Saturday, April 12, 2014

نگرش از عرب تازی سوسمار خور چیست؟؟

Photo: ‎نگرش از عرب تازی سوسمار خور چیست؟؟

هنگامی که از تازیان سوسمار خور سخن رانده میشود، نگرش ما به رژیم خوراکی (!) آنان نیست، هر چند که تازیان سوسمار خور هستند فرهنگ (؟) و تمدن این تیره بیابان نشین را در گذشته و تا اندازه ای در زمان کنونی نشان میدهد. تازیان همانگونه که میدانید از نژاد سامی هستند، اما از دید خدمت به بشریت،پست تربن و فرودست ترین آنها بشمار میروند. چنانکه میدانیم، سومری ها آرامی ها و دولت اکد و ... و تمدن های میانرودان( بین النهرین)، که پیش از چیرگی آریا ها پدید آمده بودند، بجز تازیان دستاورد های ارزنده ای به همه ئ جهان انسانی پیشکش کردند. در آنزمان، عبریان که بر پایه ئ پژوهشها و افسانه ها و تورات، نیاکان یهود و تازیان بودند، درسرزمین کنعان به دامداری سرگرم بودند. همیشه پیش آمده است که زمانی که چراگاه ها بسنده ئ گروه بزرگی از دامداران را نمیکردند، بناچار گروهی از آنان جدا میشدند و براه دیگری در جستجوی منابع دیگر میرفتند و یا همه ئ آنان کوچ میکردند. مهاجرت تیره ها و نژاد ها هم از همین جا سرچشمه میگیرد . باری، آن گروه که از عبریان جدا شدند و بسوی بیابانهای عربستان کنونی رانده شدند، نیاکان تازیان وحشی کنونی بودند. همه ئ شما بیگمان داستان یا افسانه ئ نمادین تبعید هاجر و اسماعیل را شنیده اید. تازیان اسماعیل را نیای بزرگ خود میدانند و بنی اسرائیل، یعنی عبریان، اسحاق( اسحق) پسر دوم ابراهیم را نیای خود میشمارند. اینجا خوب است بدانید که در تورات، افتخار قربانی شدن برای خدا ، به اسحق داده شده.!!!! این تازیان، در اثر پیرامون خشن و بیمهر بیابانی ، هرگز نتوانستند در راه شهریگری ( تمدن ) که انگیزه ئ پیدایش فرهنگ است، گام بردارند. در آن دوران زیرین شان پدید آورده بودند، تازیان سوسمار میخوردند.زمانی که در مصر، شاهکارهای ساختمانی پدید میامد، تازیان سوسمار میخوردند.زمانی که دولت نیرومند آسور جهان را زیر نگین داشت و " نبوکد نزر "( بُخت النّصر ) قوم یهود را به بند کشید، تازیان سوسمار میخوردند. زمانی که کوروش بزرگ نخستین فرمان " حقوق بشر " را داد، و بردگی را بر انداخت و بردگان را آزاد کرد، و در جایی که پس از هر جنگ با اسیران همانند برده رفتار میشد کوروش بزرگ در فرمان خود هیچ گونه حق دستبرد و دست درازی را به سربازان خود نمیدهد,زمانی که در در تخت جمشید هر کس برای خود به اندازه کاری که انجام میداد ارزش آن دستمزد خود را داشت و زمانی که برای زنان باردار پاداشی ویژه در نگر گرفته میشد,تازیان جنایت میکردند و سوسمار میخوردند. زمانی که فیلسوفان برجسته یونان ، چون پلاتون و آریستوتِلس کارهای جاوید خود را برای بشریت بجا مینهادند، تازیان سوسمار میخوردند. زمانی که هیپوکرات سوگند نامه ئ پزشکی را مینوشت، تازیان سوسمار میخوردند. زمانی که ژول سزار ، از تمدن درخشان روم در برابر بربر ها دفاع میکرد، و مارک اورلی به فلسفه میپرداخت، تازیان سوسمار میخوردند.زمانی که ایرانیان نخستین آئین یکتا پرستزی خود را داشتند و هُرمَزد و اهریمن و امشاسپندان را بمیان انداخته بودند،عرب بت و سنگ میپرستید و تازیان سوسمار میخوردند. زمانی که شاهنشاهی بزرگ ساسانی که تنها هماورد رُم در جهان بود، باربد و نکیسا و بزرگمهر را پدید میاورد، تازیان وحشی بودند و سوسمار میخوردند. زمانی که مصلحین و اندیشمندانی سترگ چون مانی و مزدک برای اصلاح کژی های سیستماتیک جامعه ئ ایران ساسانی پبا خواستند و شاید نخستین " آیین سرخِ" جهان را نیز ایرانیها بدین گونه پایه ریختند، تازیان وحشی بودند و سوسمار میخوردند. زمانی که تیسفون دیوار های تودر تو داشت و ١٠١ شهر ایران، در کشوری که بیش از ١۴٠ میلیون شهروند داشت، هر کدام نگینی در آبادی بودند،بزرگترین " شهر" عرب، مکا ، همچو دهی گلین و و حصیری بود و " شهر" دیگرشان " یثرب " ( همان مدینه کنونی) تنها به یاری یهودیان آبادی و رونقی داشت، تازیان سوسمار میخوردند.زمانی که ایرانیان دستگاه حقوقی پیچیده و پیشرفته ای داشتند، که از کتاب های اندکی که بجا مانده ، چون ( ماتکدان هزار داتستان =هزار داوری قضایی ) میتوان دید، تازیان دست می بریدند و سنگسار میکردند و سوسمار میخوردند.---امّا زمانی که شهر های ایران ویران شد و کتابخانه های بی همتا و فرشهای بدیع پاره و سوخته شدند و جامهای زر و ظرفهای و ابزار سیمین و زرین که هرکدام ستاره ای در آسمان هنر دست و ذوق و پسند ایرانی بودند، آب شدند تا به چهره شمش و دینار و درهم درایند، هیمن عرب سومارخور ، بر آزادگان ایران چیره شد و کشور ما را که بگفته برخی جامعه شناسان حتی در آستانه ئ گذر به بورژوازی بود، سده ها به پس پرتاب کردند.گرچه اکنون دیگر تازیان به خرج و حساب ایرانیان ، به آسودگی میزیستند و غلامان و کنیزان داشتند و پالوده خور شده بودند، اما از دید فرهنگی و اندیشه و فلسفه، همان تازیانی بودند که جنایت میکردنند و سوسمار میخوردند.برخی از این بستلاح دوستداران عرب، از نسکها(کتابها) و ادبیات غنی عرب سخن میگویند.اینان فراموش کرده اند که این همه پس از استیلای عرب و تازیان جنایتکار به عجم پدید آمد. دستور زبان عربی را یک نابغه ئ ایرانی نوشت. ولی همین ابن مقفع بدست نیرنگ منصور، خلیفه نابکار تازی، زنده زنده تکه تکه شده و اندامش در تنور افکنده شد تا در پیش چشمانش بسوزند.
ایرانیان، کتابهای بیشمار دانشی و فلسفی به زبان حاکم روزگار، یعنی تازی نوشتند و حتی چامه گویان ایرانی تبار، نیک تر از خود عربان چکامه میسرودند. ابن خلدون در کتاب خود آورده است که بیش از ٩٠% بزرگان دانش و حکمت و آئین و فلسفه و تاریخ و جغرافی، ایرانیان بودند و تازه در ١٠% بجا مانده، بیشتر یهودیان ، بویژه از اندلس و آفریقا دیده میشوند. پس تازیان از دید فرهنگی سالها همچنان سوسمار خور مانده بودند.دریغ، که گرچه امروز غربیان حتی " پور سینا"(ابن سینا) را عرب میدانند، اما تا کنون، از میان عرب چهره ئ درخشانی که خدمتی به بشریت کرده باشد، بهیچ روی و هیچ کجا دیده نشده است و هیچ دانسته نیست که اگر شمشیر هرقل ( هراکلس امپراتور رم شرقی ) جلوی سپاه عمر را در کُنستانتینوپول ( قسطنطنیه !) نمیگرفت و پُتک جنگی " شارل مارتل " ( شارل پـُتـک دار ؟ )، شاه فرانک ها، سر عربهای اندلس را در " پواتیه "نمی شکست، و اروپا نیزمانند ایران سوخته و ویران میگردید، امروز با چه جهانی سیاه روبرو بودیم !
و تازیان همچنان سوسمار خور و وحشی و بی فرهنگ هستند!!
آگاهی بنیان رهایی است.
مدیریت برگ اسلام جنایتکار است.

دوباره میسازمت وطن
اگر چه با خشت جان خویش
ستون به سقف تو می زنم
اگر چه با استخوان خویش
 .................................

همه مطالب و حقوق این برگ متعلق به تاربرگ اسلام جنایتکار است می باشد. مدیریت برگ اسلام جنایتکار است. #. #‎

نگرش از عرب تازی سوسمار خور چیست؟؟

هنگامی که از تازیان سوسمار خور سخن رانده میشود، نگرش ما به رژیم خوراکی (!) آنان نیست، هر چند که تازیان سوسمار خور هستند فرهنگ (؟) و تمدن این تیره بیابان نشین را در گذشته و تا اندازه ای در زمان کنونی نشان میدهد. تازیان همانگونه که میدانید از نژاد سامی هستند، اما از دید خدمت به بشریت،پست تربن و فرودست ترین آنها بشمار میروند. چنانکه میدانیم، سومری ها آرامی ها و دولت اکد و ... و تمدن های میانرودان( بین النهرین)، که پیش از چیرگی آریا ها پدید آمده بودند، بجز تازیان دستاورد های ارزنده ای به همه ئ جهان انسانی پیشکش کردند. در آنزمان، عبریان که بر پایه ئ پژوهشها و افسانه ها و تورات، نیاکان یهود و تازیان بودند، درسرزمین کنعان به دامداری سرگرم بودند. همیشه پیش آمده است که زمانی که چراگاه ها بسنده ئ گروه بزرگی از دامداران را نمیکردند، بناچار گروهی از آنان جدا میشدند و براه دیگری در جستجوی منابع دیگر میرفتند و یا همه ئ آنان کوچ میکردند. مهاجرت تیره ها و نژاد ها هم از همین جا سرچشمه میگیرد . باری، آن گروه که از عبریان جدا شدند و بسوی بیابانهای عربستان کنونی رانده شدند، نیاکان تازیان وحشی کنونی بودند. همه ئ شما بیگمان داستان یا افسانه ئ نمادین تبعید هاجر و اسماعیل را شنیده اید. تازیان اسماعیل را نیای بزرگ خود میدانند و بنی اسرائیل، یعنی عبریان، اسحاق( اسحق) پسر دوم ابراهیم را نیای خود میشمارند. اینجا خوب است بدانید که در تورات، افتخار قربانی شدن برای خدا ، به اسحق داده شده.!!!! این تازیان، در اثر پیرامون خشن و بیمهر بیابانی ، هرگز نتوانستند در راه شهریگری ( تمدن ) که انگیزه ئ پیدایش فرهنگ است، گام بردارند. در آن دوران زیرین شان پدید آورده بودند، تازیان سوسمار میخوردند.زمانی که در مصر، شاهکارهای ساختمانی پدید میامد، تازیان سوسمار میخوردند.زمانی که دولت نیرومند آسور جهان را زیر نگین داشت و " نبوکد نزر "( بُخت النّصر ) قوم یهود را به بند کشید، تازیان سوسمار میخوردند. زمانی که کوروش بزرگ نخستین فرمان " حقوق بشر " را داد، و بردگی را بر انداخت و بردگان را آزاد کرد، و در جایی که پس از هر جنگ با اسیران همانند برده رفتار میشد کوروش بزرگ در فرمان خود هیچ گونه حق دستبرد و دست درازی را به سربازان خود نمیدهد,زمانی که در در تخت جمشید هر کس برای خود به اندازه کاری که انجام میداد ارزش آن دستمزد خود را داشت و زمانی که برای زنان باردار پاداشی ویژه در نگر گرفته میشد,تازیان جنایت میکردند و سوسمار میخوردند. زمانی که فیلسوفان برجسته یونان ، چون پلاتون و آریستوتِلس کارهای جاوید خود را برای بشریت بجا مینهادند، تازیان سوسمار میخوردند. زمانی که هیپوکرات سوگند نامه ئ پزشکی را مینوشت، تازیان سوسمار میخوردند. زمانی که ژول سزار ، از تمدن درخشان روم در برابر بربر ها دفاع میکرد، و مارک اورلی به فلسفه میپرداخت، تازیان سوسمار میخوردند.زمانی که ایرانیان نخستین آئین یکتا پرستزی خود را داشتند و هُرمَزد و اهریمن و امشاسپندان را بمیان انداخته بودند،عرب بت و سنگ میپرستید و تازیان سوسمار میخوردند. زمانی که شاهنشاهی بزرگ ساسانی که تنها هماورد رُم در جهان بود، باربد و نکیسا و بزرگمهر را پدید میاورد، تازیان وحشی بودند و سوسمار میخوردند. زمانی که مصلحین و اندیشمندانی سترگ چون مانی و مزدک برای اصلاح کژی های سیستماتیک جامعه ئ ایران ساسانی پبا خواستند و شاید نخستین " آیین سرخِ" جهان را نیز ایرانیها بدین گونه پایه ریختند، تازیان وحشی بودند و سوسمار میخوردند. زمانی که تیسفون دیوار های تودر تو داشت و ١٠١ شهر ایران، در کشوری که بیش از ١۴٠ میلیون شهروند داشت، هر کدام نگینی در آبادی بودند،بزرگترین " شهر" عرب، مکا ، همچو دهی گلین و و حصیری بود و " شهر" دیگرشان " یثرب " ( همان مدینه کنونی) تنها به یاری یهودیان آبادی و رونقی داشت، تازیان سوسمار میخوردند.زمانی که ایرانیان دستگاه حقوقی پیچیده و پیشرفته ای داشتند، که از کتاب های اندکی که بجا مانده ، چون ( ماتکدان هزار داتستان =هزار داوری قضایی ) میتوان دید، تازیان دست می بریدند و سنگسار میکردند و سوسمار میخوردند.---امّا زمانی که شهر های ایران ویران شد و کتابخانه های بی همتا و فرشهای بدیع پاره و سوخته شدند و جامهای زر و ظرفهای و ابزار سیمین و زرین که هرکدام ستاره ای در آسمان هنر دست و ذوق و پسند ایرانی بودند، آب شدند تا به چهره شمش و دینار و درهم درایند، هیمن عرب سومارخور ، بر آزادگان ایران چیره شد و کشور ما را که بگفته برخی جامعه شناسان حتی در آستانه ئ گذر به بورژوازی بود، سده ها به پس پرتاب کردند.گرچه اکنون دیگر تازیان به خرج و حساب ایرانیان ، به آسودگی میزیستند و غلامان و کنیزان داشتند و پالوده خور شده بودند، اما از دید فرهنگی و اندیشه و فلسفه، همان تازیانی بودند که جنایت میکردنند و سوسمار میخوردند.برخی از این بستلاح دوستداران عرب، از نسکها(کتابها) و ادبیات غنی عرب سخن میگویند.اینان فراموش کرده اند که این همه پس از استیلای عرب و تازیان جنایتکار به عجم پدید آمد. دستور زبان عربی را یک نابغه ئ ایرانی نوشت. ولی همین ابن مقفع بدست نیرنگ منصور، خلیفه نابکار تازی، زنده زنده تکه تکه شده و اندامش در تنور افکنده شد تا در پیش چشمانش بسوزند.
ایرانیان، کتابهای بیشمار دانشی و فلسفی به زبان حاکم روزگار، یعنی تازی نوشتند و حتی چامه گویان ایرانی تبار، نیک تر از خود عربان چکامه میسرودند. ابن خلدون در کتاب خود آورده است که بیش از ٩٠% بزرگان دانش و حکمت و آئین و فلسفه و تاریخ و جغرافی، ایرانیان بودند و تازه در ١٠% بجا مانده، بیشتر یهودیان ، بویژه از اندلس و آفریقا دیده میشوند. پس تازیان از دید فرهنگی سالها همچنان سوسمار خور مانده بودند.دریغ، که گرچه امروز غربیان حتی " پور سینا"(ابن سینا) را عرب میدانند، اما تا کنون، از میان عرب چهره ئ درخشانی که خدمتی به بشریت کرده باشد، بهیچ روی و هیچ کجا دیده نشده است و هیچ دانسته نیست که اگر شمشیر هرقل ( هراکلس امپراتور رم شرقی ) جلوی سپاه عمر را در کُنستانتینوپول ( قسطنطنیه !) نمیگرفت و پُتک جنگی " شارل مارتل " ( شارل پـُتـک دار ؟ )، شاه فرانک ها، سر عربهای اندلس را در " پواتیه "نمی شکست، و اروپا نیزمانند ایران سوخته و ویران میگردید، امروز با چه جهانی سیاه روبرو بودیم !
و تازیان همچنان سوسمار خور و وحشی و بی فرهنگ هستند!!
آگاهی بنیان رهایی است.
مدیریت برگ اسلام جنایتکار است.

دوباره میسازمت وطن
اگر چه با خشت جان خویش
ستون به سقف تو می زنم
اگر چه با استخوان خویش
.................................

همه مطالب و حقوق این برگ متعلق به تاربرگ اسلام جنایتکار است می باشد. مدیریت برگ اسلام جنایتکار است. #. #

No comments:

Post a Comment