Sunday, November 30, 2014

دین خرافات و جهالت اس



-دین خرافات و جهالت است. هنگامیکه عقل انسان فعال باشد و به کار گرفته شود دیگر نمیتواند هر حماقت و نادانی و خرافاتی را باور کند!! آگاهی بنیان رهایی است. موریس آریایی
...................................

دین خرافات و جهالت است

Photo: ‎بحث و جدل کردن با کسى که به جاى تعقل و خردگرايى، دين را انتخاب کرده، مانند تجويز دارو به بدن يک مرده است. دين تماما مهمل است...
....................................
 - پرسش اینکه چه دینی را جایگزین دین از دست رفته ی خود کنیم..... مانند این است که بپرسیم چه مرضی را جایگزین مرض از دست رفته ی خود کنیم!  ولتر 
...................................
دین خرافات و جهالت است. هنگامی که عقل انسان فعال باشد و به کار گرفته شود دیگر نمیتواند هر حماقت و نادانی و خرافاتی را باور کند!! موریس آریایی 
...................................‎


-بحث و جدل کردن با کسى که به جاى تعقل و خردگرايى، دين را انتخاب کرده، مانند تجويز دارو به بدن يک مرده است. دين تماما مهمل است...
....................................
- پرسش اینکه چه دینی را جایگزین دین از دست رفته ی خود کنیم..... مانند این است که بپرسیم چه مرضی را جایگزین مرض از دست رفته ی خود کنیم! ولتر
...................................
-دین خرافات و جهالت است. هنگامی که عقل انسان فعال باشد و به کار گرفته شود دیگر نمیتواند هر حماقت و نادانی و خرافاتی را باور کند!! موریس آریایی
...................................

All religion are same

Photo: ‎- پرسش اینکه چه دینی را جایگزین دین از دست رفته ی خود کنیم..... مانند این است که بپرسیم چه مرضی را جایگزین مرض از دست رفته ی خود کنیم!  ولتر 
All religion are same and should be banned.  People with no religious affiliation make up the third-largest global group in a new study of the size of the world's faiths! Religion is the cause of backwardness, ignorance and poverty. Islam is totally and completely bogus. It is a murderous political military ideology disguised as a religion. Islam has murdered 270 million, raped and enslaved .. .Islam is Evil

در یک جامعه بیمار، سالم ها بیمار محسوب می شوند. - فردریش نیچه -

ریشۀ همۀ ادیان دروغین و من درآودری، همان آیین­های موهوم خرافه ­پرستی و موهوم­ پرستی، جنایت سازی و جادوگری است. از آن بر حذر باشید. ملتی که تاریخ خود را گم کند بیگانه پرست می شود! همه نهادهای دﻳﻨﻰ از ﻣﺴﻴﺤﻴﺖ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺗﺎ ﻳﮫﻮد و اﺳﻼم تازیان ، همگی نهادهاﻳﻰ هستند ﮐـﻪ ﺗـﻮﺳـﻂ اﻧﺴـﺎن ﺑﻮﺟﻮد آﻣﺪه اﻧﺪ ﺗﺎ ﻧﻮع ﺑﺸﺮ را دﭼﺎر وﺣﺸﺖ و ﺑﺮدﮔﻰ ﮐﻨﻨﺪ ﺗﺎ ﺑﺘﻮاﻧﻨﺪ ﻗﺪرت و ﻣـﻨـﻔـﻌـﺖ را در دﺳـﺘـﺎن ﺧﻮد ﻣﺘﻤﺮﮐﺰ ﻧﻤﺎﻳﻨﺪ و مانع آزادی کامل مردم هستند. آن چه خدایی است که نتوانست یک دین درست کند
خرد و روشنگری, مکانسیم های رویکردی انسان ها از خرافات و جهالت است، خرافات ابعاد وسیعی دارد، سرلوحه آموزه های ادیان بویژه اسلام تازیان خرافات و تحمیق مردم و ترویج آن ها است. باشد که همه از خود بیاغازند و جهت رشد فکری جامعه در آگاهی رسانی و روشنگری و ارتقا دانش جمعی نیز کوشا باشیم. هنگامی که عقل انسان فعال باشد و به کار گرفته شود دیگر نمیتواند هر حماقت و نادانی و خرافاتی را باور کند!! آگاهی بنیان رهایی است. موریس آریایی
................................................‎


- پرسش اینکه چه دینی را جایگزین دین از دست رفته ی خود کنیم..... مانند این است که بپرسیم چه مرضی را جایگزین مرض از دست رفته ی خود کنیم! ولتر 
All religion are same and should be banned. People with no religious affiliation make up the third-largest global group in a new study of the size of the world's faiths! Religion is the cause of backwardness, ignorance and poverty. Islam is totally and completely bogus. It is a murderous political military ideology disguised as a religion. Islam has murdered 270 million, raped and enslaved .. .Islam is Evil

در یک جامعه بیمار، سالم ها بیمار محسوب می شوند. - فردریش نیچه -

ریشۀ همۀ ادیان دروغین و من درآودری، همان آیین­های موهوم خرافه ­پرستی و موهوم­ پرستی، جنایت سازی و جادوگری است. از آن بر حذر باشید. ملتی که تاریخ خود را گم کند بیگانه پرست می شود! همه نهادهای دﻳﻨﻰ از ﻣﺴﻴﺤﻴﺖ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺗﺎ ﻳﮫﻮد و اﺳﻼم تازیان ، همگی نهادهاﻳﻰ هستند ﮐـﻪ ﺗـﻮﺳـﻂ اﻧﺴـﺎن ﺑﻮﺟﻮد آﻣﺪه اﻧﺪ ﺗﺎ ﻧﻮع ﺑﺸﺮ را دﭼﺎر وﺣﺸﺖ و ﺑﺮدﮔﻰ ﮐﻨﻨﺪ ﺗﺎ ﺑﺘﻮاﻧﻨﺪ ﻗﺪرت و ﻣـﻨـﻔـﻌـﺖ را در دﺳـﺘـﺎن ﺧﻮد ﻣﺘﻤﺮﮐﺰ ﻧﻤﺎﻳﻨﺪ و مانع آزادی کامل مردم هستند. آن چه خدایی است که نتوانست یک دین درست کند
خرد و روشنگری, مکانسیم های رویکردی انسان ها از خرافات و جهالت است، خرافات ابعاد وسیعی دارد، سرلوحه آموزه های ادیان بویژه اسلام تازیان خرافات و تحمیق مردم و ترویج آن ها است. باشد که همه از خود بیاغازند و جهت رشد فکری جامعه در آگاهی رسانی و روشنگری و ارتقا دانش جمعی نیز کوشا باشیم. هنگامی که عقل انسان فعال باشد و به کار گرفته شود دیگر نمیتواند هر حماقت و نادانی و خرافاتی را باور کند!! آگاهی بنیان رهایی است. موریس آریایی
................................................

ضحاک ماردوش

Photo: ‎خواندن کتاب ارزنده و آموزنده زیر به همه ایران دوستان و خرد گرایان جهت بیشتر آگاه شدن در باب تاریخ توصیه میشود!!

دانلود کتاب ضحاک ماردوش نوشته سعیدی سیرجانی 
 و دانلود همهٔ کتاب‌های ممنوعه در ایران
درباره کتاب : وی در این کتاب با تفسیر اشعار شاهنامه فردوسی در مورد پادشاهی جمشید، قدرت گرفتن ضحاک ماردوش و مبارزات ایرانیان علیه او میپردازد و بار دیگر اهمیت تاریخ و توجه به آموخته های گذشتگان را نشان میدهد. جمشید که در آغاز پادشاهی به مملکت خدمت کرده است، در اواخر دوران زمامداری هوای خدائی بر سرش میزند و به مردم میگوید:
خور و خواب و آرامتان از من است / همان پوشش و کامتان از من است
بزرگی و دیهیم شاهی مراست / که گوید که جز من کسی پادشاست؟
مردم از او رویگردان میشوند و میخواهند به مرداس که نام نیکی دارد، پناه برند. شاهان و فرمانروایان سرزمین های امپراطوری ایران سر به طغیان بر می دارند و در جستجوی پادشاهی دیگر به رای زنی می نشینند و سر انجام ضحاک را گه پسر مرداس است به شاهی بر می گزینند:
به شاهی برو آفرین خواندند / ورا شاه ایران زمین خواندند
اما ضحاک توسط شیطان وسوسه شده، به کشتن پدر رضا داده و بجای او به تخت نشسته است. او گرفتار نیرنگ شیطان شده، شیطان بر دوش های او بوسه زده و باعث شده که دو مار از دو دوش او برویند. پس از آن شیطان در لباس پزشک بر ضحاک ظاهر شده، ادعا میکند که مارها هنگامی او را آرام خواهند گذاشت که هر روز مغز دو جوان خوراک آنان شود… 
https://azadieiran2.wordpress.com/category/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D9%84%D9%88%D8%AF-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B9%D9%84%DB%8C%E2%80%8C-%D8%A7%DA%A9%D8%A8%D8%B1-%D8%B3%D8%B9%DB%8C%D8%AF%DB%8C-%D8%B3%DB%8C%D8%B1%D8%AC/‎



خواندن کتاب ارزنده و آموزنده زیر به همه ایران دوستان و خرد گرایان جهت بیشتر آگاه شدن در باب تاریخ توصیه میشود!!

دانلود کتاب ضحاک ماردوش نوشته سعیدی سیرجانی 
و دانلود همهٔ کتاب‌های ممنوعه در ایران
درباره کتاب : وی در این کتاب با تفسیر اشعار شاهنامه فردوسی در مورد پادشاهی جمشید، قدرت گرفتن ضحاک ماردوش و مبارزات ایرانیان علیه او میپردازد و بار دیگر اهمیت تاریخ و توجه به آموخته های گذشتگان را نشان میدهد. جمشید که در آغاز پادشاهی به مملکت خدمت کرده است، در اواخر دوران زمامداری هوای خدائی بر سرش میزند و به مردم میگوید:
خور و خواب و آرامتان از من است / همان پوشش و کامتان از من است
بزرگی و دیهیم شاهی مراست / که گوید که جز من کسی پادشاست؟
مردم از او رویگردان میشوند و میخواهند به مرداس که نام نیکی دارد، پناه برند. شاهان و فرمانروایان سرزمین های امپراطوری ایران سر به طغیان بر می دارند و در جستجوی پادشاهی دیگر به رای زنی می نشینند و سر انجام ضحاک را گه پسر مرداس است به شاهی بر می گزینند:
به شاهی برو آفرین خواندند / ورا شاه ایران زمین خواندند
اما ضحاک توسط شیطان وسوسه شده، به کشتن پدر رضا داده و بجای او به تخت نشسته است. او گرفتار نیرنگ شیطان شده، شیطان بر دوش های او بوسه زده و باعث شده که دو مار از دو دوش او برویند. پس از آن شیطان در لباس پزشک بر ضحاک ظاهر شده، ادعا میکند که مارها هنگامی او را آرام خواهند گذاشت که هر روز مغز دو جوان خوراک آنان شود…
https://azadieiran2.wordpress.com/category/دانلود-کتاب‌های-علی‌-اکبر-سعیدی-

بی خدایی

Photo: ‎- بی خدایی گناه معدودی انسان هوشمند است .... ولتر
باور نداشتن به دین و خدا مد نیست؛ نشانه‌ی روشنفکری یا شجاعت هم نیست، عقده گشایی هم نیست… بی خدایی باور به تنها بودن انسان در برابر مشکلات است. بی خدایی یعنی پذیرفتن مسوولیت زندگی در اوج تنهایی و ترس بدون پناه بردن به یک قادر مطلق دروغین و خیالی.
آگاهی بنیان رهایی است.
برگ اسلام جنایتکار است.
.......................‎


- بی خدایی گناه معدودی انسان هوشمند است .... ولتر
باور نداشتن به دین و خدا مد نیست؛ نشانه‌ی روشنفکری یا شجاعت هم نیست، عقده گشایی هم نیست… بی خدایی باور به تنها بودن انسان در برابر مشکلات است. بی خدایی یعنی پذیرفتن مسوولیت زندگی در اوج تنهایی و ترس بدون پناه بردن به یک قادر مطلق دروغین و خیالی.
آگاهی بنیان رهایی است.
برگ اسلام جنایتکار است.
.......................

Saturday, November 29, 2014

خرد و روشنگری




خرد و روشنگری, مکانسیم های رویکردی انسان ها از خرافات و جهالت است، خرافات ابعاد وسیعی دارد، سرلوحه آموزه های ادیان بویژه اسلام تازیان خرافات و تحمیق مردم و ترویج آن ها است. باشد که همه از خود بیاغازند و جهت رشد فکری جامعه در آگاهی رسانی و روشنگری و ارتقا دانش جمعی نیز کوشا باشیم. هنگامی که عقل انسان فعال باشد و به کار گرفته شود دیگر نمیتواند هر حماقت و نادانی و خرافاتی را باور کند. ایرانی موجود ی محافظه کار و عجیب است، حتا در حوزه جهان مجازی نیز حاضر نیست گامی جهت روشنگری و آزاد سازی کشور و هم میهنان خود بردارد،. زورشان میاید حتا به مطالب یک لایک بزنند.! آنچه خود نمیدانند، می خواهند دیگران نیز ندانند. در یک حکومت استبدادی و دیکتاتوری تنها چیزی که به طور مساوی در جامعه پخش میشود ترس و وحشت از دیکتاتور و ایجاد رعب است، که باید از آنها عبور کرد. دوره ی زیر پرسش بردن جان انسان ها به خاطر اعتقادات به پایان رسیده است، زمان زیر سوال بردن اعتقادات به خاطر جان انسان است. همه راهها چه کمی و چه کیفی باید به کار گرفته شود، تا ماهیت اصلی اسلام تبهکار به افراد ناآگاه هم نشان داده شود. اسلام تازیان نه تنها جنایتکار است، جنایت ساز هم است. در ایران معضل زیاد وجود دارد، باید در همه زمینه سگالش کرد. یکی هم فقر فرهنگی است که ناشی از تحمیل مذهب قرون وسطایی به مردم است ! بی تفاوتی و ترس را باید کنار گذاشت، باید تابو شکنی و از برگ های اصلی ضد تازیانی استفاده نمود. وظیفه هر شهروند آگاه ایرانی اطلاع رسانی و آموزش فرهنگ حقوق بشری و آزادی است، روشنگری و آگاهی رسانی نقش ویژه در بیدار کردن مردم جهت مطالبات به حق خود دارند، باشد که در این زمینه کوشا باشیم !! جای تعجبی نیست که تازیان لجام گسیخته در آن کشور بیش از ١٤٠٠ سال جنایت میکنند، و کسی بر ضد اسلام جنایتکار تازیان دم نمیزند، و هنوز میترسند حتا از واژه جنایتکار برای اسلام تازیان تبهکار استفاده کنند. با توجه به اینها تا اینگونه است هیچ امیدی به آزاد شدن از استبداد دینی نیست !! آگاهی بنیان رهایی است. موریس آریایی
.....................

مرگ بر ایرانی شد که گفت مرگ بر شاه!



با دیدن این فرتور از پادشاه ایران در تبعید دلم به درد می آید, قلب مردی را شکستیم که تنها به ایران می اندیشید. پادشاه ایران خواهان سرفرازی, پیشرفت و سربلندی ایران و ایرانی در جهان بود, افسوس که ملت حق ناسپاس قدر ایشان را ندانست و به واقع مرگ بر ایرانی شد که گفت مرگ بر شاه!! یاد و نامشان همیشه گرامی باد. موریس آریایی 
*************
گشت اين دايره گشت
بيست و يك سال گذشت
آه ، از اين سفر بي برگشت
آي آقايان،ناصحان،دانايان
فيلسوفان شهي،شارحان تاريخ
ما به خود بد كرديم
بپذيريد به خود آنچه نبايد كرديم
آي آقايان
ما به قمري به درخت
ما به دريا به هوا
و به ماهيت نور
و به آواز بنان در ماهور
و به خواب خوش همسايه ي خويش
ظلم بي حد كرديم
هر چه از دست بر آمد كرديم
آي آقايان
از من و ما و شما مانده بر دفتر ايام همين
كه به انسان به زمان
و به ميراث زمين
و به حيثيت اين سياره
و به منظومه ي شمسي حتي
بد تر از بد كرديم
عاقبت آنچه نبايد كرديم
حال تاريخ بد است........
.........................

تجدد یا مدرنیته




تجدد یا مدرنیته
دوران نوین، دوران مدرن یا مدرنیته (به انگلیسی: modernity) به جامعهٔ جدید (مدرن) اطلاق می‌شود. مدرنیته دوره‌ای تاریخی است که میان سده پانزدهم میلادی تا سده بیستم را در بر دارد و واجد جنبش‌های متعدد فرهنگی و عقلانی است. البته یورگن هابرماس فیلسوف مدافع مدرنیته بر این باور است که مدرنیته پروژه‌ای ناتمام است و هنوز به آخر نرسیده‌است. به شکل کلی می‌توان منظور از مدرنیته را جامعهٔ مدرن دانست. از نظر تاریخی، دوران مدرن با دورهٔ رنسانس آغاز شده و با عصر روشنگری و انقلاب فرانسه و ایده‌آلیسم آلمانی به عنوان گفتار کلیدی غرب تحکیم می‌شود. از ویژگی‌های این دوران می‌توان به این موارد اشاره نمود:
در این دوره فردیت اعتلا یافته و سنت نقد می‌شود. در این دوره فرد خودمختار با ظهور یا ظهور به شکل سوژهٔ دکارتی خود را ارباب و مالک طبیعت اعلام می‌کند و به مفهوم پیشرفت و بینش فعلی از تاریخ ارزش و بها می‌دهد.
آگاهی فرد از فردیت خود
جدایی دین از دولت
تاکید بر آزادی‌های فردی
افسون‌زدایی از جهان
تأکید بر علم گالیله‌ای و نیوتونی همراه با انقلاب‌های علمی و صنعتی در غرب
دوران عقل ابزاری - به معنای تسلط انسان بر طبیعت و انسان از طریق به کارگیری علم و تکنولوژی
عقل انتقادی - به معنای تأکید بر سوژهٔ خودمختار که شناسندهٔ خود و جهان است و برآزادی‌های فردی خود تأکید می‌کند.
همچنین دوران مدرن در رویدادهای تاریخی چون انقلاب آمریکا و فرانسه و دو اعلامیهٔ استقلال امریکا و اعلامیهٔ حقوق بشر و شهروند ۱۷۸۹ فرانسه تجلی می‌یابد.
می‌توان گفت که چهار معنای اصلی از مدرنیته وجود دارد:
مدرنیتهٔ سیاسی: که در قالب مفهوم مدرن از دموکراسی و حقوق شهروندی شکل می‌گیرد.
مدرنیتهٔ علمی و تکنولوژیک: که نتیجهٔ آن گسست معرفتی با کیهان‌شناسی ارسطویی، ایجاد علم جدید، انقلاب صنعتی و تکنولوژی مدرن است.
مدرنیتهٔ زیبایی‌شناختی: که از رابطهٔ جدید انسان با زیبایی و مفهوم جدید ذوق و سلیقه نشأت می‌گیرد.
مدرنتیهٔ فلسفی: مدرنیته به معنای آگاهی سوژهٔ فردی از طبیعت و سرنوشت خود و قرار دادن این سوژه به منزلهٔ پایه و اساس تفکر و اندیشه
پ. ن: مدرنیته به جامعهٔ جدید و مدرن اطلاق می‌شود. مدرنیته را رضاشاه بزرگ به ایران آورد. رضا شاه بزرگ که در اکتبر ۱۹۲۵ به سلطنت رسید. او مردان را مجبور کرد تا رداهایشان را به دور بیاندازند و کت و شلوار غربی بر تن کنند و زنان را نیز از بند چادر و چارچوق نجات داد . برای ایجاد یک کشور مدرن، او به زنان و مردان مدرنی احتیاج داشت که ارزش پیشرفت، بهداشت، رقابت‌های مردانه و همکاری را بیاموزند.
آگاهی بنیان رهایی است.
برگ خیال انگیز
....................

تا کور شود هرآنکه نتواند دید



تا کور شود هرآنکه نتواند دید
فرتور زیبایی از خاندان مدرن پهلوی// مدرنیته به جامعهٔ جدید و مدرن اطلاق می‌شود. مدرنیته را رضاشاه بزرگ به ایران آورد. رضا شاه بزرگ که در اکتبر ۱۹۲۵ به سلطنت رسید. او مردان را مجبور کرد تا رداهایشان را به دور بیاندازند و کت و شلوار غربی بر تن کنند و زنان را نیز از بند چادر و چارچوق نجات داد. برای ایجاد یک کشور مدرن، او به زنان و مردان مدرنی احتیاج داشت که ارزش پیشرفت، بهداشت، رقابت‌های مردانه و همکاری را بیاموزند. 
................................

انسان نیامده است که جهان را بشناسد

Photo: ‎انسان نیامده است که جهان را بشناسد، بلکه آمده است که جهان را تغییر دهد، ما ایرانیها نیز نیامده ایم که آخوندها را بشناسیم، ما آمده ایم تا آخوند های جنایتکار و مکتب پلید و ضد زن و ضد انسانی تبهکار آنها را سرنگون کنیم. سکوت در برابر جنایت خود بخشی از جنایت است... هنگامی یک ملت نظاره گر می شوند، مرگ تدریجی سر نوشت شان است... فاشیسم یک ایدیولوژی نیست بلکه یک جرم جنایی است. درست مانند اسلام جنایتکار و افسانه الله بت سنگی تازیان ساخته و پرداخته عربی دروغگو و راهزن و جنایتکار بنام محمد تازی پدوفیل، هیچ ایرانی مسلمان نیست و هیچ مسلمانی هم ایرانی نیست. ملتی که تاریخ خود را گم کند بیگانه پرست می شود!! دیگر بس است آیین و روش تازیان، این دشمنان خونخوار ایرانیان را کنار بگزارید... دین خرافات، نادانی و موهومات و دکان بازار است ... هیچ مقدسی در جهان وجود ندارد نه در قالب یک فرد نه یک رژیم سیاسی نه یک دین و نه .... اگر چیزی مقدس باشد آن چیز آزادی است و این ذهن ماست که برای درک همه جانبه این مفهوم نیاز به تغییرات اساسی دارد... ادیان همه خرافات و من درآوردی هستند, دین خرافات، نادانی و موهومات است. از آن دوری کنید. هیچ کتابی از آسمان نیامده است، اینها همه نادانی و جهالت است. بی خدایی بی آذار ترین و بهترین دین است. اسلام جنایتکار تازیان عامل سیه روزی کامل بشریت و نماد این جنایات است. آن چه خدایست که نتوانست یک دین درست کند. هنگامی که عقل انسان فعال باشد و به کار گرفته شود دیگر نمیتواند هر حماقت و نادانی و خرافاتی را باور کند... اسلام تازیان نه تنها جنایتکار است، جنایت ساز هم است و کسانی هم که از آن حمایت میکنند نیز جنایتکار هستند، زیرا کسی که از جنایتکار حمایت کند خود نیز یک جنایتکار است ... تفكر در باب خوشبختی ، عشق ، آزادی ، عدالت ، خوبی و بدی، تفكر درباره‌ی پرسش‌هایی است كه بنیاد هستی ما را دگرگون می‌كند!! آگاهی بنیان راهی است.
موریس آریایی 
Moris Aryai‎


انسان نیامده است که جهان را بشناسد، بلکه آمده است که جهان را تغییر دهد، ما ایرانیها نیز نیامده ایم که آخوندها را بشناسیم، ما آمده ایم تا آخوند های جنایتکار و مکتب پلید و ضد زن و ضد انسانی تبهکار آنها را سرنگون کنیم. سکوت در برابر جنایت خود بخشی از جنایت است... هنگامی یک ملت نظاره گر می شوند، مرگ تدریجی سر نوشت شان است... فاشیسم یک ایدیولوژی نیست بلکه یک جرم جنایی است. درست مانند اسلام جنایتکار و افسانه الله بت سنگی تازیان ساخته و پرداخته عربی دروغگو و راهزن و جنایتکار بنام محمد تازی پدوفیل، هیچ ایرانی مسلمان نیست و هیچ مسلمانی هم ایرانی نیست. ملتی که تاریخ خود را گم کند بیگانه پرست می شود!! دیگر بس است آیین و روش تازیان، این دشمنان خونخوار ایرانیان را کنار بگزارید... دین خرافات، نادانی و موهومات و دکان بازار است ... هیچ مقدسی در جهان وجود ندارد نه در قالب یک فرد نه یک رژیم سیاسی نه یک دین و نه .... اگر چیزی مقدس باشد آن چیز آزادی است و این ذهن ماست که برای درک همه جانبه این مفهوم نیاز به تغییرات اساسی دارد... ادیان همه خرافات و من درآوردی هستند, دین خرافات، نادانی و موهومات است. از آن دوری کنید. هیچ کتابی از آسمان نیامده است، اینها همه نادانی و جهالت است. بی خدایی بی آذار ترین و بهترین دین است. اسلام جنایتکار تازیان عامل سیه روزی کامل بشریت و نماد این جنایات است. آن چه خدایست که نتوانست یک دین درست کند. هنگامی که عقل انسان فعال باشد و به کار گرفته شود دیگر نمیتواند هر حماقت و نادانی و خرافاتی را باور کند... اسلام تازیان نه تنها جنایتکار است، جنایت ساز هم است و کسانی هم که از آن حمایت میکنند نیز جنایتکار هستند، زیرا کسی که از جنایتکار حمایت کند خود نیز یک جنایتکار است ... تفكر در باب خوشبختی ، عشق ، آزادی ، عدالت ، خوبی و بدی، تفكر درباره‌ی پرسش‌هایی است كه بنیاد هستی ما را دگرگون می‌كند!! آگاهی بنیان راهی است.
موریس آریایی
Moris Aryai

بیاد زنده نام سعیدی سیرجانی

Photo: ‎بیاد زنده نام سعیدی سیرجانی 

خبر داری ای شیخ نادان که من 
خداناشناسم خداناشناس 
نه سربسته گویم سخن 
نه از چوب تکفیر دارم هراس 
زدم چون قدم از عدم در وجود 
خدایت برم اعتباری نداشت 
خدای تو ننگین و آلوده بود 
پرستیدنش افتخاری نداشت 
خدایی بدینسان اسیر نیاز 
که بر طاعت چون تویی بسته چشم 
خدایی که بهر دو رکعت نماز 
گه آید به رحم و گه آید به خشم 
خدایی که جز در زبان عرب 
به دیگر زبانی نفهمد کلام 
خدایی که ناگه شود در غضب 
بسوزد به کین خرمن خاص و عام 
خدایی چنان خودسر و بلهوس 
که قهرش کند بی گناهان تباه 
به پاداش خوشنودی یک مگس 
زدوزخ رهاند تنی بی گناه 
خدایی که با شهپر جبرییل 
کند شهر آباد را زیر و رو 
خدایی که در کام دریای نیل 
برد لشکر بیکرانی فرو 
خدایی که بی مزد و حمد و ثنا 
نگردد به کار کسی چاره ساز 
خدا نیست بیچاره ور نه چرا 
به مدح و ثنای تو دارد نیاز 
خدای تو گه رام و گه سرکش است 
چو دیوی که اش باید افسون کنند 
دل او به دلال بازی خوش است 
وگرنه شفاعت گران چون کنند؟ 
خدای تو با وصف غلمان و حور 
دل بندگان را بدست آورد 
به مکر و فریب و به تهدید و زور 
به زیر نگین هر چه هست آورد 
خدای تو مانند خان مغول 
به تهدید چون می کشد تیغ حکم 
زتهدید آن کار فرمای کل 
به مانند کروبیان صم و بکم 
چو دریای قهرش برآید به موج 
نداند گنه کاره از بیگناه 
به دوزخ فرو افکند فوج فوج 
مسلمان و کافر سپید و سیاه 
خدای تو اندر حصار ریا 
نهان گشته کز کس نبیند گزند 
کسی دم زند گر به چون و چرا 
به تکفیر گردد چماقش بلند 
خدای تو با خیل کروبیان 
به عرش اندرون بزمکی ساخته 
چو شاهی که از کار خلق جهان 
به کار حرمخانه پرداخته 
نهان گشته در خلوتی تو به تو 
به درگاه او جز تو را راه نیست 
تویی محرم از کار او 
کسی در جهان جز تو آگاه نیست 
تو زاهد بدینسان خدایی بناز 
که مخلوق طبع کج اندیش توست 
اسیر نیاز است و پابند آز 
خدایی چنین لایق ریش توست 
نه سربسته گویم سخن 
خدا نیست این جانور اژدهاست 
مرنج از من ای شیخ نادان که من 
خداناشناسم اگر " این " خداست
..........................................‎



بیاد زنده نام سعیدی سیرجانی 

خبر داری ای شیخ نادان که من 
خداناشناسم خداناشناس 
نه سربسته گویم سخن 
نه از چوب تکفیر دارم هراس 
زدم چون قدم از عدم در وجود
خدایت برم اعتباری نداشت
خدای تو ننگین و آلوده بود
پرستیدنش افتخاری نداشت
خدایی بدینسان اسیر نیاز
که بر طاعت چون تویی بسته چشم
خدایی که بهر دو رکعت نماز
گه آید به رحم و گه آید به خشم
خدایی که جز در زبان عرب
به دیگر زبانی نفهمد کلام
خدایی که ناگه شود در غضب
بسوزد به کین خرمن خاص و عام
خدایی چنان خودسر و بلهوس
که قهرش کند بی گناهان تباه
به پاداش خوشنودی یک مگس
زدوزخ رهاند تنی بی گناه
خدایی که با شهپر جبرییل
کند شهر آباد را زیر و رو
خدایی که در کام دریای نیل
برد لشکر بیکرانی فرو
خدایی که بی مزد و حمد و ثنا
نگردد به کار کسی چاره ساز
خدا نیست بیچاره ور نه چرا
به مدح و ثنای تو دارد نیاز
خدای تو گه رام و گه سرکش است
چو دیوی که اش باید افسون کنند
دل او به دلال بازی خوش است
وگرنه شفاعت گران چون کنند؟
خدای تو با وصف غلمان و حور
دل بندگان را بدست آورد
به مکر و فریب و به تهدید و زور
به زیر نگین هر چه هست آورد
خدای تو مانند خان مغول
به تهدید چون می کشد تیغ حکم
زتهدید آن کار فرمای کل
به مانند کروبیان صم و بکم
چو دریای قهرش برآید به موج
نداند گنه کاره از بیگناه
به دوزخ فرو افکند فوج فوج
مسلمان و کافر سپید و سیاه
خدای تو اندر حصار ریا
نهان گشته کز کس نبیند گزند
کسی دم زند گر به چون و چرا
به تکفیر گردد چماقش بلند
خدای تو با خیل کروبیان
به عرش اندرون بزمکی ساخته
چو شاهی که از کار خلق جهان
به کار حرمخانه پرداخته
نهان گشته در خلوتی تو به تو
به درگاه او جز تو را راه نیست
تویی محرم از کار او
کسی در جهان جز تو آگاه نیست
تو زاهد بدینسان خدایی بناز
که مخلوق طبع کج اندیش توست
اسیر نیاز است و پابند آز
خدایی چنین لایق ریش توست
نه سربسته گویم سخن
خدا نیست این جانور اژدهاست
مرنج از من ای شیخ نادان که من
خداناشناسم اگر " این " خداست
......................................

ضحاک ماردوش

Photo: ‎"ضحاک ماردوش"؛ بیستمین سالگرد قتل سعیدی!!سیرجانی
سعیدی سیرجانی، ادیب و نویسندۀ پرآوازۀ ایران، روز ۲۴ اسفند ۱۳۷۲ ، به اتهام جرایمی نظیر «توزیع مواد مخدر و مشروبات الکلی» !! بازداشت شد و مقامات امنیتی ۶ آذر ماه همان سال اعلام کردند که در بازداشت درگذشته است.

بیستمین سالگرد قتل یک نویسنده 
سعیدی سیرجانی
پیشتاز جنبش حقوق مدنی در ایران

سعیدی سیرجانی، که از پژوهندگان سرشناس ادبیات فارسی بود، در سالهای ۱۳۶۷ و ۱۳۶۸ دست به انتشار، "سیمای دو زن" و "ضحاک ماردوش"، دو تفسیر از آثار ادبی کلاسیک ایران زد که به ظاهر ربطی به اوضاع سیاسی کنونی ایران نداشت. مقدمه طولانی این دو اثر اما حاوی اشارات و استعاره هایی بود که در نگاه انتقادی او به حکومت دینی، جای شک و شبهه باقی نمی گذاشت. هر دو کتاب به سرعت در زمره پر فروش ترین کتابها در آمدند و این منجر شد به ممنوعیت کلیه آثار او. پاسخ سیرجانی به این وضع، ارسال نامه هایی بود خطاب به مقامهای کشور که در آن از سانسور دولتی انتقاد کرده بود. سیرجانی نه عامل کودتا بود و نه مشوق مبارزه مسلحانه. گناه او این بود که دفاعیه‌ای علنی در حمایت از اصل آزادی بیان برای همه مردم منتشر کرده بود. او با این عمل، جمهوری اسلامی را در مقابل چالش جدیدی قرار داده بود. چالشی که در واقع فصلی نوین در تاریخ دموکراسی‌خواهی ایران گشود.

برای نخستین  بار، یک نویسنده بدون هیچ وابستگی حزبی یا مکتبی، و بدون اینکه دولت و ایده‌ئولوژیش را مستقیماً به معارضه بطلبد، تنها و با صدای رسا در عرصۀ عمومی به دفاع از یک حق معتبر جهانی، که انسان‌ها بنا به فطرت خود و ورای هر وضعیت تاریخی و سیاسی واجد آنند، بلند شد، و قلم پر قدرتش را در دفاع از آزادی فکر و بیان به کار انداخت. دستگاه امنیتی حکومت اسلامی ایران که تا کنون مخالفان سیاسی خود را تحت عنوان محارب، تروریست و برانداز می کشت، این توانایی را در خود ندید که نویسندۀ برجسته کشور را به جرم مطالبه مسالمت آمیز حق آزادی نوشتن و منتشر کردن به اعدام محکوم کند، پس دستگاه تبلیغاتی خود را به کار انداخت تا این صدای تنها را با موجی از اتهامات دروغین خاموش کند. سیرجانی امّا مرعوب نشد و با شجاعت به دفاع از حیثیت خود برخاست و به رهبر جمهوری اسلامی چنین نوشت :

« صاحب نظران بزرگواری که شغل شریف سانسور قلم را برعهده گرفته‌اند... بعلت انتخاب خط فکری خاصی ـجدا از اصول اعلام شده حکومت- میخواهند به هر قیمت و با هر شیوه‌ای به سرکوب نویسندگان پردازند که به حکم گذشته بی آلایش خویش مورد توجه مردمند و در عین وابستگی به ملت و مملکت خود هرگز تسلیم زور و زر نشده‌اند... چرا حکومت قانون را جانشین شیوه‌های بدنام کننده و واقعا بی حاصل وزارت ارشاد نمی‌کنید و نویسندگانی را که مرتکب خلافی شده‌اند به محکمه نمی‌کشید؟»

او را باز داشت کردند و به زور "تلنگری سفت" وادار به اعترافش کردند، به این امید که بذر آزادی خواهی که کاشته بود در سیل اتهامات دروغین و اعترافات اجباری منهدم شود. امّا این خیالی باطل بود، چرا که دستگیری سیرجانی و آواری از بهتان و هتاکی رسانه های دولتی نسبت به او، بیش از شصت نفر از نویسندگان را بر آن داشت که نامه ای برای رئیس قوه قضائیه ارسال کنند. وزارت اطلاعات امضاء کنندگان نامه را فراخواند و از آنان خواست که امضاهایشان را پس بگیرند. فشار و تهدید نسبت به نویسندگان، آنان را بر آن داشت که فعالیت دوبارۀ کانون نویسندگان را رسماً اعلام دارند. اعضاء کانون در توضیح اقدام خود بیانیه ای منتشر کردند که در ایران به بیانیه "١٣٤ نویسنده" معروف شده است. آنان در این بیانیه، "حق طبیعی و اجتماعی و مدنی" خود را که رسیدن آثارشان "بی هیچ مانعی" به دست مخاطبان بود، مطالبه کرده و "هدف اصلی" خود را "برداشتن موانع در راه آزادی اندیشه و بیان و نشر" اعلام کرده بودند. و بدین سان بذری که  سعیدی سیرجانی کاشته بود، در اذهان و اعمال بسیاری از نویسندگان و به بهای خون فعال ترینشان (پوینده و مختاری و...)، بارور شد.

بیست سال پیش در چنین روزی سعیدی سیرجانی را کشتند و اعلام کردند که علت مرگ عارضۀ قلبی بوده. خانواده اش اما اعلام کرد که قلبش سالم بوده است. سعیدی سیرجانی یکی از نخستین  قربانیان قتل های زنجیره ای بود.

او را کشتند اما  راهش را یاران نویسنده اش، و بعد از آنها دانشجویان، کارگران، معلمان، زنان و اقلیت های دینی و قومی کشور ادامه دادند.

بیست سال پیش در چنین روزی سعیدی سیرجانی قربانی جبهه‌ جنگی شد که دولت ایران در مقابله با جامعۀ مدنی گشود، اما جنبش حقوق مدنی ایران که او از پیشگامانش بود، هر بار با نوآوری، موانعی را که حکومت در پیش پایش می گذارد دور می زند و در شکلی جدید حقوق انسانی شهروندان را مطالبه می کند.

در بیستمین سالگرد قتل آقای  سعیدی سیرجانی، بنیاد برومند، با تدوین و انتشار سرگذشت او در امید، یادبودی در دفاع از حقوق بشر، یاد این نویسندۀ شجاع و آزاده را گرامی می دارد و با اعلام همبستگی با همسر و فرزندان او یاد آور می شود که شناخت حقیقت در مورد قتل او، و دادخواهی حق آن هاست و باید آمران و عاملان این جنایت به پاسخگویی خوانده شوند.

ششم آذر ماه ۱۳۹۳
بنیاد  برومند
.............‎

"ضحاک ماردوش"؛ بیستمین سالگرد قتل سعیدی!!سیرجانی
سعیدی سیرجانی، ادیب و نویسندۀ پرآوازۀ ایران، روز ۲۴ اسفند ۱۳۷۲ ، به اتهام جرایمی نظیر «توزیع مواد مخدر و مشروبات الکلی» !! بازداشت شد و مقامات امنیتی ۶ آذر ماه همان سال اعلام کردند که در بازداشت درگذشته است.

بیستمین سالگرد قتل یک نویسنده
سعیدی سیرجانی
پیشتاز جنبش حقوق مدنی در ایران

سعیدی سیرجانی، که از پژوهندگان سرشناس ادبیات فارسی بود، در سالهای ۱۳۶۷ و ۱۳۶۸ دست به انتشار، "سیمای دو زن" و "ضحاک ماردوش"، دو تفسیر از آثار ادبی کلاسیک ایران زد که به ظاهر ربطی به اوضاع سیاسی کنونی ایران نداشت. مقدمه طولانی این دو اثر اما حاوی اشارات و استعاره هایی بود که در نگاه انتقادی او به حکومت دینی، جای شک و شبهه باقی نمی گذاشت. هر دو کتاب به سرعت در زمره پر فروش ترین کتابها در آمدند و این منجر شد به ممنوعیت کلیه آثار او. پاسخ سیرجانی به این وضع، ارسال نامه هایی بود خطاب به مقامهای کشور که در آن از سانسور دولتی انتقاد کرده بود. سیرجانی نه عامل کودتا بود و نه مشوق مبارزه مسلحانه. گناه او این بود که دفاعیه‌ای علنی در حمایت از اصل آزادی بیان برای همه مردم منتشر کرده بود. او با این عمل، جمهوری اسلامی را در مقابل چالش جدیدی قرار داده بود. چالشی که در واقع فصلی نوین در تاریخ دموکراسی‌خواهی ایران گشود.

برای نخستین بار، یک نویسنده بدون هیچ وابستگی حزبی یا مکتبی، و بدون اینکه دولت و ایده‌ئولوژیش را مستقیماً به معارضه بطلبد، تنها و با صدای رسا در عرصۀ عمومی به دفاع از یک حق معتبر جهانی، که انسان‌ها بنا به فطرت خود و ورای هر وضعیت تاریخی و سیاسی واجد آنند، بلند شد، و قلم پر قدرتش را در دفاع از آزادی فکر و بیان به کار انداخت. دستگاه امنیتی حکومت اسلامی ایران که تا کنون مخالفان سیاسی خود را تحت عنوان محارب، تروریست و برانداز می کشت، این توانایی را در خود ندید که نویسندۀ برجسته کشور را به جرم مطالبه مسالمت آمیز حق آزادی نوشتن و منتشر کردن به اعدام محکوم کند، پس دستگاه تبلیغاتی خود را به کار انداخت تا این صدای تنها را با موجی از اتهامات دروغین خاموش کند. سیرجانی امّا مرعوب نشد و با شجاعت به دفاع از حیثیت خود برخاست و به رهبر جمهوری اسلامی چنین نوشت :

« صاحب نظران بزرگواری که شغل شریف سانسور قلم را برعهده گرفته‌اند... بعلت انتخاب خط فکری خاصی ـجدا از اصول اعلام شده حکومت- میخواهند به هر قیمت و با هر شیوه‌ای به سرکوب نویسندگان پردازند که به حکم گذشته بی آلایش خویش مورد توجه مردمند و در عین وابستگی به ملت و مملکت خود هرگز تسلیم زور و زر نشده‌اند... چرا حکومت قانون را جانشین شیوه‌های بدنام کننده و واقعا بی حاصل وزارت ارشاد نمی‌کنید و نویسندگانی را که مرتکب خلافی شده‌اند به محکمه نمی‌کشید؟»

او را باز داشت کردند و به زور "تلنگری سفت" وادار به اعترافش کردند، به این امید که بذر آزادی خواهی که کاشته بود در سیل اتهامات دروغین و اعترافات اجباری منهدم شود. امّا این خیالی باطل بود، چرا که دستگیری سیرجانی و آواری از بهتان و هتاکی رسانه های دولتی نسبت به او، بیش از شصت نفر از نویسندگان را بر آن داشت که نامه ای برای رئیس قوه قضائیه ارسال کنند. وزارت اطلاعات امضاء کنندگان نامه را فراخواند و از آنان خواست که امضاهایشان را پس بگیرند. فشار و تهدید نسبت به نویسندگان، آنان را بر آن داشت که فعالیت دوبارۀ کانون نویسندگان را رسماً اعلام دارند. اعضاء کانون در توضیح اقدام خود بیانیه ای منتشر کردند که در ایران به بیانیه "١٣٤ نویسنده" معروف شده است. آنان در این بیانیه، "حق طبیعی و اجتماعی و مدنی" خود را که رسیدن آثارشان "بی هیچ مانعی" به دست مخاطبان بود، مطالبه کرده و "هدف اصلی" خود را "برداشتن موانع در راه آزادی اندیشه و بیان و نشر" اعلام کرده بودند. و بدین سان بذری که سعیدی سیرجانی کاشته بود، در اذهان و اعمال بسیاری از نویسندگان و به بهای خون فعال ترینشان (پوینده و مختاری و...)، بارور شد.

بیست سال پیش در چنین روزی سعیدی سیرجانی را کشتند و اعلام کردند که علت مرگ عارضۀ قلبی بوده. خانواده اش اما اعلام کرد که قلبش سالم بوده است. سعیدی سیرجانی یکی از نخستین قربانیان قتل های زنجیره ای بود.

او را کشتند اما راهش را یاران نویسنده اش، و بعد از آنها دانشجویان، کارگران، معلمان، زنان و اقلیت های دینی و قومی کشور ادامه دادند.

بیست سال پیش در چنین روزی سعیدی سیرجانی قربانی جبهه‌ جنگی شد که دولت ایران در مقابله با جامعۀ مدنی گشود، اما جنبش حقوق مدنی ایران که او از پیشگامانش بود، هر بار با نوآوری، موانعی را که حکومت در پیش پایش می گذارد دور می زند و در شکلی جدید حقوق انسانی شهروندان را مطالبه می کند.

در بیستمین سالگرد قتل آقای سعیدی سیرجانی، بنیاد برومند، با تدوین و انتشار سرگذشت او در امید، یادبودی در دفاع از حقوق بشر، یاد این نویسندۀ شجاع و آزاده را گرامی می دارد و با اعلام همبستگی با همسر و فرزندان او یاد آور می شود که شناخت حقیقت در مورد قتل او، و دادخواهی حق آن هاست و باید آمران و عاملان این جنایت به پاسخگویی خوانده شوند.

ششم آذر ماه ۱۳۹۳
بنیاد برومند
.............

گلشیفته فراهانی

Photo: ‎یکروز یه مرد ریش و پشم دار کثیف تازی پرست تا نشست تو تاکسی گفت ببین زنیکه (گلشیفته فراهانی) با لخت شدنش چطوری آبرومون رو تو دنیا برد.
به شعور همه توهین کرده فلان فلان شده.. راننده برگشت نگاش کرد و گفت:
"مردحسابی سی سالِ مادرت و آوردن جلو چشمت، به شعورت توهین نشده، آبروت نرفته؟
...
طرف دوست داشته لخت شده. دست تو جیبت کرده مگه؟
تو مملکت اختلاس شده رقمش تو ماشین حساب جا نمی شه، هیشکی به شعورش توهین نمی شه.
زن و بچه مردم و تو خیابون میگیرن سر چادر و چاقچور میزنند به شعورت بر نمیخوره؟
هر روز میری مغازه خرید، از ماست و شیر و تخم مرغ قیمتش با دیروز فرق کرده، به شعورت بر نمیخوره؟ اصلا تو شعور داری!؟
.......................................‎
یکروز یه مرد ریش و پشم دار کثیف تازی پرست تا نشست تو تاکسی گفت ببین زنیکه (گلشیفته فراهانی) با لخت شدنش چطوری آبرومون رو تو دنیا برد.
به شعور همه توهین کرده فلان فلان شده.. راننده برگشت نگاش کرد و گفت:
"مردحسابی سی سالِ مادرت و آوردن جلو چشمت، به شعورت توهین نشده، آبروت نرفته؟
...
طرف دوست داشته لخت شده. دست تو جیبت کرده مگه؟
تو مملکت اختلاس شده رقمش تو ماشین حساب جا نمی شه، هیشکی به شعورش توهین نمی شه.
زن و بچه مردم و تو خیابون میگیرن سر چادر و چاقچور میزنند به شعورت بر نمیخوره؟
هر روز میری مغازه خرید، از ماست و شیر و تخم مرغ قیمتش با دیروز فرق کرده، به شعورت بر نمیخوره؟ اصلا تو شعور داری!؟
.......................................

Thursday, November 27, 2014

شهید یک واژه منحوس تازی و عربی است



شهید یک واژه منحوس تازی و عربی است و به کسی گفته میشود که در راه کیش تازیان جنایتکار کشته میشد. شهادت یك عمل رایج، معمولی، و همه گیر ضد بشری در فرقه های تندرو اسلامی ننگین می باشد. به طور كلی، معتقدین و مریدان دین اسلام جنایتکار تازیان همگی افراطی هستند و به شهادت تمایل دارند. در فرهنگ فارسی ما به کشته شدگان در راه میهن، آزادی و دمکراسی، کشته شدگان در راه میهن، جاوید نام، و یا قهرمان ملی می گوییم. واژه شهید تازیان جنایتکار بار منفی دارد و دکانداران مذهبی و آخوندان جنایتکار و تازی زاده ها از آن بیشتر جهت استحمار و به استثمار کشیدن افراد ناآگاه به سود خود استفاده میکنند که باید از به کار بردن آن پرهیز کرد. کشته دادن به هیچ گروه و دسته ای مشروعیت حکومت کردن به آنان را نمیدهد، دوران لات بازی و شهید بازی و تازی پرستی نیز تمام شده است. روشنفکر و خردگرا ی واقعی همیشه با اسلام تازیان و خرافات در تضاد بوده است، ترس ملایان جنایتکار و تروریست های اسلامی از خرد گرایان به خاطر بیداری جامعه و بستن دکان بازار ارتزاق و خرافات و عقب ماندگی ۱۴۰۰ ساله آنان است. اسلام جنایتکار تازیان برای ایرانیان جز قتل کشتار, غارت، تجاوز به زنان و مردان ، سنگسار، اسید پاشی, کاری نکرده، اسلام تازیان جنایتکار مکتب نابودی و ویرانی و تباهی است و برای ساختن نیامده، آمده است تا هرآنچه بشر ساخته، غارت و تخریب و نابود کند. اسلام تازیان تبهکار همین گندی است که در ایران اشغالی است. جمهوری جنایتکار اسلامی هم برای ایرانیان جز فقر، جنایت، فحشا و فاحشگی ، اعتیاد، قتل، کشتار، غارت، اسید پاشی، سنگسار، تجاوز به زنان و مردان و اعدام کاری نکرده است... اسلام تازیان یک دین جنایتکار و من در آوردی است که از اینجا و آنجا گرد آوری شده است، کتاب تازیان قرآن هم یک کتاب جنایتکار بی ارزش ضد زن و ضد بشری است که باید سوزاند. از تجاوز به دختران خُرد سال در زندان ها پیش از اعدام و تجاوز به مردان گرفته تا شکنجه وحشیانه مخالفان سیاسی، از سنگسار زنان تا قتل فجیع مخالفان در خانه های خود، از قطع دست و پا، در آوردن چشم ها از حدقه، انداختن افراد از ارتفاع و به فحشاء کشاندن زنان ایرانی تا ...همه و همه مشخصات عملی و حقوقی اسلام جنایتکار تازیان و جمهوری فاسد اسلامی است. پس اسلام جنایتکار است. ننگ ابدی بر تروریست ها، ملی-مذهبی ها، توده اي ها و ماركسيست هاي اسلامي مجاهدين تروریست و آخوندهاي فاسد و جنایتکار كه با دروغ و نيرنگ با احساسات مردم بازي كردند و نتيجه همبستگي و اتحاد آنها در سال 1357 نابودي ايران و ايراني و بوجود آمدن تبهکارترین و كثيف ترين و جنایتکارترين رژیم جهان يعني جمهوري جنایتکار اسلامي درايران شد.
آگاهی بنیان رهایی است.
موریس آریایی
--------------

در یک حکومت استبدادی و دیکتاتوری

Photo: ‎برو خانم بیرون از دریا همش تقصیر شما زنهاست که - در ایران . غارت -  فحشا- جنایت -  اسید پاشی-  زندان- زندانی- اعدام - آوارگی - فقر - بیکاری - شکنجه - آدمخواری- اقتصاد برشکسته است اصلن شما زنها چرا زنده هستید ؟؟؟؟!!!!!!!!!

پ.ن: --
در یک حکومت استبدادی و دیکتاتوری تنها چیزی که به طور مساوی در جامعه پخش میشود ترس و وحشت از دیکتاتور جنایتکار و ایجاد رعب است! مرگ و ننگ ابدی بر آخوندان فاسد و جنایتکار و اسلام تبهکار تازیان و مرگ بر جمهوری جنایتکار اسلامی به هر شکل و نوع آن   که ذره ای شادی و نشاط را برای مردم بر نمی تابند... اسلام تازیان جنایتکار مکتب نابودی و ویرانی و تباهی است و برای ساختن نیامده، آمده است تا هرآنچه بشر ساخته، غارت و تخریب و نابود کند. اسلام تازیان تبهکار همین گندی است که در ایران اشغالی است. جمهوری جنایتکار اسلامی هم برای ایرانیان جز فقر، جنایت، فحشا و فاحشگی ، اعتیاد، قتل، کشتار، غارت، اسید پاشی، سنگسار، تجاوز به زنان و مردان و اعدام کاری نکرده است...
آگاهی بنیان رهایی است.
موریس آریایی
.............................‎

برو خانم بیرون از دریا همش تقصیر شما زنهاست که - در ایران . غارت - فحشا- جنایت - اسید پاشی- زندان- زندانی- اعدام - آوارگی - فقر - بیکاری - شکنجه - آدمخواری- اقتصاد برشکسته است اصلن شما زنها چرا زنده هستید ؟؟؟؟!!!!!!!!!

پ.ن: --
در یک حکومت استبدادی و دیکتاتوری تنها چیزی که به طور مساوی در جامعه پخش میشود ترس و وحشت از دیکتاتور جنایتکار و ایجاد رعب است! مرگ و ننگ ابدی بر آخوندان فاسد و جنایتکار و اسلام تبهکار تازیان و مرگ بر جمهوری جنایتکار اسلامی به هر شکل و نوع آن که ذره ای شادی و نشاط را برای مردم بر نمی تابند... اسلام تازیان جنایتکار مکتب نابودی و ویرانی و تباهی است و برای ساختن نیامده، آمده است تا هرآنچه بشر ساخته، غارت و تخریب و نابود کند. اسلام تازیان تبهکار همین گندی است که در ایران اشغالی است. جمهوری جنایتکار اسلامی هم برای ایرانیان جز فقر، جنایت، فحشا و فاحشگی ، اعتیاد، قتل، کشتار، غارت، اسید پاشی، سنگسار، تجاوز به زنان و مردان و اعدام کاری نکرده است...
آگاهی بنیان رهایی است.
موریس آریایی
...........................

آمارهای دردناک درباره فحشا و فقر و روسپیگری در ایران

Photo: ‎آمارهای دردناک درباره فحشا و فقر و  روسپیگری در ایران 
از کاهش سن فحشا تا روسپیگری زنان متاهل
http://youtu.be/sixBJOznOVg
سكوت شبهاي تهران را گاهي صداي بوق هاي پي در پي يك ماشين مدل بالا مي شكند،اما نيمه شب است و چه نيازي ...

گروه اجتماعی: سكوت شبهاي تهران را گاهي صداي بوق  هاي پي در پي يك ماشين مدل بالا مي شكند،اما  نيمه شب است و چه نيازي به بوق زدن؟خوب كه بنگري در گوشه اي از خيابان سايه اي نحيف از يك زن را مي بيني ،زني كه براي قيمت فروش تنش در نيمه شب چانه مي زند.زني كه به ظاهر لبخند به لب دارد و گاهي بلند مي خندد اما مشخص نيست پشت آن چهره رنگ آميزي شده هم لبخندي هست يا خير؟كسي چه مي داند شايد اين لبخندها  واقعيست ،شايد هم از سر دردمندي و استيصال است . اما چشمان بي تفاوت و عاري از شور زندگي و گاها نمناك را چطور مي توان توجيه كرد؟  فحشا در ایران نیز رواج دارد . عوامل روی آوردن زنان به فحشا را اما می توان فقر ،اعتياد ،ازدواج اجباري،بيكاري،زياده خواهي و تنوع طلبي مردان،وجود فضاي ياس و نااميدي بين جوانان و عدم وجود امكانات براي ازدواج و تشكيل خانواده ، ازدواج مجدد مردان و طلاق  برشمرد.  عواملی که به نظر می رسد هر چه در کشور بیشتر بای می شود صدای بوق ماشین ها در شب را بلند تر و بلند تر می کند.!

اما در شرایطی که مسولان و جامعه شناسان کشور نگران روابط پنهانی دختران و پسران جوان هستند و گزارش هایی نیز از آمار كاهش سن برقراری رابطه جنسی حتي میان دانش آموزان کم سن دبیرستانی منتشر شده و از سوی دیگر آخرین آمار های موجود از بهزیستی نیز نشان می دهد که سن فحشا در ایران 16 سالگی است، اما هنوز برای این مسئله نه تعريف درستي ارائه شده است و نه راه حل اجتماعي شايسته اي كه از گسترش آن جلوگيري كند و همواره این مساله به عنوان یک تابوی اجتماعی پنهان شده است و آمارهای درستی از آن در دسترس نیست. در آخرین اظهار نظر از زبان مدير كل دفتر امور آسيب ديدگان اجتماعي سازمان بهزيستي رژیم در سال 86 با تاكيد بر اينكه سن فحشا در ايران پايين است سن دختران فراري 9 سال و بحراني اعلام شده است. بنا به گفته این مقام مسئول رژیم :" بر اساس آمار به دست آمده از دختران فراري در شهر تهران، ميانگين سن دختران فراري 9تا 17سال است."

از سوی دیگر، دكتر قرایی رییس انجمن جامعه شناسی ایران اواسط سال 90د اعلام کرد  که در حال حاضر سن روسپی گری در ایران حدود 8-10 سال كاهش یافته و از سن 20 تا 30 سال به 12 تا 18 سال رسیده است.  وی  البته این كاهش سن را مربوط به  افزایش برخی آسیب های اجنماعی نظیر افزایش طلاق ، فقر، تنوع طلبی مرد ها ،عدم امكان ازدواج ،اعتیاد ،بیكاری و .... دانست . 
يک كارشناس آسيب هاي اجتماعي نیز  آمار مراكز فحشا در سطح شهر تهران را 8 هزار باند اعلام كرده است. معيني كارشناس آسيب هاي اجتماعي، در همايش بررسي آسيب هاي اجتماعي، گفته:" طبق آمار در مدت 7 سال متوسط سن فحشا از 28 سال به زير 20 سال رسيده ودر حال حاضر كف اين سن تا 13 سالگي پايين آمده يعني در ميان نوجوانان به طور روزافزوني گسترش يافته است.". اين كارشناس مسائل اجتماعي تصريح كرده:" بين 300 تا 600 هزار زن خودفروش در جامعه ما قابل رديابي هستند و بسياري از دانش آموزان دبيرستاني اين معضل اجتماعي را به طور رسمی مي پذيرند.

در این میان سال گذشته و در جدیدترین اظهار نظر درباره سن فحشا، مسعودي فريد  مدير كل امور آسيب‌ديدگان اجتماعي سازمان بهزيستي رژیم با اشاره به كاهش متوسط سن زنان تن فروش در كشور، گفته است: در چند سال اخير سن اين زنان همواره با كاهش مواجه بوده است و در سال 89 تا 90 نيز ميانگين سني اين زنان يك سال كاهش يافته است. به گفته وی بر اساس آمارهاي مراكز بازپروري سازمان بهزيستي 10 تا 12 درصد زنان خياباني متاهل هستند و اغلب آنان در سنين ابتداي جواني 20 تا 29 سال قرار دارند.

نکته دردناک اما اینجاست که پای زنان متاهل نیز به روسپیگری باز شده است. به گفته دکتر ابهری عضو مرکز پژوهش های دانشگاه بهشتی ، حدود 67 درصد از مردان متقاضي مجرد و مابقي آنها متأهل هستند كه به دليل زياده خواهي و تنوع طلبي به زنان روسپی روي آورده اند.  به گفته وی  بيشتر زنان روسپي نيز مجرد هستند. اما اين عمل در بين زنان متأهل نيز وجود دارد. گاهي مرد معتاد، همسرش را مجبور به اين كار ميكند و حتي مشتري هايي را معرفي ميكند. 
http://youtu.be/Br_bUMD5pn8

بنا بر اظهارات ابهری، آسیب شناس و متخصص علوم رفتاری، در موارد نادري نيز زن متأهل با اختيار كامل، چنين فعلي را انجام ميدهد و همسرش هم مطلع است و تشويق ميكند. هر چند تصور اين وضعيت ناگوار كه مردي زن خود را به اين عمل ترغيب كند و راضي به اين كار شود، بسيار مشكل است؛ اما در اين شرايط، مرد خانواده بي تفاوتی خويش را توجيه ميكند و به جايگزيني معيارها يا حركت معكوس در معيارها ميپردازد. به طور مثال ميگويد: «من از صبح تلاش ميكنم، اما درآمدم كفاف مخارج زندگي را نمي دهد. همسرم نمي تواند شغلي داشته باشد، اما از اين راه ميتواند كمك خرج خانواده باشد و…» تمام اين موارد توجيهات كودكانه است که باعث افزایش فحشا می شود.

 اما نکته مهم تر اینجاست که از آنجا که روسپیگری در کشور  تابویی اجتماعی به حساب می آید هر گز به طور علمی به آن پرداخته نشده تا راهکارهای اساسی برای نجات زنان آسیب دیده اندیشیده شود و تا این تابو شکسته نشود و آمار دقیقی از فحشا وجود نداشته باشد تا آسیب شناسی ها صورت بگیرد نرخ فحشا نیز افزایش خواهد یافت.
http://youtu.be/sixBJOznOVg

پ.ن: --
در یک حکومت استبدادی و دیکتاتوری تنها چیزی که به طور مساوی در جامعه پخش میشود ترس و وحشت از دیکتاتور جنایتکار و ایجاد رعب است! مرگ و ننگ ابدی بر آخوندان فاسد و جنایتکار و اسلام تبهکار تازیان و مرگ بر جمهوری جنایتکار اسلامی به هر شکل و نوع آن.... اسلام  تازیان جنایتکار مکتب نابودی و ویرانی و تباهی است و برای ساختن نیامده، آمده است تا هرآنچه بشر ساخته، غارت و تخریب و نابود کند. اسلام تازیان تبهکار همین گندی است که در ایران اشغالی است. جمهوری جنایتکار اسلامی هم برای ایرانیان جز فقر، جنایت، فحشا و   فاحشگی ، اعتیاد، قتل، کشتار، غارت، اسید پاشی، سنگسار، تجاوز به زنان و مردان و اعدام کاری نکرده است...
آگاهی بنیان رهایی است.
موریس آریایی
.................
-----------------‎

آمارهای دردناک درباره فحشا و فقر و روسپیگری در ایران 
از کاهش سن فحشا تا روسپیگری زنان متاهل
http://youtu.be/sixBJOznOVg
سكوت شبهاي تهران را گاهي صداي بوق هاي پي در پي يك ماشين مدل بالا مي شكند،اما نيمه شب است و چه نيازي ...

گروه اجتماعی: سكوت شبهاي تهران را گاهي صداي بوق هاي پي در پي يك ماشين مدل بالا مي شكند،اما نيمه شب است و چه نيازي به بوق زدن؟خوب كه بنگري در گوشه اي از خيابان سايه اي نحيف از يك زن را مي بيني ،زني كه براي قيمت فروش تنش در نيمه شب چانه مي زند.زني كه به ظاهر لبخند به لب دارد و گاهي بلند مي خندد اما مشخص نيست پشت آن چهره رنگ آميزي شده هم لبخندي هست يا خير؟كسي چه مي داند شايد اين لبخندها واقعيست ،شايد هم از سر دردمندي و استيصال است . اما چشمان بي تفاوت و عاري از شور زندگي و گاها نمناك را چطور مي توان توجيه كرد؟ فحشا در ایران نیز رواج دارد . عوامل روی آوردن زنان به فحشا را اما می توان فقر ،اعتياد ،ازدواج اجباري،بيكاري،زياده خواهي و تنوع طلبي مردان،وجود فضاي ياس و نااميدي بين جوانان و عدم وجود امكانات براي ازدواج و تشكيل خانواده ، ازدواج مجدد مردان و طلاق برشمرد. عواملی که به نظر می رسد هر چه در کشور بیشتر بای می شود صدای بوق ماشین ها در شب را بلند تر و بلند تر می کند.!

اما در شرایطی که مسولان و جامعه شناسان کشور نگران روابط پنهانی دختران و پسران جوان هستند و گزارش هایی نیز از آمار كاهش سن برقراری رابطه جنسی حتي میان دانش آموزان کم سن دبیرستانی منتشر شده و از سوی دیگر آخرین آمار های موجود از بهزیستی نیز نشان می دهد که سن فحشا در ایران 16 سالگی است، اما هنوز برای این مسئله نه تعريف درستي ارائه شده است و نه راه حل اجتماعي شايسته اي كه از گسترش آن جلوگيري كند و همواره این مساله به عنوان یک تابوی اجتماعی پنهان شده است و آمارهای درستی از آن در دسترس نیست. در آخرین اظهار نظر از زبان مدير كل دفتر امور آسيب ديدگان اجتماعي سازمان بهزيستي رژیم در سال 86 با تاكيد بر اينكه سن فحشا در ايران پايين است سن دختران فراري 9 سال و بحراني اعلام شده است. بنا به گفته این مقام مسئول رژیم :" بر اساس آمار به دست آمده از دختران فراري در شهر تهران، ميانگين سن دختران فراري 9تا 17سال است."

از سوی دیگر، دكتر قرایی رییس انجمن جامعه شناسی ایران اواسط سال 90د اعلام کرد که در حال حاضر سن روسپی گری در ایران حدود 8-10 سال كاهش یافته و از سن 20 تا 30 سال به 12 تا 18 سال رسیده است. وی البته این كاهش سن را مربوط به افزایش برخی آسیب های اجنماعی نظیر افزایش طلاق ، فقر، تنوع طلبی مرد ها ،عدم امكان ازدواج ،اعتیاد ،بیكاری و .... دانست .
يک كارشناس آسيب هاي اجتماعي نیز آمار مراكز فحشا در سطح شهر تهران را 8 هزار باند اعلام كرده است. معيني كارشناس آسيب هاي اجتماعي، در همايش بررسي آسيب هاي اجتماعي، گفته:" طبق آمار در مدت 7 سال متوسط سن فحشا از 28 سال به زير 20 سال رسيده ودر حال حاضر كف اين سن تا 13 سالگي پايين آمده يعني در ميان نوجوانان به طور روزافزوني گسترش يافته است.". اين كارشناس مسائل اجتماعي تصريح كرده:" بين 300 تا 600 هزار زن خودفروش در جامعه ما قابل رديابي هستند و بسياري از دانش آموزان دبيرستاني اين معضل اجتماعي را به طور رسمی مي پذيرند.

در این میان سال گذشته و در جدیدترین اظهار نظر درباره سن فحشا، مسعودي فريد مدير كل امور آسيب‌ديدگان اجتماعي سازمان بهزيستي رژیم با اشاره به كاهش متوسط سن زنان تن فروش در كشور، گفته است: در چند سال اخير سن اين زنان همواره با كاهش مواجه بوده است و در سال 89 تا 90 نيز ميانگين سني اين زنان يك سال كاهش يافته است. به گفته وی بر اساس آمارهاي مراكز بازپروري سازمان بهزيستي 10 تا 12 درصد زنان خياباني متاهل هستند و اغلب آنان در سنين ابتداي جواني 20 تا 29 سال قرار دارند.

نکته دردناک اما اینجاست که پای زنان متاهل نیز به روسپیگری باز شده است. به گفته دکتر ابهری عضو مرکز پژوهش های دانشگاه بهشتی ، حدود 67 درصد از مردان متقاضي مجرد و مابقي آنها متأهل هستند كه به دليل زياده خواهي و تنوع طلبي به زنان روسپی روي آورده اند. به گفته وی بيشتر زنان روسپي نيز مجرد هستند. اما اين عمل در بين زنان متأهل نيز وجود دارد. گاهي مرد معتاد، همسرش را مجبور به اين كار ميكند و حتي مشتري هايي را معرفي ميكند.
http://youtu.be/Br_bUMD5pn8

بنا بر اظهارات ابهری، آسیب شناس و متخصص علوم رفتاری، در موارد نادري نيز زن متأهل با اختيار كامل، چنين فعلي را انجام ميدهد و همسرش هم مطلع است و تشويق ميكند. هر چند تصور اين وضعيت ناگوار كه مردي زن خود را به اين عمل ترغيب كند و راضي به اين كار شود، بسيار مشكل است؛ اما در اين شرايط، مرد خانواده بي تفاوتی خويش را توجيه ميكند و به جايگزيني معيارها يا حركت معكوس در معيارها ميپردازد. به طور مثال ميگويد: «من از صبح تلاش ميكنم، اما درآمدم كفاف مخارج زندگي را نمي دهد. همسرم نمي تواند شغلي داشته باشد، اما از اين راه ميتواند كمك خرج خانواده باشد و…» تمام اين موارد توجيهات كودكانه است که باعث افزایش فحشا می شود.

اما نکته مهم تر اینجاست که از آنجا که روسپیگری در کشور تابویی اجتماعی به حساب می آید هر گز به طور علمی به آن پرداخته نشده تا راهکارهای اساسی برای نجات زنان آسیب دیده اندیشیده شود و تا این تابو شکسته نشود و آمار دقیقی از فحشا وجود نداشته باشد تا آسیب شناسی ها صورت بگیرد نرخ فحشا نیز افزایش خواهد یافت.
http://youtu.be/sixBJOznOVg

پ.ن: --
در یک حکومت استبدادی و دیکتاتوری تنها چیزی که به طور مساوی در جامعه پخش میشود ترس و وحشت از دیکتاتور جنایتکار و ایجاد رعب است! مرگ و ننگ ابدی بر آخوندان فاسد و جنایتکار و اسلام تبهکار تازیان و مرگ بر جمهوری جنایتکار اسلامی به هر شکل و نوع آن.... اسلام تازیان جنایتکار مکتب نابودی و ویرانی و تباهی است و برای ساختن نیامده، آمده است تا هرآنچه بشر ساخته، غارت و تخریب و نابود کند. اسلام تازیان تبهکار همین گندی است که در ایران اشغالی است. جمهوری جنایتکار اسلامی هم برای ایرانیان جز فقر، جنایت، فحشا و فاحشگی ، اعتیاد، قتل، کشتار، غارت، اسید پاشی، سنگسار، تجاوز به زنان و مردان و اعدام کاری نکرده است...
آگاهی بنیان رهایی است.
موریس آریایی
.................

درود به هنرمند روشنفکر و آگاه ایرانی پرویز صیاد

Photo: ‎درود به هنرمند روشنفکر و آگاه ایرانی پرویز صیاد/مذهبیون یک جهنم در دنیای دیگر برای ما تدارک دیده اند کافیست، نباید اجازه داد در این دنیا هم جهنم دیگری برپا کنند!!
............................‎

درود به هنرمند روشنفکر و آگاه ایرانی پرویز صیاد/مذهبیون یک جهنم در دنیای دیگر برای ما تدارک دیده اند کافیست، نباید اجازه داد در این دنیا هم جهنم دیگری برپا کنند!!
............................

زنگ تفریح

Photo: ‎با توجه به اینکه بهشت و جهنمی در کار نیست و وجود خارجی ندارد  و همه چیز در همین جهان آغاز و پایان می یابد!! آگاهی بنیان رهایی است. موریس آریایی 
برگ خیال انگیز 
 زنگ تفریح :
يك نفر ميميره ميره بهشت
روز اول ناهار نان و پنيرو خيار ميدن
روزدوم نان و پنيرو هندوانه ميدن
روز سوم ماست وخيار ميدن.
میگه برم جهنم ببينم اونجا جه خبره 
ميبينه ناهار قورمه سبزى و سوپ خوراک مفصله . 
مياد به دربان جهنم ميگه چرا جهنم ناهار قورمه سبزى دارند اما ما هر روز حاضرى ميخوريم
ميكه دلت خوشه برا چهار نفر تو بهشت كه نميتونيم ديك بالا و پایین كنيم 
:D
.......................................‎

با توجه به اینکه بهشت و جهنمی در کار نیست و وجود خارجی ندارد و همه چیز در همین جهان آغاز و پایان می یابد!! آگاهی بنیان رهایی است. موریس آریایی 
برگ خیال انگیز 
زنگ تفریح :
يك نفر ميميره ميره بهشت
روز اول ناهار نان و پنيرو خيار ميدن
روزدوم نان و پنيرو هندوانه ميدن
روز سوم ماست وخيار ميدن.
میگه برم جهنم ببينم اونجا جه خبره
ميبينه ناهار قورمه سبزى و سوپ خوراک مفصله .
مياد به دربان جهنم ميگه چرا جهنم ناهار قورمه سبزى دارند اما ما هر روز حاضرى ميخوريم
ميكه دلت خوشه برا چهار نفر تو بهشت كه نميتونيم ديك بالا و پایین كنيم

.....................................

مذاکرات ٥ + ١ یا لاس زنی با جنایتکاران اسلامی!!

Photo: ‎طبق گزارش ها  در راستای مذاکرات ٥ + ١ یا لاس زنی با جنایتکاران اسلامی ظریف نماینده رژیم جمهوری جنایتکار اسلامی  امشب در ضیافت شامی با خانم "کاترین اشتون"   (زهرا رخت شور) رییس سیاست خارجی اتحادیه اروپا دیدار و گفت و گو می کند.!!

آگاهی بنیان رهایی است.
برگ اسلام جنایتکار است.
.....................
پ.ن: 

مذاکرات ٥ + ١ یا لاس زنی با جنایتکاران اسلامی!! 
با توجه به اینکه بحران اتمی؛ رژیم ادامه دارد و ایران در بن بست کامل قرار دارد و مردم ایران باید بار این محرومیت ها و زندگی فلاکت بار را بدوش بکشند, و از آنجا که اگر این رژیم جنایتکار و تبهکار دست به بمب اتمی پیدا کرد نه تنها ایرانیان, بلکه همه جهان را به گروگان خواهد گرفت, تمدید مذاکزات به سود رژیم جنایتکار و به ضرر جهان است. هیچ رژیم دیکتاتوری نیز بر ضد خود همه پرسی یا رفراندوم به راه نمی اندازد, به باور من دو گزینه مهم میتواند رژیم جمهوری جنایتکار اسلامی را به چالش بزرگی بکشد. یک اینکه همه ابزارهای سرکوب و جنگی رژیم , پاسداران و بسیجیان جنایتکار را نابود کنند, تا مردم بتوانند بدون نگرانی از سرکوب شدید توسط این مزدوران بر علیه رژیم بلند شوند. ابزار سرکوب رژیم به مردم تعلق ندارد و در خدمت نیرو های سرکوبگر رژیم جمهوری جنایتکار اسلامی جهت سرکوب ملت ایران است. ایران یک کشور اشغالی است. لباس شخصي ها (بسيجي ها) ی تبهکار و اسید پاش و پليس یگان ویژه پاسداران سرکوبگر و مزدوران تازی پرست جمهوری جنایتکار اسلامی یک مشت جانور وحشي و آدمکش جنایتکار هستند كه فاقد عقل و فهم و شعور انساني هستند، بيش از اين هم از اينها انتظاری در جامعه نيست. آنکه خشونت را شروع می کند مقصر است. دفاع از جان خود از حقوق ابتدایی هر موجود زنده است. به باور من مردم ایران خواهان آزادی و دموکراسی راستین بدور از استبداد ننگین مذهبی است و از این رو میداند که چه میخواهد. هر ملتی برای رسیدن به حقوق شهروندی و حقوق اساسی و بدیهی بشر باید هزینه بپردازد. دیکتاتور های جنایتکار به این سادگی قدرت و امکاناتی را که به ناحق بدست آورده اند نمی گذارند و بروند. دو اینکه بخشی از نیروهای ناراضی رژیم مانند سپاه و ارتش با یک کودتای ملی ایران را از سراشیبی نابودی و سقوط از دست آخوندان تبهکار و رژیم جمهوری جنایتکار اسلامی نجات دهند و نام نیکی نیز از خود در تاریخ به جا بگذارند. گزینه دیگر نیز نشستن و دست روی دست گذاشتن و اینکه منفعل بودن و شاهد نابودی کشور بودن است!!. آگاهی بنیان رهایی است. موریس آریایی
24.11.2014
+++++++++‎

طبق گزارش ها در راستای مذاکرات ٥ + ١ یا لاس زنی با جنایتکاران اسلامی ظریف نماینده رژیم جمهوری جنایتکار اسلامی امشب در ضیافت شامی با خانم "کاترین اشتون" (زهرا رخت شور) رییس سیاست خارجی اتحادیه اروپا دیدار و گفت و گو می کند.!!

آگاهی بنیان رهایی است.
برگ اسلام جنایتکار است.
.....................
پ.ن:

مذاکرات ٥ + ١ یا لاس زنی با جنایتکاران اسلامی!!
با توجه به اینکه بحران اتمی؛ رژیم ادامه دارد و ایران در بن بست کامل قرار دارد و مردم ایران باید بار این محرومیت ها و زندگی فلاکت بار را بدوش بکشند, و از آنجا که اگر این رژیم جنایتکار و تبهکار دست به بمب اتمی پیدا کرد نه تنها ایرانیان, بلکه همه جهان را به گروگان خواهد گرفت, تمدید مذاکزات به سود رژیم جنایتکار و به ضرر جهان است. هیچ رژیم دیکتاتوری نیز بر ضد خود همه پرسی یا رفراندوم به راه نمی اندازد, به باور من دو گزینه مهم میتواند رژیم جمهوری جنایتکار اسلامی را به چالش بزرگی بکشد. یک اینکه همه ابزارهای سرکوب و جنگی رژیم , پاسداران و بسیجیان جنایتکار را نابود کنند, تا مردم بتوانند بدون نگرانی از سرکوب شدید توسط این مزدوران بر علیه رژیم بلند شوند. ابزار سرکوب رژیم به مردم تعلق ندارد و در خدمت نیرو های سرکوبگر رژیم جمهوری جنایتکار اسلامی جهت سرکوب ملت ایران است. ایران یک کشور اشغالی است. لباس شخصي ها (بسيجي ها) ی تبهکار و اسید پاش و پليس یگان ویژه پاسداران سرکوبگر و مزدوران تازی پرست جمهوری جنایتکار اسلامی یک مشت جانور وحشي و آدمکش جنایتکار هستند كه فاقد عقل و فهم و شعور انساني هستند، بيش از اين هم از اينها انتظاری در جامعه نيست. آنکه خشونت را شروع می کند مقصر است. دفاع از جان خود از حقوق ابتدایی هر موجود زنده است. به باور من مردم ایران خواهان آزادی و دموکراسی راستین بدور از استبداد ننگین مذهبی است و از این رو میداند که چه میخواهد. هر ملتی برای رسیدن به حقوق شهروندی و حقوق اساسی و بدیهی بشر باید هزینه بپردازد. دیکتاتور های جنایتکار به این سادگی قدرت و امکاناتی را که به ناحق بدست آورده اند نمی گذارند و بروند. دو اینکه بخشی از نیروهای ناراضی رژیم مانند سپاه و ارتش با یک کودتای ملی ایران را از سراشیبی نابودی و سقوط از دست آخوندان تبهکار و رژیم جمهوری جنایتکار اسلامی نجات دهند و نام نیکی نیز از خود در تاریخ به جا بگذارند. گزینه دیگر نیز نشستن و دست روی دست گذاشتن و اینکه منفعل بودن و شاهد نابودی کشور بودن است!!. آگاهی بنیان رهایی است. موریس آریایی
24.11.2014
+++++++++

مذاکرات ٥ + ١ یا لاس زنی با جنایتکاران اسلامی!!

Photo: ‎مذاکرات ٥ + ١ یا لاس زنی با جنایتکاران  اسلامی!!

با توجه به اینکه بحران اتمی؛ رژیم ادامه دارد و ایران در بن بست کامل قرار دارد و مردم ایران باید بار این محرومیت ها و زندگی فلاکت بار را بدوش بکشند, و از آنجا که اگر این رژیم جنایتکار و تبهکار دست به بمب اتمی پیدا کرد نه تنها ایرانیان, بلکه همه جهان را به گروگان خواهد گرفت, تمدید مذاکزات به سود رژیم جنایتکار و به ضرر جهان است. هیچ رژیم دیکتاتوری نیز بر ضد خود همه پرسی یا رفراندوم به راه نمی اندازد, به باور من دو گزینه مهم میتواند رژیم جمهوری جنایتکار اسلامی را به چالش بزرگی بکشد. یک اینکه همه ابزارهای سرکوب و جنگی رژیم , پاسداران و بسیجیان جنایتکار را نابود کنند, تا مردم بتوانند بدون نگرانی از سرکوب شدید توسط این مزدوران بر علیه رژیم بلند شوند. ابزار سرکوب رژیم به مردم تعلق ندارد و در خدمت نیرو های سرکوبگر رژیم جمهوری جنایتکار اسلامی جهت سرکوب ملت ایران است. ایران یک کشور اشغالی است. لباس شخصي ها (بسيجي ها) ی تبهکار و اسید پاش و پليس یگان ویژه پاسداران سرکوبگر و مزدوران تازی پرست جمهوری جنایتکار اسلامی یک مشت جانور وحشي و آدمکش جنایتکار هستند كه فاقد عقل و فهم و شعور انساني هستند، بيش از اين هم از اينها انتظاری در جامعه نيست. آنکه خشونت را شروع می کند مقصر است. دفاع از جان خود از حقوق ابتدایی هر موجود زنده است. به باور من مردم ایران خواهان آزادی و دموکراسی راستین بدور از استبداد ننگین مذهبی است و از این رو میداند که چه میخواهد. هر ملتی برای رسیدن به حقوق شهروندی و حقوق اساسی و بدیهی بشر باید هزینه بپردازد. دیکتاتور های جنایتکار به این سادگی قدرت و امکاناتی را که به ناحق بدست آورده اند نمی گذارند و بروند. دو اینکه بخشی از نیروهای ناراضی رژیم مانند سپاه و ارتش با یک کودتای ملی ایران را از سراشیبی نابودی و سقوط از دست آخوندان تبهکار و رژیم جمهوری جنایتکار اسلامی نجات دهند و نام نیکی نیز از خود در تاریخ به جا بگذارند. گزینه دیگر نیز نشستن و دست روی دست گذاشتن و اینکه منفعل بودن و شاهد نابودی کشور بودن است!!. آگاهی بنیان رهایی است. موریس آریایی
24.11.2014
+++++++++‎

مذاکرات ٥ + ١ یا لاس زنی با جنایتکاران اسلامی!!

با توجه به اینکه بحران اتمی؛ رژیم ادامه دارد و ایران در بن بست کامل قرار دارد و مردم ایران باید بار این محرومیت ها و زندگی فلاکت بار را بدوش بکشند, و از آنجا که اگر این رژیم جنایتکار و تبهکار دست به بمب اتمی پیدا کرد نه تنها ایرانیان, بلکه همه جهان را به گروگان خواهد گرفت, تمدید مذاکزات به سود رژیم جنایتکار و به ضرر جهان است. هیچ رژیم دیکتاتوری نیز بر ضد خود همه پرسی یا رفراندوم به راه نمی اندازد, به باور من دو گزینه مهم میتواند رژیم جمهوری جنایتکار اسلامی را به چالش بزرگی بکشد. یک اینکه همه ابزارهای سرکوب و جنگی رژیم , پاسداران و بسیجیان جنایتکار را نابود کنند, تا مردم بتوانند بدون نگرانی از سرکوب شدید توسط این مزدوران بر علیه رژیم بلند شوند. ابزار سرکوب رژیم به مردم تعلق ندارد و در خدمت نیرو های سرکوبگر رژیم جمهوری جنایتکار اسلامی جهت سرکوب ملت ایران است. ایران یک کشور اشغالی است. لباس شخصي ها (بسيجي ها) ی تبهکار و اسید پاش و پليس یگان ویژه پاسداران سرکوبگر و مزدوران تازی پرست جمهوری جنایتکار اسلامی یک مشت جانور وحشي و آدمکش جنایتکار هستند كه فاقد عقل و فهم و شعور انساني هستند، بيش از اين هم از اينها انتظاری در جامعه نيست. آنکه خشونت را شروع می کند مقصر است. دفاع از جان خود از حقوق ابتدایی هر موجود زنده است. به باور من مردم ایران خواهان آزادی و دموکراسی راستین بدور از استبداد ننگین مذهبی است و از این رو میداند که چه میخواهد. هر ملتی برای رسیدن به حقوق شهروندی و حقوق اساسی و بدیهی بشر باید هزینه بپردازد. دیکتاتور های جنایتکار به این سادگی قدرت و امکاناتی را که به ناحق بدست آورده اند نمی گذارند و بروند. دو اینکه بخشی از نیروهای ناراضی رژیم مانند سپاه و ارتش با یک کودتای ملی ایران را از سراشیبی نابودی و سقوط از دست آخوندان تبهکار و رژیم جمهوری جنایتکار اسلامی نجات دهند و نام نیکی نیز از خود در تاریخ به جا بگذارند. گزینه دیگر نیز نشستن و دست روی دست گذاشتن و اینکه منفعل بودن و شاهد نابودی کشور بودن است!!. آگاهی بنیان رهایی است. موریس آریایی
24.11.2014

جامعه بیمار

Photo: ‎در یک جامعه بیمار، سالم ها بیمار محسوب می شوند. - فردریش نیچه -

ریشۀ همۀ ادیان دروغین و من درآودری، همان آیین­های موهوم خرافه ­پرستی و موهوم­ پرستی، جنایت سازی و جادوگری است. از آن بر حذر باشید. ملتی که تاریخ خود را گم کند بیگانه پرست می شود! همه نهادهای دﻳﻨﻰ از ﻣﺴﻴﺤﻴﺖ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺗﺎ ﻳﮫﻮد و اﺳﻼم تازیان ، همگی نهادهاﻳﻰ هستند ﮐـﻪ ﺗـﻮﺳـﻂ اﻧﺴـﺎن ﺑﻮﺟﻮد آﻣﺪه اﻧﺪ ﺗﺎ ﻧﻮع ﺑﺸﺮ را دﭼﺎر وﺣﺸﺖ و ﺑﺮدﮔﻰ ﮐﻨﻨﺪ ﺗﺎ ﺑﺘﻮاﻧﻨﺪ ﻗﺪرت و ﻣـﻨـﻔـﻌـﺖ را در دﺳـﺘـﺎن ﺧﻮد ﻣﺘﻤﺮﮐﺰ ﻧﻤﺎﻳﻨﺪ و مانع آزادی کامل مردم هستند. آن چه خدایی است که نتوانست یک دین درست کند!! آگاهی بنیان رهایی است. موریس آریایی 
......................................................‎

در یک جامعه بیمار، سالم ها بیمار محسوب می شوند. - فردریش نیچه -

ریشۀ همۀ ادیان دروغین و من درآودری، همان آیین­های موهوم خرافه ­پرستی و موهوم­ پرستی، جنایت سازی و جادوگری است. از آن بر حذر باشید. ملتی که تاریخ خود را گم کند بیگانه پرست می شود! همه نهادهای دﻳﻨﻰ از ﻣﺴﻴﺤﻴﺖ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺗﺎ ﻳﮫﻮد و اﺳﻼم تازیان ، همگی نهادهاﻳﻰ هستند ﮐـﻪ ﺗـﻮﺳـﻂ اﻧﺴـﺎن ﺑﻮﺟﻮد آﻣﺪه اﻧﺪ ﺗﺎ ﻧﻮع ﺑﺸﺮ را دﭼﺎر وﺣﺸﺖ و ﺑﺮدﮔﻰ ﮐﻨﻨﺪ ﺗﺎ ﺑﺘﻮاﻧﻨﺪ ﻗﺪرت و ﻣـﻨـﻔـﻌـﺖ را در دﺳـﺘـﺎن ﺧﻮد ﻣﺘﻤﺮﮐﺰ ﻧﻤﺎﻳﻨﺪ و مانع آزادی کامل مردم هستند. آن چه خدایی است که نتوانست یک دین درست کند!! آگاهی بنیان رهایی است. موریس آریایی
......................................................

تصویر جنایتکاران نازی پس از جنگ جهانی

Photo: ‎هرمان گورینگ جنایتکار نازی و یکی از چهره های برجسته حزب نازی می گوید: "بهترین راهی که رهبران در هر نوع حکومتی می توانند مردم را با سیاست هایشان همگام کنند این است که به آنان به قبولانند که همیشه مورد حمله هستند و کشورشان در خطر است." حال هنگامی توهم در خطر بودن کشور و حمله دشمنان را با وعده حوریان بهشتی مخلوط، و در مغز عده ای یابو تزریق کنید زائیده آن می شود یک مشت بسیجی و سپاهی جانور و جنایتکار  و اسید پاش که بدور از هر منطق و شعوری دست به  شکنجه و جنایت و کشتار هم وطنان ما می زنند. لباس شخصي ها (بسيجي ها) ی تبهکار و پليس یگان ویژه پاسداران سرکوبگر و مزدوران تازی پرست جمهوری جنایتکار اسلامی یک مشت جانور وحشي و آدمکش جنایتکار هستند كه فاقد عقل و فهم و شعور انساني هستند، بيش از اين هم از اينها انتظاری در جامعه نيست. آنکه خشونت را شروع می کند مقصر است. دفاع از جان خود از حقوق ابتدایی هر موجود زنده است. به باور ما مردم ایران خواهان آزادی و دموکراسی راستین بدور از استبداد ننگین مذهبی است و از این رو میداند که چه میخواهد. هر ملتی برای رسیدن به حقوق شهروندی و حقوق اساسی و بدیهی بشر باید هزینه بپردازد. دیکتاتور های جنایتکار به این سادگی قدرت و امکاناتی را که به ناحق بدست آورده اند نمی گذارند و بروند. مرگ بر اسلام تبهکار تازیان و جمهوری جنایتکار اسلامی. ننگ و مرگ ابدی بر آخوندان وحشی و فاسد و جنایتکار و مزدوران تازی پرست باد آگاهی بنیان رهایی است ...موریس آریایی
پ.ن: در تصویر جنایتکاران نازی پس از جنگ جهانی دوم در محاکمه تاریخی شهر نورنبرگ آلمان، هرمان گورینگ جنایتکار نازی را در سمت چپ ردیف پایین در کنار رودولف هس معاون هیتلر جنایتکار می بینید.
.....................‎

هرمان گورینگ جنایتکار نازی و یکی از چهره های برجسته حزب نازی می گوید: "بهترین راهی که رهبران در هر نوع حکومتی می توانند مردم را با سیاست هایشان همگام کنند این است که به آنان به قبولانند که همیشه مورد حمله هستند و کشورشان در خطر است." حال هنگامی توهم در خطر بودن کشور و حمله دشمنان را با وعده حوریان بهشتی مخلوط، و در مغز عده ای یابو تزریق کنید زائیده آن می شود یک مشت بسیجی و سپاهی جانور و جنایتکار و اسید پاش که بدور از هر منطق و شعوری دست به شکنجه و جنایت و کشتار هم وطنان ما می زنند. لباس شخصي ها (بسيجي ها) ی تبهکار و پليس یگان ویژه پاسداران سرکوبگر و مزدوران تازی پرست جمهوری جنایتکار اسلامی یک مشت جانور وحشي و آدمکش جنایتکار هستند كه فاقد عقل و فهم و شعور انساني هستند، بيش از اين هم از اينها انتظاری در جامعه نيست. آنکه خشونت را شروع می کند مقصر است. دفاع از جان خود از حقوق ابتدایی هر موجود زنده است. به باور ما مردم ایران خواهان آزادی و دموکراسی راستین بدور از استبداد ننگین مذهبی است و از این رو میداند که چه میخواهد. هر ملتی برای رسیدن به حقوق شهروندی و حقوق اساسی و بدیهی بشر باید هزینه بپردازد. دیکتاتور های جنایتکار به این سادگی قدرت و امکاناتی را که به ناحق بدست آورده اند نمی گذارند و بروند. مرگ بر اسلام تبهکار تازیان و جمهوری جنایتکار اسلامی. ننگ و مرگ ابدی بر آخوندان وحشی و فاسد و جنایتکار و مزدوران تازی پرست باد آگاهی بنیان رهایی است ...موریس آریایی
پ.ن: در تصویر جنایتکاران نازی پس از جنگ جهانی دوم در محاکمه تاریخی شهر نورنبرگ آلمان، هرمان گورینگ جنایتکار نازی را در سمت چپ ردیف پایین در کنار رودولف هس معاون هیتلر جنایتکار می بینید.
.....................


نادانی و خرافات

Photo: ‎نادانی و خرافات
هیچ چیز در جهان مقدس نیست، و به جهالت و نادانی نیز نباید هیچگونه احترامی گذاشت ...خرافات و حماقت و خشونت با هم، ترکيب بسیار خطرناک و بدی است.  با نادانی و خرافات و خرافه پرستان همراهی و همکاری نکنید: جهت آگاهی همگان در فیس بوک نامه هایی به افراد ارسال میشود، که سخن از خرافات و تحمیق هر چه بیشتر مردم دارد. این نامه ها توسط فرقه های مذهبی خرافاتی و عقب مانده جهت تحمیق هر بیشتر مردم نا آگاه و نادان ارسال میشوند، و عجیب است که افراد آگاه و فرهیخته نیز به این دام چال ها می افتند! و آنها را برای دیگران نیز ارسال میکنند. خدا و دعا نیز استحمار و خرافات و استثمار و برده گی است، تا کسی برای خود کاری انجام ندهد هیچکس کاری برای دیگران انجام نخواهد داد . خرافات نیز مانند دین که مجموعه ای از اعتقادات، باورها، حدیثها و اوهام کهن است، که اکثر انسانها آن را به ارث میبرند و از نسلي به نسل به ديگر انتقال مي يابد. به گفته برتراند راسل مردم احمق متولد نمی شوند، آنها توسط آموزش و پرورش احمق ساخته می شوند ! 

آگاهی بنیان رهایی است.
موریس آریایی

اعتیادی به نام خرافات:
آدمها را در برخورد با خرافات میتوان به دو دسته تقسیم کرد. آنها که خرافات برایشان شوخی است و آنها که نگاهی جدی به آن دارند. گروه نخست را نمیتوان آدمهای خرافاتی دانست اینها باورهایی غلط اجتماعی است که با آنها بزرگ شده اند و درونی آنها شده است.
اما گروه دوم که زندگی خود را بر پایه این باورها می سازند و بدون یاری گرفتن از دعا و فال و وسواس و طالع بینی و متوسل شدن به آهن های چرکین و کثیفی به نام امام زاده های ساختگی و دروغین به جای دکتر رفتن تصمیمی نمیگیرند در گروه آدمهای خرافی جای میگیرند. آدمهای خرافی برای باورهای خود دلیلی نمیتوانند ارائه دهند اما مثال هایی دارند از لحظاتی که خرافات زندگی آنها را تعیین کرده یا به زندگی آنها خط داده است، به این میگویند خرافه پرستی و باور به موهومات داشتن. از نظر روانشناسان ناکامی و شکست فرد را به سوی خرافات می کشاند!!

خرافات از کجا ناشی میشود؟ 
چه زمانی افراد به خرافات روی می آورند؟
حقیقت این است که هنگامی برخی از انسان ها توانایی برآورده کردن نیازها و خواسته هایشان را از لحاظ فکری، اقتصادی و اجتماعی ندارند یا و نیز از قدرت تفکر و اندیشه و تعقل خود استفاده نمی کنند و نمی توانند به خواسته هایی مانند سلامتی، ازدواج، طلاق، زندگی خوب و... دست پیدا کنند به خرافات و فالگیری رو می آورند. خرافات پدیده هایی هستند که از نظر اقتصادی تن پروری و بیهوده گری را گسترش می دهند و از نظر اجتماعی موجب ضعف روحیه ی تلاش و کوشش در جامعه می شوند و نوعی انفعال را در پیکره جامعه جهت به دست آوردن آزادی و دموکراسی تزریق می کنند. گرایش به خرافات از هر نوعی که باشد متناقض با خرد و عقلانیت است. ریشۀ همۀ ادیان دروغین و من درآودری، همان آیین­های موهوم خرافه­ پرستی و موهوم­ پرستی، جنایت سازی و جادوگری است. هر عاملی که باعث گردد انسان برای تامین خواسته های خود به عواملی که از بی باوری و بی اعتمادی به قدرت خود نشات می گیرد متوسل گردد، همان بی خردی و نادانی و خرافات می باشد.
آگاهی بنیان رهایی است.
موریس آریایی
..................‎

نادانی و خرافات
هیچ چیز در جهان مقدس نیست، و به جهالت و نادانی نیز نباید هیچگونه احترامی گذاشت ...خرافات و حماقت و خشونت با هم، ترکيب بسیار خطرناک و بدی است. با نادانی و خرافات و خرافه پرستان همراهی و همکاری نکنید: جهت آگاهی همگان در فیس بوک نامه هایی به افراد ارسال میشود، که سخن از خرافات و تحمیق هر چه بیشتر مردم دارد. این نامه ها توسط فرقه های مذهبی خرافاتی و عقب مانده جهت تحمیق هر بیشتر مردم نا آگاه و نادان ارسال میشوند، و عجیب است که افراد آگاه و فرهیخته نیز به این دام چال ها می افتند! و آنها را برای دیگران نیز ارسال میکنند. خدا و دعا نیز استحمار و خرافات و استثمار و برده گی است، تا کسی برای خود کاری انجام ندهد هیچکس کاری برای دیگران انجام نخواهد داد . خرافات نیز مانند دین که مجموعه ای از اعتقادات، باورها، حدیثها و اوهام کهن است، که اکثر انسانها آن را به ارث میبرند و از نسلي به نسل به ديگر انتقال مي يابد. به گفته برتراند راسل مردم احمق متولد نمی شوند، آنها توسط آموزش و پرورش احمق ساخته می شوند !

آگاهی بنیان رهایی است.
موریس آریایی

اعتیادی به نام خرافات:
آدمها را در برخورد با خرافات میتوان به دو دسته تقسیم کرد. آنها که خرافات برایشان شوخی است و آنها که نگاهی جدی به آن دارند. گروه نخست را نمیتوان آدمهای خرافاتی دانست اینها باورهایی غلط اجتماعی است که با آنها بزرگ شده اند و درونی آنها شده است.
اما گروه دوم که زندگی خود را بر پایه این باورها می سازند و بدون یاری گرفتن از دعا و فال و وسواس و طالع بینی و متوسل شدن به آهن های چرکین و کثیفی به نام امام زاده های ساختگی و دروغین به جای دکتر رفتن تصمیمی نمیگیرند در گروه آدمهای خرافی جای میگیرند. آدمهای خرافی برای باورهای خود دلیلی نمیتوانند ارائه دهند اما مثال هایی دارند از لحظاتی که خرافات زندگی آنها را تعیین کرده یا به زندگی آنها خط داده است، به این میگویند خرافه پرستی و باور به موهومات داشتن. از نظر روانشناسان ناکامی و شکست فرد را به سوی خرافات می کشاند!!

خرافات از کجا ناشی میشود؟
چه زمانی افراد به خرافات روی می آورند؟
حقیقت این است که هنگامی برخی از انسان ها توانایی برآورده کردن نیازها و خواسته هایشان را از لحاظ فکری، اقتصادی و اجتماعی ندارند یا و نیز از قدرت تفکر و اندیشه و تعقل خود استفاده نمی کنند و نمی توانند به خواسته هایی مانند سلامتی، ازدواج، طلاق، زندگی خوب و... دست پیدا کنند به خرافات و فالگیری رو می آورند. خرافات پدیده هایی هستند که از نظر اقتصادی تن پروری و بیهوده گری را گسترش می دهند و از نظر اجتماعی موجب ضعف روحیه ی تلاش و کوشش در جامعه می شوند و نوعی انفعال را در پیکره جامعه جهت به دست آوردن آزادی و دموکراسی تزریق می کنند. گرایش به خرافات از هر نوعی که باشد متناقض با خرد و عقلانیت است. ریشۀ همۀ ادیان دروغین و من درآودری، همان آیین­های موهوم خرافه­ پرستی و موهوم­ پرستی، جنایت سازی و جادوگری است. هر عاملی که باعث گردد انسان برای تامین خواسته های خود به عواملی که از بی باوری و بی اعتمادی به قدرت خود نشات می گیرد متوسل گردد، همان بی خردی و نادانی و خرافات می باشد.
آگاهی بنیان رهایی است.
موریس آریایی
..................

آلترناتیو یا جای گزینی بی دینی چیست؟

Photo: ‎آلترناتیو یا جای گزینی بی دینی چیست؟
دوستانی که از من به عنوان یک آتئیست (خداناباور) و بی دین پرسیده بودند و میخواستند بدانند، آیا به جای بی دینی آلترناتیو یا جای گزینی دیگری هم دارید؟ باید گفت که شما نیاز نیست که مذهبی باشید، تا انسان خوبی باشید! بیشتر مردم در حال پیدا کردن راههای جایگزین برای ابراز عقاید خود و به اشتراک گذاری با دیگران فکر می کنند، مهم این است که باور های شما نباید آزار دهنده و حامل جنایت باشد. باورمند هستم که دین یعنی خرافات و عقب ماندگی و اگر این خرافات برای اعمال قدرت بر گروهی در یک جامعه به کار برده شود این موضوع بسیار خطرناک تر میشود. مانند همین وضعیت جنایت، فساد، بی تمدنی، دکان بازار و فریبکاری دین در ایران! قدرت موجب فساد مي شود و قدرت مطلق فساد مطلق مي آورد. محدودیت ها در جامعه نیز فساد مطلق مي آورد. ممنوعیت های بیجا همیشه نتیجه عکس خواهد داشت و در در عمل نتيجه انحصار و محروميت جنایت و فساد خواهد بود. در جهان بیش از سه هزار خدایان دروغین وجود دارد که بت سنگی تازیان تبهکار نیز یکی از آنها است. و چون هزاران دین و خدایان گوناگون وجود دارند همگی نمی‌توانند درست باشند. من تنها به چیزی باورمند هستم و باور دارم که میبینم و قابل لمس است، خدا و مذاهب دروغین و پوشالی زاییده ذهن بیمارگونه انسانهایی بی خرد است که از فرط ترس و جهل و نادانی به موجودی خیالی و دروغین پناه میبرند. خدا و دین ابزاری در دست جنایتکاران، راهزنان و دزدان جهت تحمیق و جنایت بر مردم بی خرد است. خدا نیست... اگر موجودی قدرمند به نام خدا وجود داشت، اینهمه جنایت در جهان نبود و میتوانست جلوگیری کند! کسانی که به خدایان دروغین باور دارند به همان اندازه به شيطان نيز باور دارند. چرا که بايد از ترس شيطاني خيالي به خدايي خيالي پناه ببرند! کسانی که من را می شناسند، می دانند که من نه خدا باور هستم، و نه دین دارم، کار فرهنگی و روشنگری نیز یک پروسه طولانی است، نمیتوان کسانی را که ١٤٠٠ سال با خرافات تازیان لجام گسیخته خوابیده و بیدار شدند، را یک شبه آگاه و بیدار کرد، و تا خود فرد هم نخواهد از ارزش های پستی که به وسیله آنها سرکوب میشود، دست نکشد، راه به جایی نخواهد برد! نیچه میگفت خدا مرده است و باید مرده باقی بماند، من اما می گویم خدا هرگز نبود که بمیرد !! بیشتر دانشمندان و نویسندگان, روشنگران و روشنفکران واقعی و راستین همگی بیدین و آتئیست هستند. بهترین روش برای ترک دین با خرد شدن است. 35 سال طول کشید تا ایرانیها بفهمند که اسلام تازیان جنایتکار است و چیز خوبی نیست، 35 سال دیگر نیز بیشتر ایرانیها پی خواهند برد که، خدا هم وجود خارجی ندارد و یکی دیگر از ابزار سرکوب آنان است و خدا هم فریب بزرگی بیش نیست!! یک چیز غلطی که در مغز ایرانی فرو رفت، بیرون آوردن آن کار سختی است!! هنگامی که عقل انسان فعال باشد و به کار گرفته شود دیگر نمیتواند هر حماقت و نادانی و خرافاتی را باور کند. من هم آتئیست هستم... آگاهی بنیان رهایی است!! موریس آریایی
آلترناتیو یا جای گزینی بی دینی، برخی از این راه ها به ترتیب درجه اهمیت در اینجا توضیح داده میشود:

1- Atheism (آتئیسم) نوعی اندیشه است که در برابر theism (تئیسم )مطرح می شود و اگر دومی را به معنای اعتقاد به خدا بگیریم اولی به معنای بی اعتقادی به خداست.
آتئیسم ها چیزی حدود 16 استدلال بر این گزاره «خدا وجود ندارد» طرح کردند که از معروفترین آنها مساله شر است مساله شر در گذشته تنها به عنوان یک شبهه مطرح بوده است اما در قرون حاضر در میان فلاسفه خدا ناور از اهمیت خاصی برخوردار است و آن را به عنوان دلیلی بر عدم وجود خدا ذکر می کنند. شخصی که به آتئیسم باور دارد آتئیست نامیده میشود، آتیئست را به فارسی بیخدا، خداناباور، ملحد، منکر و ... نیز ترجمه کرده اند.
در حالتی کلی بی خدایان دو دسته هستند :
بی خدایان مثبت گرا، که باور مندند نه تنها می توان با دلایل وجود خدا را رد کرد بلکه بر نبود خدا هم می توان دلایلی اقامه کرد.
بی خدایان منفی گرا، که معتقدند چون ما شواهد معتبری در دسترس نداریم که اثبات کند «خدا وجود دارد» بنا براین به این باور می رسیم که خدایی نیست.
براهینی که بی خدایان مطرح کرده اند با این عناوین مطرح شده است: شر ، اختفای خدا ، طراحی ضعیف، وحی های متناقض، خدای حفره ها، گشایش 747، بی معنایی الهیات، ناسازگاری صفات خدا یی، قدرت مطلق، اراده آزاد، دوزخ، شرط بندی بی خدا، قوری چای راسل، اسپاگتی پرنده ، تک شاخ صورتی نامرئی، اژدها در گاراژ

2-Humanism
انسان‌گرایی (اومانیسم) (به انگلیسی: Humanism) رویکرد تمرکز بر توانایی‌ها و دغدغه‌های انسان؛ در آزمایش‌های تجربی، مطالعات اجتماعی، پژوهش‌های فلسفی و خلق آثار هنری است. واژهٔ Humanism (با H بزرگ) مکتب فرهنگی فکری است که در خلال دوران تجدید حیات فرهنگی(رنسانس) به دنبال ایجاد رغبت و تمایل جدید نسبت به آثار برجستهٔ یونانی و رومی پدید آمده‌است. این واژه از واژهٔ لاتینی Humus به معنی خاک یا زمین اخذ شده‌ است. انسان‌گرایی در برابر خداگرایی قرار داده شده است.

3- Agnosticism
قائلین به توقف در وجود هر چیز و علم به هر چیز. ندانم‌گویی، لاادری‌گری، یا مسلک لاادریه، دیدگاهی فلسفی است که دانستن درستی یا نادرستی برخی ادعاها بطور ویژه ادعاهای مربوط به امور فراطبیعی مانند الهیات و زندگی پس از مرگ و وجود خدا و موجودات روحانی و یا حتی حقیقت نهایی را نامعلوم و یا با توجه به شکل «ندانم‌گویی» اساسا ناممکن می‌داند. لاادری گری(Agnosticism)، از گرایش‌های فلسفی، که در عین اذعان به عینیت و واقعیت جهان، شناخت قسمتی از آن و یا کل آن را ناممکن می‌داند. این اصطلاح برای نخستین بار توسط توماس هنری هاکسلی به مفهوم غیر قابل شناخت بودنماوراء طبیعت بکار رفت، اما پس از آن، در ادبیات فلسفی و به ویژه مارکسیستی، در معنای غیرقابل شناخت بودن جهان مادی بکار می‌رود. بسیاری از فیلسوفان و اندیشمندها در مورد ندانمگرایی نوشته‌اند که می‌توان از توماس هنری هاکسلی، رابرت انگرزول، برتراند راسل و معری نام برد. نظریه کانت و نظریه شکاکیت، نوعی ندانمگری بشمار می‌روند. هیوم نیز، از فلاسفه باورمندان به این مکتب است.

4- Secularism
سکولاریسم (به انگلیسی: Secularism) عقیده‌ای است، مبنی بر جدا شدن نهادهای حکومت و کسانی که بر مسند دولت می‌نشینند، از نهادهای مذهبی و مقام‌های مذهبی. این تفکر به صورت کلی ریشه در عصر روشنگری در اروپا دارد. ارزش‌هایی مانند جدایی دین از سیاست، جدایی کلیسا و حکومت در آمریکا، و لائیسیته در فرانسه بر پایه سکولاریسم بنا شده‌اند. اهداف و استدلال‌ها برای قبول سکولاریسم بسیار گسترده‌اند. درلائیسیته اروپایی بحث گردیده که سکولاریسم یک جنبش به سوی مدرنیته و دور شدن از ارزش‌های بد دینی است.
آگاهی بنیان رهایی است!!
Moris Aryai‎

بیشتر مردم در حال پیدا کردن راههای جایگزین برای ابراز عقاید خود و به اشتراک گذاری با دیگران فکر می کنند، مهم این است که باور های شما نباید آزار دهنده و حامل جنایت باشد. موریس آریایی
آلترناتیو یا جای گزینی بی دینی چیست؟
دوستانی که از من به عنوان یک آتئیست (خداناباور) و بی دین پرسیده بودند و میخواستند بدانند، آیا به جای بی دینی آلترناتیو یا جای گزینی دیگری هم دارید؟ باید گفت که شما نیاز نیست که مذهبی باشید، تا انسان خوبی باشید! بیشتر مردم در حال پیدا کردن راههای جایگزین برای ابراز عقاید خود و به اشتراک گذاری با دیگران فکر می کنند، مهم این است که باور های شما نباید آزار دهنده و حامل جنایت باشد. باورمند هستم که دین یعنی خرافات و عقب ماندگی و اگر این خرافات برای اعمال قدرت بر گروهی در یک جامعه به کار برده شود این موضوع بسیار خطرناک تر میشود. مانند همین وضعیت جنایت، فساد، بی تمدنی، دکان بازار و فریبکاری دین در ایران! قدرت موجب فساد مي شود و قدرت مطلق فساد مطلق مي آورد. محدودیت ها در جامعه نیز فساد مطلق مي آورد. ممنوعیت های بیجا همیشه نتیجه عکس خواهد داشت و در در عمل نتيجه انحصار و محروميت جنایت و فساد خواهد بود. در جهان بیش از سه هزار خدایان دروغین وجود دارد که بت سنگی تازیان تبهکار نیز یکی از آنها است. و چون هزاران دین و خدایان گوناگون وجود دارند همگی نمی‌توانند درست باشند. من تنها به چیزی باورمند هستم و باور دارم که میبینم و قابل لمس است، خدا و مذاهب دروغین و پوشالی زاییده ذهن بیمارگونه انسانهایی بی خرد است که از فرط ترس و جهل و نادانی به موجودی خیالی و دروغین پناه میبرند. خدا و دین ابزاری در دست جنایتکاران، راهزنان و دزدان جهت تحمیق و جنایت بر مردم بی خرد است. خدا نیست... اگر موجودی قدرمند به نام خدا وجود داشت، اینهمه جنایت در جهان نبود و میتوانست جلوگیری کند! کسانی که به خدایان دروغین باور دارند به همان اندازه به شيطان نيز باور دارند. چرا که بايد از ترس شيطاني خيالي به خدايي خيالي پناه ببرند! کسانی که من را می شناسند، می دانند که من نه خدا باور هستم، و نه دین دارم، کار فرهنگی و روشنگری نیز یک پروسه طولانی است، نمیتوان کسانی را که ١٤٠٠ سال با خرافات تازیان لجام گسیخته خوابیده و بیدار شدند، را یک شبه آگاه و بیدار کرد، و تا خود فرد هم نخواهد از ارزش های پستی که به وسیله آنها سرکوب میشود، دست نکشد، راه به جایی نخواهد برد! نیچه میگفت خدا مرده است و باید مرده باقی بماند، من اما می گویم خدا هرگز نبود که بمیرد !! بیشتر دانشمندان و نویسندگان, روشنگران و روشنفکران واقعی و راستین همگی بیدین و آتئیست هستند. بهترین روش برای ترک دین با خرد شدن است. 35 سال طول کشید تا ایرانیها بفهمند که اسلام تازیان جنایتکار است و چیز خوبی نیست، 35 سال دیگر نیز بیشتر ایرانیها پی خواهند برد که، خدا هم وجود خارجی ندارد و یکی دیگر از ابزار سرکوب آنان است و خدا هم فریب بزرگی بیش نیست!! یک چیز غلطی که در مغز ایرانی فرو رفت، بیرون آوردن آن کار سختی است!! هنگامی که عقل انسان فعال باشد و به کار گرفته شود دیگر نمیتواند هر حماقت و نادانی و خرافاتی را باور کند. من هم آتئیست هستم... آگاهی بنیان رهایی است!! موریس آریایی
آلترناتیو یا جای گزینی بی دینی، برخی از این راه ها به ترتیب درجه اهمیت در اینجا توضیح داده میشود:

1- Atheism (آتئیسم) نوعی اندیشه است که در برابر theism (تئیسم )مطرح می شود و اگر دومی را به معنای اعتقاد به خدا بگیریم اولی به معنای بی اعتقادی به خداست.
آتئیسم ها چیزی حدود 16 استدلال بر این گزاره «خدا وجود ندارد» طرح کردند که از معروفترین آنها مساله شر است مساله شر در گذشته تنها به عنوان یک شبهه مطرح بوده است اما در قرون حاضر در میان فلاسفه خدا ناور از اهمیت خاصی برخوردار است و آن را به عنوان دلیلی بر عدم وجود خدا ذکر می کنند. شخصی که به آتئیسم باور دارد آتئیست نامیده میشود، آتیئست را به فارسی بیخدا، خداناباور، ملحد، منکر و ... نیز ترجمه کرده اند.
در حالتی کلی بی خدایان دو دسته هستند :
بی خدایان مثبت گرا، که باور مندند نه تنها می توان با دلایل وجود خدا را رد کرد بلکه بر نبود خدا هم می توان دلایلی اقامه کرد.
بی خدایان منفی گرا، که معتقدند چون ما شواهد معتبری در دسترس نداریم که اثبات کند «خدا وجود دارد» بنا براین به این باور می رسیم که خدایی نیست.
براهینی که بی خدایان مطرح کرده اند با این عناوین مطرح شده است: شر ، اختفای خدا ، طراحی ضعیف، وحی های متناقض، خدای حفره ها، گشایش 747، بی معنایی الهیات، ناسازگاری صفات خدا یی، قدرت مطلق، اراده آزاد، دوزخ، شرط بندی بی خدا، قوری چای راسل، اسپاگتی پرنده ، تک شاخ صورتی نامرئی، اژدها در گاراژ

2-Humanism
انسان‌گرایی (اومانیسم) (به انگلیسی: Humanism) رویکرد تمرکز بر توانایی‌ها و دغدغه‌های انسان؛ در آزمایش‌های تجربی، مطالعات اجتماعی، پژوهش‌های فلسفی و خلق آثار هنری است. واژهٔ Humanism (با H بزرگ) مکتب فرهنگی فکری است که در خلال دوران تجدید حیات فرهنگی(رنسانس) به دنبال ایجاد رغبت و تمایل جدید نسبت به آثار برجستهٔ یونانی و رومی پدید آمده‌است. این واژه از واژهٔ لاتینی Humus به معنی خاک یا زمین اخذ شده‌ است. انسان‌گرایی در برابر خداگرایی قرار داده شده است.

3- Agnosticism
قائلین به توقف در وجود هر چیز و علم به هر چیز. ندانم‌گویی، لاادری‌گری، یا مسلک لاادریه، دیدگاهی فلسفی است که دانستن درستی یا نادرستی برخی ادعاها بطور ویژه ادعاهای مربوط به امور فراطبیعی مانند الهیات و زندگی پس از مرگ و وجود خدا و موجودات روحانی و یا حتی حقیقت نهایی را نامعلوم و یا با توجه به شکل «ندانم‌گویی» اساسا ناممکن می‌داند. لاادری گری(Agnosticism)، از گرایش‌های فلسفی، که در عین اذعان به عینیت و واقعیت جهان، شناخت قسمتی از آن و یا کل آن را ناممکن می‌داند. این اصطلاح برای نخستین بار توسط توماس هنری هاکسلی به مفهوم غیر قابل شناخت بودنماوراء طبیعت بکار رفت، اما پس از آن، در ادبیات فلسفی و به ویژه مارکسیستی، در معنای غیرقابل شناخت بودن جهان مادی بکار می‌رود. بسیاری از فیلسوفان و اندیشمندها در مورد ندانمگرایی نوشته‌اند که می‌توان از توماس هنری هاکسلی، رابرت انگرزول، برتراند راسل و معری نام برد. نظریه کانت و نظریه شکاکیت، نوعی ندانمگری بشمار می‌روند. هیوم نیز، از فلاسفه باورمندان به این مکتب است.

4- Secularism
سکولاریسم (به انگلیسی: Secularism) عقیده‌ای است، مبنی بر جدا شدن نهادهای حکومت و کسانی که بر مسند دولت می‌نشینند، از نهادهای مذهبی و مقام‌های مذهبی. این تفکر به صورت کلی ریشه در عصر روشنگری در اروپا دارد. ارزش‌هایی مانند جدایی دین از سیاست، جدایی کلیسا و حکومت در آمریکا، و لائیسیته در فرانسه بر پایه سکولاریسم بنا شده‌اند. اهداف و استدلال‌ها برای قبول سکولاریسم بسیار گسترده‌اند. درلائیسیته اروپایی بحث گردیده که سکولاریسم یک جنبش به سوی مدرنیته و دور شدن از ارزش‌های بد دینی است.
آگاهی بنیان رهایی است!!
Moris Aryai