ديوژن فيلسوف يوناني و اسکندر

ديوژن فيلسوف يوناني روز ها فانوس بدست در خيابانهای آتن قدم ميزد. هنگامی از ديوژن می پرسیدند چرا در روز روشن با فانوس در خيابان راه ميرود ؟ پاسخ ميداد به دنبال انسان هستم !!

همین که اسکندر، ، به عنوان فرمانده و پیشوای کل در لشکرکشی به انتخاب شد، از همه طبقات برای تبریک نزد او می‏آمدند. اما (دیوژن)، ، که در کورینت به سر می‏برد کمترین توجهی به او نکرد. اسکندر شخصن  به دیدار او رفت. دیوژن که از یونان بود (شعار این دسته و و و بود) در برابر آفتاب دراز کشیده بود. چون حس کرد جمع فراوانی به طرف او می‏آیند، کمی برخاست و چشمان خود را به اسکندر که با و پیش می‏آمد خیره کرد، اما هیچ فرقی میان اسکندر و یک مرد عادی که به سراغ او می‏آمد نگذاشت و شعار و ‏اعتنایی را حفظ کرد. اسکندر به او درود کرد، سپس گفت: «اگر از من تقاضایی داری بگو.» دیوژن گفت: «یک تقاضا بیشتر ندارم. من از آفتاب استفاده می‏کردم، تو اکنون جلو آفتاب را گرفته‏ای، کمی آن طرف‏تر بایست!».
این سخن در نظر همراهان اسکندر خیلی و آمد. با خود گفتند عجب است که از چنین فرصتی استفاده نمی‏کند. اما اسکندر که خود را در برابر و دیوژن حقیر دید، سخت در اندیشه فرو رفت. پس از آنکه به راه افتاد، به همراهان خود که فیلسوف را ریشخند می‏کردند گفت: «به راستی اگر اسکندر نبودم دلم می‏خواست دیوژن باشم.» «1»
(1) . ، تألیف جرج سارتن، ترجمه آقای ، صفحه 525.
. ، ج 2، ص: 85

.بزرگترین ننگی که می توان با خود به گور برد زیستن بدون آزادی و خاموش مردن است!!
بگفته ویکتور هوگو هیچ نیرویی نمی تواند از آمدن حقیقتی که باید بیاید، جلوگیری کند.
آن حقیقت ایران آزاد است که درآن هر ایرانی با رای خود سرنوشت میهن خودش را رقم خواهد زد.موریس آریایی-آگاهی بنیان رهایی است...✍️
http://morisaryai.blogspot.de/
@ هنگامیکه عقل انسان فعال باشد و به کار گرفته شود دیگر نمیتواند هر حماقت و نادانی و خرافاتی را باور کند.موریس آریایی- آگاهی بنیان رهایی است....✍️
@ آخوند جنایتکار ایرانی نیست. آخوند جنایتکار اشغالگری است که به پارسی سخن میگوید. اشغالگران جنایتکار را باید از ایران بیرون کرد.موریس آریایی...✍️
آگاهی بنیان رهایی است...✍️
https://t.me/raymanshazade