اگر جهل از طبیعت موجب تولد خدایان شد، دانش از طبیعت موجب نابودی خدایان میشود همه مطالب و حقوق این تارنما متعلق به وبلاگ «روشنگری با کدبان موریس آریایی» میباشد هنگامیکه عقل انسان فعال باشد و به کار گرفته شود دیگر نمیتواند هر حماقت و نادانی و خرافاتی را باور کند.کدبان موریس آریایی..آگاهی بنیان رهایی است ...☝
Friday, May 29, 2020
کتیبههای پیبنای کاخ آپادانا تخت جمشید شیراز
کتیبههای پیبنای کاخ آپادانا تخت جمشید شیراز
لوح زرین تخت جمشید الواحی باستانی است که از دوران زمامداری داریوش بزرگ به جا ماندهاست. این کتیبهها از زیر ستونهای کاخ آپادانا تخت جمشید کشف شدهاست. چهار کتیبه از این کتیبهها از جنس طلا و چهار کتیبه دیگر از جنس نقره میباشند.
فرمان ساخت
بزرگترین و باشکوهترین کاخ داریوش نخست، کاخ آپادانا تخت جمشید بودهاست. بنای این کاخ در تاریخ ۵۱۵ پیش از میلاد آغاز شد و تکمیل آن سی سال طول کشید. ساختمان این کاخ بزرگ و با شکوه، کاری ماندنی محسوب میشد، به همین سبب داریوش بزرگ فرمان داد تا نام و نشان و ویژگیهای ایرانشهر (ایران) را بر چهار کتیبه (خشت) طلایی و چهار کتیبه نقرهای، به سه زبان و خط پارسی باستان، بابلی و ایلامی حک کنند و چهار جعبه سنگی که هر کدام ۴۵ سانیمتر طول و عرض و ۱۵ سانتیمتر بلندی داشت، ساختند و در هر جعبه، یک کتیبه طلایی و یک کتیبه نقرهای به همراه چند سکه، از نوع سکههای ایونیه و لودیه و یونان، که در آن روزگار رواج داشت (در سال ۵۱۵ پیش از میلاد هنوز سکههای داریوش، موسوم به داریک یا داریوشی، ضرب نشده بود) قرار دادند و در چهار گوشه تالار کاخ، زیر پی دیوار آپادانا، با تخته سنگهایی گران مدفون ساختند.
از میان این جعبهها و گنجینههای داخل آنها، دو عدد در طول ایام به تاراج رفتهاست؛ و جای خالی یکی از آنها در گوشه شمال غربی آپادانا، در دل سنگ کوه آشکار مانده بود. فردریک کرفتر در سال ۱۳۱۳ خ به بررسی اینجای خالی پرداخت و نتیجه گرفت که باید در سه گوشه دیگر تالار نیز نمونه آن یافت شود. پس از کندهکاری و حفاری در گوشه شمال شرقی و جنوب شرقی، جعبهها و گنجینههای درون آنها را یافتند و به تهران فرستادند. هم اینک یک جفت از کتیبهها در موزه ملی ایران نگهداری میشود.
خطوط و ترجمه
روی هر یک از این چهار لوحه، متنی به سه زبان پارسی باستان (۱۰ سطر)، عیلامی (۷ سطر) و بابلی (۸ سطر) به خط میخی یک متن مشترک حک شدهاست. ترجمه این متن چنین است:
داریوش شاه بزرگ، شاه شاهان، شاه کشورها، پسر ویشتاسپه، از ریشهٔ هخامنشی، داریوش شاه گوید: این است کشوری که من دارم. از جایگاه سکاهایی که آن سوی سغدند تا برسد به حبشه، از هندوستان تا برسد به لودیه، که آن را اهورامزدا، مُهست (بزرگترین) ، به من بخشیدهاست. اهورامزدا مرا و این خاندان شاهیام را بپاید.
اطلاعات کلی
نام کتیبههای پیبنای کاخ آپادانا تخت جمشید دوره هخامنشیان
تاریخ ساخت ۴۸۶–۵۲۲ سال پیش از میلاد (دوران زمامداری داریوش بزرگ)
منسوب به داریوش بزرگ
محل اکتشاف زیر پایههای تالار مرکزی کاخ آپادانا تخت جمشید
کاشف فردریک کرفتر
تاریخ کشف۱۳۱۳ خ
محل نگهداری موزه ملی ایران
کاربرد یادبود و ثبت
اطلاعات فیزیکی
جنس طلا و نقره
اندازه تعداد کتیبهها: چهار کتیبه طلایی و چهار کتیبه نقرهای-هر کدام ۳۳ در ۳۳ سانتیمتر-ضخامت: ۱۵ میلیمتر
آیا میدانید چه بر سر لوح زرین داریوش بزرگ آمد؟
همان لوحی که رضاشاه بزرگ با غیرتی میهنپرستانه نگذاشت به چنگ آمریکاییها بیفتد؟!!
رضاشاه نخست هرتسفلد آلمانی را برای کاوش در تخت جمشید فراخواند و با آغاز جنگجهانی، دوآمریکایی ثروتمند هزینههای باستانشناسی را تقبل کردند. در حین کار دو لوح زرین و سیمین از داریوش بزرگ پیدا شد.
داریوش با گذاردن این لوحهها در یک چارچوب سنگیِ امن در زیرِ پایههای بزرگترین و باشکوهترین بارگاه خود، هم مرزهای سرزمینش را مشخص کرده بود و هم خواسته بود به آیندگان بفهماند که او چه سرزمینهایی را با نژادهای گوناگون اداره میکرده! نوشته میخی روی لوحهها به این مفاد است: «داریوش شاه، شاه بزرگ، شاهِ شاهان، شاه کشورها، پسر ویشتاسپِ هخامنشی. » داریوششاه گوید: « این است شاهنشاهی که من دارم؛ از سکاها که آنسوی سغد است، تا حبشه،از هند تا سارد که آنرا اهورامزدا بزرگ به من ارزانی فرموده. اهورامزدا مرا و دودمان شاهی مرا بپاید.»
انتظار هیئت علمی آمریکایی این بود که یک لوح زرین و یک لوح سیمین نصیب هیئت علمی و موزه شیکاگو شود که هزینههای کاوش را تقبل کردهاند. اما پس از اینکه لوحهها و ترجمه آن بنظر رضاشاه بزرگ رسید، ایشان فرمودند: «این اوحهها بمنزله سند مالکیت ایران کهن است بههیچ وجه صلاح نیست که از کشور خارج گردد.» از اینرو دو تا از آنها به موزه گلستان و دوتای دیگر به موزه ایران باستان تحویل داده شد. پادشاه از پیدا شدن چنین اثر گرانبهایی که داریوش بزرگ برایِ آینده ایرانیان بیادگار گذارده بود، بسیار شادمان شده و همواره میفرمودند: « باید قدر و قیمت این ودیعه مهم و ارزشمند(ایران) که نزد ما به امانت گذارده اند را بدانیم و آباد به نسلهای آینده تحویل اش دهیم، همچنانکه داریوش کبیر ما را متوجه عظمت و حیات شریف این سرزمین کرد، فرزندان ما نیز باید بدانند ما به فکر آنها بودهایم تا آنان نیز به فکر فرزندان خود باشند.» در آذرماه ۱۳۱۴ پادشاه به انجمن ادبی فرمان دادند ، مسابقهای ترتیب دهند که هرکس بهترین شعر را درباره این الواح سرود، ۲۰ سکه پهلوی به او جایزه داده شود و درآنروزها بهترین شعرهای میهنی سروده شد و روحیه وطنپرستی درمیان ایرانیانی که پس از قرنها باهویت خود آشنا شده بودند به جوش آمده بود.
ﺍﯾﻦ کتيبه ( لوح زرین داریوش ) ﭼﻬﺎﺭﮔﺎﻧﻪ ﺑﻼﻓﺎﺻﻠﻪ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺣﻔﺎﺭﯼ ﺑﻪ ﮐﺎﺥ ﻣﺮﻣﺮ ﺗﻬﺮﺍﻥ (ﺩﻓﺘﺮ ﮐﺎﺭ ﺭﺿﺎ ﺷﺎﻩ ) ﻭ ﺍﺯ ﺁﻧﺠﺎ ﺑﻪ ﻣﻮﺯﻩ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺑﺎﺳﺘﺎﻥ ﺍﻧﺘﻘﺎﻝ ﯾﺎﻓﺖ. ﯾﮏ ﺟﻔﺖ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺍﻓﺘﺘﺎﺡ ﻣﻮﺯﻩ ﺷﻬﯿﺎﺩ ﺩﺭ ﺑﺮﺝ ﺷﻬﯿﺎﺩ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﻣﮑﺎﻥ ﺍﻧﺘﻘﺎﻝ ﯾﺎﻓﺖ. اما در همهمه روزهای انقلاب ﺍﺯ ﺁﻧﺠﺎ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺟﺮﯾﺎﻥ ﺗﻈﺎﻫﺮﺍﺕ ﻭ ﺷﻮﺭﺵ ﻫﺎﯼ ﺧﯿﺎﺑﺎﻧﯽ، ﺍﻣﮑﺎﻥ ﺳﺮﻗﺖ ﺍﺯ ﻣﻮﺯﻩ ﺯﯾﺎﺩ ﺑﻮﺩ، ﺗﻤﺎﻡ ﺍﺷﯿﺎﯼ ﺁﻥ ﮐﻪ ﻫﻤﮕﯽ ﺍﺯ ﺁﺛﺎﺭ ﻣﻨﺤﺼﺮ ﺑﻪ ﻓﺮﺩ ﺍﯾﺮﺍﻥ باستان ﺑﻪ ﺷﻤﺎﺭ ﻣﯽ ﺁﻣﺪ، ﺑﻪ ﻣﻮﺯﻩ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺑﺎﺳﺘﺎﻥ ﻣﻨﺘﻘﻞ ﺷﺪ. ﺩﺭ ﺟﺮﯾﺎﻥ ﺍﯾﻦ ﻧﻘﻞ ﻭ ﺍﻧﺘﻘﺎﻝ ﯾﮏ ﺟﻔﺖ ﺍﺯ اين کتيبه های يکی زرين و يکی سيمين ﻧﺎﭘﺪﯾﺪ ﺷﺪ . ﺍﯾﻦ ﻣﺎﺟﺮﺍ ﻣﺴﮑﻮﺕ ﻣﺎﻧﺪ ﺯﯾﺮﺍ ﺳﻨﺪﯼ ﻣﺒﻨﯽ ﺑﺮ ﺍﻧﺘﻘﺎﻝ ﺁﻥ ﻫﺎ ﺑﻪ ﻣﻮﺯﻩ ﻣﻠﯽ ﻭﺟﻮﺩ ﻧﺪﺍﺷﺖ ﻭ ﮐﺴﯽ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﻣﻔﻘﻮﺩ ﺷﺪﻥ ﺁﻥ ﻫﺎ ﻧﺒﻮﺩ. در سال ۱۳۶۰ گم ﺷﺪﻥ ﺍﯾﻦ ﺁﺛﺎﺭ ﻭ ﺑﺎﺯﺟﻮﯾﯽ ﺍﺯ ﻣﺴﺌﻮﻝ ﻣﻮﺯﻩ پيگيری شد، که با اين کوشش ها ﻟﻮﺡ ﺳﯿﻤﯿﻦ داريوش هخامنشی ﭘﯿﺪﺍﺷﺪ ﺍﻣﺎ لوح زرين مفقود مانده و پرونده اش ﺑﻪ ﺟﺎﯾﯽ ﻧﺮﺳﯿﺪ. ﺩﺳﺘﮕﺎﻩ ﻗﻀﺎﯾﯽ ﻭ ﻣﺴﺌﻮﻻﻥ ﺳﺎﺯﻣﺎﻥ ﻣﯿﺮﺍﺙ ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ نيز ﺩﺭ ﻫﯿﭻ ﯾﮏ ﺍﺯ ﮔﺰﺍﺭﺵ ﻫﺎﯼ ﻣﻄﺒﻮﻋﺎﺗﯽ ﺧﻮﺩ، ﻧﺎﻡ ﻣﺘﻬﻢ ﻭ ﺭﻭﻧﺪ ﺩﺍﺩﺭﺳﯽ ﺭﺍ ﻓﺎﺵ ﻧﮑﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﺍﻣﺎ ﺷﻨﯿﺪﻩ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ، ﻣﺘﻬﻢ ﺑﻪ ﺫﻭﺏ ﮐﺮﺩﻥ ﻟﻮﺡ ﺯﺭﯾﻦ ﻭ ﻓﺮﻭﺵ ﻃﻼﯼ ﺁﻥ ﺍﻋﺘﺮﺍﻑ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ.
آری ، لوحی که داریوش بزرگ در هنگامِ ساخت کاخ اش، پنهانی به دست یکی از مهندسان و فادارش داده بود تا زیر پایههایِ ستون سنگی کاخ پنهان اش کند با این امید تا آیندگان بدانند ایران چه بوده و چه کسانی در این خاک پاک اهورایی زیسته و برایش جانفشانی کرده اند.. و خاک سرزمینمان نیز بیست و پنج سده این امانت را دل خویش، چون مرواریدی در صدف پاسداری کرد و دست سرنوشت روزی که دودمان قجر برافتاده و خطر فروش به بیگانه و یا آب شدن و افزودن به سکههای خزانهیِ دربار؛ لوح زرین داریوش را تهدید نمیکرد، بیرون آورد اش تا در پایان به دست عوامل نابک نیست و نابود گردد . . .
منابع:
“رضـا شـاه بـزرگ” ـ پرفسور احسان یارشاطر
“تاریخ باستانی ایران” ـ ریچارد فرای
بازگشت به آیین خرد و مهرورزی نیاکان
#کمپین_رای_من_شاهزاده
به آدرس زیر بروید.
https://t.me/raymanshazade
www.instagram.com/moris_aryai
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
No comments:
Post a Comment