدبختانه
به جای تعداد = شمار
به جای ابتدا = نخست
دقیقأ = درست است
تصویر = فرتور
بجای شهید = کشته
به جای اخوی = برادر
خانم = بانو
آقا = کدبان
به جای اخیرا = به تازگی
به جای استعفا = کناره گیری
به جای احتمالا = شاید یا چه بسا
به جای اساس = بنیاد
به جای احسنت، باریکلا = آفرین
به جای احضار کردن = فراخواندن
به جای اخاذی = زورگیری
بجای جهالت = نادانی
به جای احیانا = شاید
به جای از حیث = از دید
انتخاب را = گزینش
انتخابات را = گزیدمان
انحراف را = لغزش
انسجام را = هماهنگی
انعکاس را = بازتاب
ایده آل را = آرمانی
ایرانی الاصل را = ایرانی تبار
اولاد را = فرزندان
اهتمام را = کوشش
اول را = نخست
آزمایشات را = آزمایش ها
انفصال را = جدایی
انهار را = رودها
انفرادی را = تنهایی
به جای کلمه = واژه
به جای کبیر = بزرگ
به جای تشکر = سپاس؛ سپاسگذارم
بجای خدا حافظ = بدرود
و..............
بیان زیبای ادبیات پارسی شایسته هر ایرانی است. زبان پارسی را پاس داریم ، اما چگونه ؟! بعضیها در گفتار و نوشته هایشان بجای هر واژه ی پارسی واژه بیگانه عربی بکار میبرند ، کوشش نمایید بیشتر از واژه گان پارسی بهره گیرید؛ باشد که این کلمات زشت تحمیلی با ممارست از میان برود، و از تکرار آنها خود داری کنید. کلمات عربی و تازی را به کار نبرید، تا آنجا که میتوانید واژگان پارسی را بکار گیرید. برای این کار، بهتر آن است که روزانه و واژه به واژه کوشش نمایید تا آنجا که میتوانید واژگان پارسی را بکار گیرید.

آگاهی بنیان رهایی است
موریس آریایی
---

در یک حکومت استبدادی و دیکتاتوری



در یک حکومت استبدادی و دیکتاتوری تنها چیزی که به طور مساوی در جامعه پخش میشود ترس و وحشت از دیکتاتور جنایتکار و ایجاد رعب است! مرگ و ننگ ابدی بر آخوندان فاسد و جنایتکار و اسلام تبهکار تازیان و مرگ بر جمهوری فاسد و جنایتکار اسلامی به هر شکل و نوع آن.... جمهوری جنایتکار اسلامي یکی از فاسدترین و كثيف ترين و جنایتکارترين رژیم جهان است!! آگاهی بنیان رهایی است. موریس آریایی
....

نه ما ایرانیها مسلمان نیستیم



نه ما ایرانیها مسلمان نیستیم؟ آزاده ایم! !
ایرانیها آزاده هستند و مسلمان نیستند. این دوره نفرت انگیز اسلامی تمام خواهد شد و این نکبت اسلام برای همیشه از ایران و ایرانی زدوده میشود. اسلام و آیین تبهکارش از بین میرود اما ایران زنده میماند.

اي مسلمين! بدانيد، اسلام تان همين است: آيين ِجور و جَهل است، دينِ نفاق و کین است. اسلام دين زور است، آيينِ مرگ و گور است، از لطفِ مهر دور است، با قهر و کين عجين است. ... کابوسِ خوف و خون است،افسانه اش فُسون است، اصلش فسانه گون است، ذاتش دروغگين است. از راهِ راست گويد، راهش ولي به گور است، پيوسته علم جويد، علمش ولي به چين است. دعوت به رستگاري، و آن با زبان شمشير؟! اين دينِ منجيان نيست، اين دينِ غاصبين است. با وعده هاي شيرين جان ها کِشد به آتش: زنبورِ دوزخ است او، زَهرش در اَنگبين است.
...

( تیم حکومت شیعی تازی پرستان



مذهب و سران حزب تشیع ( تیم حکومت شیعی تازی پرستان) نمیتوانند در مقابل عصیان های فکری و احساسات ناسیونالیستی، آبروی خود راحفظ کنند و این دیوار شکسته فرو میریزد. عدم نموداری مبارزه تنها بعلت یک کمبود اساسی است و آن عدم حضور فرماندهی و رهبری برای مبارزه است و اگرمنطق عقل گرایانه و روحیه میهن پرستانه و فرهنگ کهن خودمآن را بیاری دعوت کنیم و با راستی پیوند و یا حقیقت همداستان شویم دانسته ایم که آن فرماندهی در هیچ شرائطی نمیتواند جز اقتدار کهن ملی و سنتی ايران باشد که در طول قرنها نگهبآن حیات ملی و استقلال کشور بوده - کانچه کند یک تن تنهای شاه = نیست میسرکه کند صد سپاه!!
...

یک واقعیت تلخ



یک واقعیت تلخ!
✔ایران ، دچار انحطاط اخلاقی و فساد شدید شده است. نه تنها تفاوت خوب و بد دیگر معلوم نیست ، که دیگر کسی از بد جلوه دادن خوب و خوب خواندن بد شگفت‌زده نمی‌ شود. بالاتر از این، مردم به دیدن ارتکاب روزمره‌ی بد و غیاب خوب در زندگی‌‌شان عادت کرده اند.! کسانی هم هستند که ارزش‌های تحمیلی رژیم را به شکل‌های متفاوت و پیچیده ترویج و توجیه می‌ کنند . جمعی از آن‌ها، افراد رسمی و شناخته‌شده و حقوق‌بگیران و مزدوران رژیم و دولت هستند. جمعی دیگر ، مستقل هستند اما تا کار به مسأله‌ی عدالت می‌رسد ، بنای چون و چرا می‌گذارند و به نفع طبقه‌ی جنایتکار حاکم، نسبی‌گرا می‌ شوند ؛ دقت‌های علمی و وسواس‌های حقیقت‌جویانه‌شان تنها به بی‌پناهی قربانیان منجر می‌شود و هیچ دست ستم ستمگر فاسد را کوتاه نمی‌ کند . روشن‌فکران و چهره‌های سرشناس دیگری هم هستند که سکوت می‌ کنند . اگر در خلوت با آن‌ها سخن بگوئید ، به اندازه‌ی دیگران از فساد و جنایت و ظلم می‌نالند اما سکوت کم‌هزینه را به نفع جامعه و در نهایت به سود فرهنگ می‌دانند ! آدم‌هایی هستند که قانون را دور میزنند تا بر علیه قانون عمل کنند! و آدم‌هایی که بلد هستند سانسور را دور بزنند تا علیه سانسور عمل کنند و بدون آن‌که چیزی گفته باشند، چیزها گفته باشند. همه‌ی این‌ها هم در لفافه‌ی نظریه‌پردازی‌هایی عقل‌فریب پیچیده می‌ شود که هر روز با ان مواجه هستیم اما خون و زخم و درد و فساد و جنایت قربانیان همچنان جاری و باز است. و جامعه همچنان توسط رژیم جنایتکار و افراد فرست طلب و فاسدش به سوی انحطاط اخلاقی بیشتر و فساد سقوط آزاد میکند!
پ.ن: گندآبی به راه افتاده و تو اگر ایرانی هستی، مواظب باش در این گند آب نیافتی!... خرد و اندیشه و شجاعت چراغی است که انسان را از منجلاب دین ها و فناتیزم و کجرویها میرهاند!! موریس آریایی
...

یکی از مشکلات جامعه



یکی از مشکلات جامعه ما بر میگردد به عدم فرهنگ مطالعه در کشور در نتیجه رد و بدل کردن داده ها بر اساس شنیده ها،خیالات و مطالب کوچک، سخیف و گاه بدون مدرک فیس بوک و اینترنت و روزنامه و بیماری توهم و تئوری توطئه/ به همین جهت مردم فرهنگ درست تحقیق کردن را نیاموخته اند کاری که به زمان و مطالعه بسیار نیاز دارد و به همین جهت خیلی زود نتیجه گیری کرده و به انتشار آن می پردازند/ شوربختانه ایرانیان معروفند به اینکه درکی سطحی از همه چیز دارند و خود را عالم بر همه چیز می دانند باید تلاش کنیم تا ابتدا این فرهنگ من دانای دانایان هستم از میان رود!!

پ.ن: مطالبی که افراد در اینجا می نگارند، اگر خود به کمی از آنها عمل میکردند هم اکنون جهان بهتری داشتیم! به نظر میرسد که افراد مطالب را تنها برای دیگران تجویز میکنند، و در اینجا همه خود را کامل و عقل کل میدانند! هيچ کس کامل نيست، هر تغييري نياز به آموزش و به حرکت دارد. چون خرد و عقل کامل گردد، سخن گفتن کمتر شود! برای رسیدن به آزادی باید از دشت تاریک نادانی و بی خبری گذشت، آگاهی تنها ستاره روشنگر این راه است. آگاهی بنیان رهایی است.
موریس آریایی
...

هیچگاه درک نکردم



هیچگاه درک نکردم ؛ چرا کافری که بیمار میشود ، دچار عذاب الهی شده و مسلمانی که بیمار میشود، دچار آزمون الهی ...! مرض که یکیست ! شاید تفاوت در نگرش غلط انسانهاست ... جهل نرمترین بالشی است که انسان می تواند سرخود را بگذارد و بخوابد...!
...

ﻳﻚ ﺑﺎﻧﻮﻱ اﻳﺮاﻧﻲ اﮔﺮ ﺑﺪاﻧﺪ



ﻳﻚ ﺑﺎﻧﻮﻱ اﻳﺮاﻧﻲ اﮔﺮ ﺑﺪاﻧﺪ ﻛﻪ اﺟﺪاﺩﺵ ﺁﺭﺗﻴﻤﻴﺲ ﻫﺴﺖ ﻫﻴﭻ گاه ﻧﺒﺎﻳﺪ اﺯ اﺳﻼﻡ ﺯﻥ ﺳﺘﻴﺰ تازیان ﺩﻓﺎﻉ ﻛﻨﺪ ﺑﺎﻳﺪ اﺳﻼﻡ جنایتکار تازیان ﺭا ﺑﻪ ﺁﺷﻐﺎﻝ ﺩاﻧﻲ بینداﺯﺩ ﺷﻤﺎ ﻫﻢ اﻳﻨﻜﺎﺭ را ﺑﻜﻨﻴﺪ!!
...

برگی از تاریخ پر از فراز و نشیب ایران



برگی از تاریخ پر از فراز و نشیب ایران !!
شاهنشاهی ساسانی و یا ساسانیان نام دودمانی ایرانی است که از سال ۲۲۴ تا ۶۵۱ میلادی (۴۲۷ سال) بر ایران فرمانروایی کردند؛ بنیان این شاهنشاهی یکپارچه را اردشیر (یا ارتخشتره؛ از ارت: مقدس، و خشتره: شهریار) بنا کرد. دودمان ساسانی آخرین دودمان پیش از یورش تازیان افسار گسیخته و جنایتکار در ایران بودند. شاهنشاهان ساسانی که ریشه‌شان از استان پارس بود، بر پهنه بزرگی از آسیای باختری چیرگی یافته، گستره فرمانروایی خود؛ کشور ایران (به پهلوی کتیبه‌ای a y r a n sh t r y ) را برای نخستین بار پس از هخامنشیان، یکپارچه ساخته و زیر فرمان تنها یک دولت شاهنشاهی آوردند. پایتخت ایران در این دوره، شهر تیسفون در نزدیکی بغداد در عراق امروزی بود. جامعه ساسانی به گونه طبقاتی اداره می‌شد. جامعه به چهار طبقه موبدان - جنگاوران - دبیران و پیشه وران تقسیم می‌شد. کش رسمی نیز زرتشتی بود و اوستا و زند منابع اصلی کیشی و حقوقی حکومت ساسانی محسوب می‌شدند.
زوال و فروپاشی (۶۲۲-۶۵۱)
لشگرکشی‌های خسرو پرویز هرچند که در وهله اول موفق به نظر می‌رسیدند، در واقع باعث فرسوده‌شدن ارتش ایران و تهی شدن خزانه و گنجینه ایران شدند. خسروپرویز در تلاشی برای بازسازی خزینه ملی، مالیات‌ها را بالا برد. در نتیجه، هراکلیوس (۶۱۰-۶۴۱) فرصت غنیمت شمرده و تمامی منابع باقیمانده امپراتوری خراب و ویران‌شدهٔ خود را جمع کرد، ارتشش را سازماندهی کرد و یک ضدحمله جالب توجه را تدارک دید. در بین سال‌های ۶۲۲ تا ۶۲۷، او در آناتولیه و قفقاز بر علیه ایرانی‌ها لشگرکشی کرد، در یک رشته از جنگ‌ها در برابر ایرانی‌ها که تحت فرماندهی خسرو، شهربراز، شاهین و شهرپلاکان بودند، به پیروزی رسید، معبد بزرگ زرتشتیان در گنزک را به تارج برد و با خزرها و خاقانات غربی ترک هم هم‌پیمان شد.
در سال ۶۲۶، قسقنطنیه، به محاصره نیروهای اسلاوها و آوارها درآمد که توسط ارتش ایران تحت فرماندهی شهربراز واقع در آنسوی Bosphorus پشتیبانی می‌شد، اما ناوگان بیزانس، از تمامی تلاش‌ها برای فری کردن ایرانی‌ها در آن سوی تنگه جلوگیری کرد و در نهایت محاصره با شکست پایان یافت و امپراتوری روم از فروپاشی نجات یافت. در سال ۶۲۷-۶۸، هراکلیوس یک لشگرکشی زمستانی به میان‌رودان انجام داد و با وجود عزیمت کردن همپیمانان خزر خود، ارتش ایران تحت رهبری Rhahzadh را در جنگ Nineveh شکست داد. سپس به طرف پایین تیگریس راهپیمایی کرد، آنجا را ویران کرد و کاخ خسرو در دستگرد را تاراج کرد. با تخریب کردن پلی بر کانال نهروان به او اجازه حمله به تیسپون داده نشد، او پیش از صرف نظر کردن از Diyala در شمال غربی ایران، تاخت و تازهای دیگری هم انجام داد.
تأثیر پیروزی‌های هراکلیوس، ویران شدن ثروتمندترین قلروهای ساسانیان، و تخریب شرمسارانه اهداف مهم و جالب توجه مثل گنزک و دستگرد، به طرز چشمگیری به شرافت خسرو و پشتیبانی اشراف ایرانی از او آسیب زد. در اوایل سال ۶۲۸، خسرو توسط فرزندش قباد دوم (۶۲۸) سرنگون و کشته شد. قباد دوم بالافاصله پایان جنگ را اعلام کرد، با پس دادن تمامی قلمروهای گرفته شده از روم موافقت کرد. در سال ۶۲۹، هراکلیوس چلیپای راستین را با برگذاری یک آیین شکوهمندانه به اورشلیم برگرداند. قباد در عرض چند ماه کشته شد، به دنبال آن جنگ داخلی و هرج و مرج ایران را فرا گرفت. در طی یک دوره چهارساله و جلوس کردن پنج پادشاه پیاپی، از جمله دو دختر خسرو دوم و سپهبد شهربراز، شاهنشاهی ساسانی به طرز قابل توجهی ضعیف شد. قدرت دولت مرکزی به سردارهای ارتش واگذار شد. چندین سال طول می‌کشید تا یک پادشاه قدرتمند از دل یکسری کودتاها سربرآورد، و ساسانیان هیچگاه مجال این را نیافتند که کاملاً نیروی خود را بازیابند.
در بهار ۶۳۲، یزدگرد سوم، یکی از نوه‌های خسرو نخست، که مخفیانه در استخر زندگی می‌کرد، به تخت شاهنشاهی نشست. در همان سال، نخستین قبیله‌های مهاجم تجاوزگر عرب، که حال تحت پرچم اسلام تازیان جنایتکار با هم متحد شده بودند، به قلروهای ساسانی رسیدند. بر طبق گفته ی Howard-Johnston، سال‌ها جنگ و خونریزی هم ایرانی‌ها و هم بیزانسی‌ها را ضعیف و فرسوده کرده بود. ساسانیان علاوه بر آن بر اثر زوال اقتصادی، مالیات‌ستانی سنگین از مردم، آشوب دینی، طبقه‌بندی اجتماعی سخت‌گیرانه، قدرتگیری فزاینده زمین‌داران ایالتی، و سرنگوری پی‌درپی شاهان، حتی ضعیف‌تر از پیش شدند، که باعث تسهیل شدن تسخیر ایران توسط اعراب افسار گسیخته شد.
ساسانیان هرگز یک مقاوت تأثیرگذار بر علیه فشاری که ارتش‌های اولیه اعراب بدوی ایجاد کرده بودند، از خود نشان ندادند. یزدگرد که یک پسربچه بود و کاملاً تخت لوای مشاورین قرار داشت و توانایی این را نداشت که یک کشور پهناور که به پادشاهی‌های فئودالی کوچک تجزیه شده بود را متحد کند، با وجود این حقیقت که بیزانسی‌ها که تحت فشارهای مشابه از سوی اعراب بدوی بودند، دیگر تهدیدی محسوب نمی‌شدند. فرماندهٔ، خلیفه ابوبکر، خالد ابن ولید، عراق را در طی چندین جنگ تسخیر کرد. او که در سال ۶۳۴ به جبهه سوریه برای جنگ علیه بیزانسی‌ها رفته بود، جانشینش او را به هنگام نیاز یاری نکرد و مسلمانان در جنگ پل در سال ۶۳۴ شکست خوردند، که با پیروزی ساسانیان به پایان رسید. با این حال، تهدید اعراب متوقف نشد و کمی بعد ارتش‌های منضبط خالد بن ولید مجدداً سربرآوردند. خالد بن ولید یکی از صحابه‌های محمد تازی ، و فرمانده ارتش اعراب متجاوز بود.
در سال ۶۳۷، یکی از ارتش‌های مسلمانان وحشی و پا برهنه تحت فرماندهی خلیفه عمر بن خطاب یکی از ارتش‌های بزرگ ایرانیان تحت فرماندهی سرلشگر رستم فرخزاد را در دشت‌های القادسیه شکست داد و به سوی تیسپون پیشروی کرد، خود تیسپون پس از یک محاصره طولانی‌مدت سقوط کرد و به دست اعراب جنایتکار افتاد. یزدگرد از تیسپون به طرف شرق رفت، و عمده گنجینه‌های بزرگ شاهنشاهی خود را در تیسپون جا گذاشت. اعراب بدوی تیسپون را کمی بعد تسخیر کردند، یک منبع مالی بزرگ به چنگ آوردند و ارتش ساسانی را بی‌پول گذاشتند. تعدادی از فرمانروایان ساسانی سعی کردند نیروهایشان را ترکیب کنند تا مانع از پیشرفت مهاجمین عرب شوند، اما این تلاش‌ها بدون وجود یک نیروی مرکزی تأثیرگذار نبود، و فرمانروایان در جنگ نهاوند شکست خوردند. شاهنشاهی ساسانی، که دیگر ساختار نظامی نداشت، نیروهای مالیات‌ستانی غیراشرافی‌اش لت و پار شده بودند، منابع مالی‌اش نابود شده بودند و طبقه آزاتان آن به تدریج نابود شده بود، حال تماماً در برابر متجاوزین و مهاجمین عاجز و درمانده بود.
یزدگرد پس از شنیدن خبر شکست ایرانی‌ها در جنگ نهاوند، به همراه فرخزاد و تعدادی از اشراف ایرانی باز هم به سوی استان شرقی خراسان پیشروی کرد. طبق روایت بلاذری یزدگرد در گناباد مورد استقبال فرستاده مرزبان مرو (نیزک طرخان) قرار گرفت و مدتی نزد شاه بود اما بدلیل طلب خواستگاری از دختر یزدگرد برای مرزبان مرو، شاه خشمگین شد و گفت ما شاه شاهان باشیم و یک نوکر ما از دختر ما خواستگاری نماید؟! در نتیجه نیزک طرخان با یزدگرد به جنگ برخاست، نیزک طرخان فوجی را به گرفتن یزدگرد به گناباد (قلعه زیبد) فرستاد و در آنجا جنگی درگرفت و در نتیجه یزدگرد و افرادش شکست خورده و کشته شدند. برخی از اشراف ایرانی هم در آسیای مرکزی سکونت گزیدند که به طرز قابل توجهی به گسترش فرهنگ و زبان ایرانی در آن نواحی و همچنین به پابرجاسازی نخستین سلسلیه ایرانی ، سلسله سامانیان، کمک کردند، که به دنبال زنده کردن سنت‌های ساسانی بود.
سقوط غیرمنتظره شاهنشاهی ساسانی در یک دوره پنج‌ساله به اتمام رسید و بیشتر قلمروهای آن ضمیمه خلافت اسلامیتازیان وحشی و جنایتکار شدند، با این حال، بیشتر شهرهای ایرانی در برابر مهاجمین مسلمان تازی مقاومت کردند و چندین بار در برابر آنها جنگیدند. خلفای مسلمان تازی مکرراً شورش‌ها در شهرها ی پارس، همدان، اصفهان و ری را سرکوب می‌کردند. مردم ایران در ابتدا برای گرویدن به اسلام، به طور اندکی تحت فشار قرار داشتند، تحت لوای قانون ذمی در دولت اسلامی تبهکار و پرداخت جزیه به دین خود باقی ماندند. جزیه در عمل جایگزین مالیات‌های سرانه‌ای شد که ساسانیان می‌گرفتند. به علاوه، «مالیات زمین» کهن ساسانیان (که در عربی به آن Kharaj می‌گویند) هم اتخاذ شد. گفته می‌شود خلیفه عمر گهگاه هیئتی تشکیل می‌داد تا مالیات‌ها بررسی شوند، تا داوری کند که آیا آنها از مبلغی که زمین می‌توانست بهره دهد بیشتر هستند یا نه. گرویدن مردم ایران به اسلام جنایتکار تازیان به تدریج به زور شمشیر و کشت و کشتار های بیشمار و خونریزی فراوان صورت گرفت، خصوصاً با تلاش‌های نخبگان مزدور ایرانی برای بدست آوردن جایگاه ناموری تحت خلفای عباسی شدت یافت. پس از آن تازیان وحشی و جنایتکار به زنان ایرانی تجاوز میکردند و آنها را به اسیری و بردگی گرفتند. و باقی ماجرا و جنایات باز ماندگان تبهکار و جنایتکار آنها که در ایران اشغالی همچنان ادامه دارد!!
پ.ن:
در سال ۶۳۶ ميلادي اعراب مسلمان وحشی و جنایتکار تازی به ايران وحشیانه حمله و یورش کردند و به زور شمشیر ایدئولوژی من در آوردی و جنایتکارانه خود را به ایرانیان تحمیل کردند, شوربختانه عده‌اي بر اين گمان هستند که ايرانيان با آغوش باز به استقبال اعراب جنایتکار شتافتند!! به همين دليل بر آن شدم که به بخشي از برگ تاریخ و جنایات آنان در ایران اشاره ‌کنم. کدبان موریس آریایی
...