تاریخ و تمدن کشور خودمان را بشناسیم................... ...
هووخشتره بزرگ پایه گذار راستین شاهنشاهی ایرن
Cyaxares The Great
ایران واقعی دارای یک تمدن کهن هفت هزار ساله بسیار پیشرفته و انباشته از آثار کهن هنری و صنعتی است. درپی ظهور و تسلط سلسله ایرانی هخامنشی بر ایران کهن باعث رشد ملی دهها تمدن و تجمع در ایران و شرق میانه در این سرزمین ها و منطقه شده است. کنکاشی مختصر در تاریخ هزاران ساله ایران گواهی میدهد که در سراسر آن دوران، حضور اندیشه و عمل ملی در حوزههای پیشرفت، اقتصاد، سیاست و فرهنگ دیده میشود. تنها پس از شاهنشاهی هخامنشی و با فروپاشی نظام سلطههای بیگانه است که ملل پامال شده و کهن، بار دیگر جان میگیرند و در کمتر از سه سده در عرصههای گوناگون سیاست، ادب، اقتصاد و علوم، نامآورانی به فرهنگ جهان عرضه میکنند.
هووخشتره (دوره حکومت: ۶۲۵ تا ۵۸۵ پ. م.) تواناترین شاه ماد نخستین پادشاهی است که یک سلطنت سراسری را در ایران تشکیل داد و ایران را به عنوان یک قدرت مهم جهان آن زمان مطرح کرد. هووخشتره را باید بنیانگذار واقعی دولت ماد و معمار حقیقی امپراتوری ایرانیان باستان دانست.
هووخشتره ارتش ماد را تجدید سازمان و نوسازی کرد و با نبوپلسر شاه بابل متحد شد. برای استوارسازی این اتحاد، دختر هووخشتره به نام امیتیس به همسری پسر نبوپلسر یعنی بخت نصر دوم درآمد. امتیس از زندگی در جلگه میانرودان دلگیر شد و برای کوههای بلند میهنش دلتنگی بسیار کرد. از این رو بُخت نصر دوم به عنوان هدیه برای همسرش دستور ساختن باغهای معلق بابل را داد تا بلندای دیوارهای آن برای امتیس حکم کوهساران را داشته باشد.
هووخشتره، تصمیم به بیرون راندن سکاها گرفت. او، فرماندهٔ سکاها و سردارانش را به یک میهمانی دعوت کرد و همهٔ آنان را یکجا مسموم کرد. سپس، لشکریان سکاها را از سرزمین ایران بیرون راند.
چون از جهت سکاها، آسودگی خاطر فراهم شد، هووخشتره، تصمیم به نابودی امپراتوری آشور گرفت. هووخشتره، با این نیروی نظامی، به سوی آشور حرکت کرده، و پایتخت آن یعنی شهر آشور را محاصره و فتح کرد. هوخشتره در سال ۶۱۴ پ م از کوههای زاگرس گذشت و ضمن تسخیر آبادیهای آشوری سر راه، شهر آشور پایتخت دولت آشور را در محاصره گرفت. پس از سقوط شهر آشور، پادشاه بابل نبوپلسر در شهر آشور به دیدار هووخشتره آمد و در آنجا پیمان دوستی ایران و بابل تجدید شد. در سال ۶۱۳ پ. م. شاه آشور در نینوا بود.
هووخشتره و نبوپلسر توانستند با همیاری، پایتخت دوم آن یعنی شهر نینوا را در ۶۱۲ پ. م فتح کنند. ساراگوس، چون در برابر مادها و بابل، تاب مقاومت نیاورد، خود و خانوادهاش را در آتش، سوزاند، سپس، شهر نینوا، با خاک یکسان شد. هووخشتره و نبوپلسر توانستند امپراتوری آشور را درهمشکسته و جهان از جنایات دولت ستمگر آشور، رهایی یافت.
پس از این پیروزی، مادها میانرودان شمالی، ارمنستان و بخشهایی از آسیای کوچک و بخش شرقی رود هالیس (قزل ایرماق امروزی) را نیز ضمیمه امپراتوری خود کردند. در این شرایط رود هالیس به عنوان مرز میان امپراتوری قدرتمند ماد و سرزمین لیدیه شد. جنگ معروف میان مادها و لیدیها که با نام نبرد هالیس معروف است، در ۲۸ ماه مه ۵۸۵ پیش از میلاد مسیح، به دلیل خورشیدگرفتگی ناگهانی پایان یافت.
نبرد میان ماد و سکا را هرودت اینگونه نقل میکند:
میان لیدی و مادها جنگ به پا شد و تا پنج سال طول کشید. که در این سالها گاهی مادها لیدیها را عقب میراندند و گاهی لیدیها مادها را به عقب میراندند و همچنین در شب نیز میجنگیدند. با این حال به جنگ با نتیجه برابر خود ادامه دادند. در ششمین سال نبردی در گرفت که تا جنگ آغاز شد روز شب شد. و این تغییر روز را تالس میلسی برای لیدیها پیشگویی کرده بود و این همین سال را مشخص کرده بود. مادها و لیدیها هنگامی دیدند که روز شب شد دست از جنگ برداشتند و هر دو مشتاق بودند که صلح برپا شود. و کسانیکه میان آنها صلح به پا کردند سینسیس کیکیلیانی و لابینتوس بابلی بودند. اینها کسانی بودند که هر دو را تشویق به سوگند خوردن کردند و مبادله ازدواجی را به پا کردند تا آلایتس دختر خود آرینس را به ایشتوویگو پسر هووخشتره بدهد چون بدون یک رابطه قوی صلح پایدار نخواهد ماند. (Histories, 1.73-74, trans. Macaulay)
پس از فتوحات و پیروزیهای فراوان، هووخشتره این بار متوجه غرب و لیدیه و شهرهای تجاری یونان باستان در آسیای صغیر شد. وی با آلیات شاه لیدیه جنگید و توانست سرزمینهای بالای رود هالیس را تصرف کند. جنگ میان مادها و لیدیها سرانجام در سال ۵۸۵ پیش از میلاد مسیح بهدلیل خورشیدگرفتگی ناگهانی پایان یافت و هووخشتره هم در همان سال یا سال پس از آن درگذشت و پس از وی، پسرش ایشتوویگو به پادشاهی رسید و ۳۵ سال سلطنت کرد. بنا بر گفتهٔ ایگور دیاکونوف، آرامگاه هووخشتره در قزقاپان، مقبرهای صخرهای در استان سلیمانیه در کردستان عراق است.
هووخشتره پس از این که جنگ با پیروزی پسرش ایشتوویگو به پایان رسید از جهان رفت. ایشتوویگو پدربزرگ مادری شاهنشاه کوروش بزرگ، و پدر شاهدُخت ماندانا (مادر کوروش بزرگ) بود.
◀از ماست است که بر ما است. ای کاش انسان ایرانی یاد میگرفت, که قدردان فردوسی بزرگ، روشنگران، ورزشکاران، هنرمندان، پادشاهان و دانشمندان و تاریخ و تمدن ایرانی خود باشد!! موریس آریایی- آگاهی بنیان رهایی است.....☝
http:// morisaryai.blogspot.de/
+++
هووخشتره بزرگ پایه گذار راستین شاهنشاهی ایرن
Cyaxares The Great
ایران واقعی دارای یک تمدن کهن هفت هزار ساله بسیار پیشرفته و انباشته از آثار کهن هنری و صنعتی است. درپی ظهور و تسلط سلسله ایرانی هخامنشی بر ایران کهن باعث رشد ملی دهها تمدن و تجمع در ایران و شرق میانه در این سرزمین ها و منطقه شده است. کنکاشی مختصر در تاریخ هزاران ساله ایران گواهی میدهد که در سراسر آن دوران، حضور اندیشه و عمل ملی در حوزههای پیشرفت، اقتصاد، سیاست و فرهنگ دیده میشود. تنها پس از شاهنشاهی هخامنشی و با فروپاشی نظام سلطههای بیگانه است که ملل پامال شده و کهن، بار دیگر جان میگیرند و در کمتر از سه سده در عرصههای گوناگون سیاست، ادب، اقتصاد و علوم، نامآورانی به فرهنگ جهان عرضه میکنند.
هووخشتره (دوره حکومت: ۶۲۵ تا ۵۸۵ پ. م.) تواناترین شاه ماد نخستین پادشاهی است که یک سلطنت سراسری را در ایران تشکیل داد و ایران را به عنوان یک قدرت مهم جهان آن زمان مطرح کرد. هووخشتره را باید بنیانگذار واقعی دولت ماد و معمار حقیقی امپراتوری ایرانیان باستان دانست.
هووخشتره ارتش ماد را تجدید سازمان و نوسازی کرد و با نبوپلسر شاه بابل متحد شد. برای استوارسازی این اتحاد، دختر هووخشتره به نام امیتیس به همسری پسر نبوپلسر یعنی بخت نصر دوم درآمد. امتیس از زندگی در جلگه میانرودان دلگیر شد و برای کوههای بلند میهنش دلتنگی بسیار کرد. از این رو بُخت نصر دوم به عنوان هدیه برای همسرش دستور ساختن باغهای معلق بابل را داد تا بلندای دیوارهای آن برای امتیس حکم کوهساران را داشته باشد.
هووخشتره، تصمیم به بیرون راندن سکاها گرفت. او، فرماندهٔ سکاها و سردارانش را به یک میهمانی دعوت کرد و همهٔ آنان را یکجا مسموم کرد. سپس، لشکریان سکاها را از سرزمین ایران بیرون راند.
چون از جهت سکاها، آسودگی خاطر فراهم شد، هووخشتره، تصمیم به نابودی امپراتوری آشور گرفت. هووخشتره، با این نیروی نظامی، به سوی آشور حرکت کرده، و پایتخت آن یعنی شهر آشور را محاصره و فتح کرد. هوخشتره در سال ۶۱۴ پ م از کوههای زاگرس گذشت و ضمن تسخیر آبادیهای آشوری سر راه، شهر آشور پایتخت دولت آشور را در محاصره گرفت. پس از سقوط شهر آشور، پادشاه بابل نبوپلسر در شهر آشور به دیدار هووخشتره آمد و در آنجا پیمان دوستی ایران و بابل تجدید شد. در سال ۶۱۳ پ. م. شاه آشور در نینوا بود.
هووخشتره و نبوپلسر توانستند با همیاری، پایتخت دوم آن یعنی شهر نینوا را در ۶۱۲ پ. م فتح کنند. ساراگوس، چون در برابر مادها و بابل، تاب مقاومت نیاورد، خود و خانوادهاش را در آتش، سوزاند، سپس، شهر نینوا، با خاک یکسان شد. هووخشتره و نبوپلسر توانستند امپراتوری آشور را درهمشکسته و جهان از جنایات دولت ستمگر آشور، رهایی یافت.
پس از این پیروزی، مادها میانرودان شمالی، ارمنستان و بخشهایی از آسیای کوچک و بخش شرقی رود هالیس (قزل ایرماق امروزی) را نیز ضمیمه امپراتوری خود کردند. در این شرایط رود هالیس به عنوان مرز میان امپراتوری قدرتمند ماد و سرزمین لیدیه شد. جنگ معروف میان مادها و لیدیها که با نام نبرد هالیس معروف است، در ۲۸ ماه مه ۵۸۵ پیش از میلاد مسیح، به دلیل خورشیدگرفتگی ناگهانی پایان یافت.
نبرد میان ماد و سکا را هرودت اینگونه نقل میکند:
میان لیدی و مادها جنگ به پا شد و تا پنج سال طول کشید. که در این سالها گاهی مادها لیدیها را عقب میراندند و گاهی لیدیها مادها را به عقب میراندند و همچنین در شب نیز میجنگیدند. با این حال به جنگ با نتیجه برابر خود ادامه دادند. در ششمین سال نبردی در گرفت که تا جنگ آغاز شد روز شب شد. و این تغییر روز را تالس میلسی برای لیدیها پیشگویی کرده بود و این همین سال را مشخص کرده بود. مادها و لیدیها هنگامی دیدند که روز شب شد دست از جنگ برداشتند و هر دو مشتاق بودند که صلح برپا شود. و کسانیکه میان آنها صلح به پا کردند سینسیس کیکیلیانی و لابینتوس بابلی بودند. اینها کسانی بودند که هر دو را تشویق به سوگند خوردن کردند و مبادله ازدواجی را به پا کردند تا آلایتس دختر خود آرینس را به ایشتوویگو پسر هووخشتره بدهد چون بدون یک رابطه قوی صلح پایدار نخواهد ماند. (Histories, 1.73-74, trans. Macaulay)
پس از فتوحات و پیروزیهای فراوان، هووخشتره این بار متوجه غرب و لیدیه و شهرهای تجاری یونان باستان در آسیای صغیر شد. وی با آلیات شاه لیدیه جنگید و توانست سرزمینهای بالای رود هالیس را تصرف کند. جنگ میان مادها و لیدیها سرانجام در سال ۵۸۵ پیش از میلاد مسیح بهدلیل خورشیدگرفتگی ناگهانی پایان یافت و هووخشتره هم در همان سال یا سال پس از آن درگذشت و پس از وی، پسرش ایشتوویگو به پادشاهی رسید و ۳۵ سال سلطنت کرد. بنا بر گفتهٔ ایگور دیاکونوف، آرامگاه هووخشتره در قزقاپان، مقبرهای صخرهای در استان سلیمانیه در کردستان عراق است.
هووخشتره پس از این که جنگ با پیروزی پسرش ایشتوویگو به پایان رسید از جهان رفت. ایشتوویگو پدربزرگ مادری شاهنشاه کوروش بزرگ، و پدر شاهدُخت ماندانا (مادر کوروش بزرگ) بود.
◀از ماست است که بر ما است. ای کاش انسان ایرانی یاد میگرفت, که قدردان فردوسی بزرگ، روشنگران، ورزشکاران، هنرمندان، پادشاهان و دانشمندان و تاریخ و تمدن ایرانی خود باشد!! موریس آریایی- آگاهی بنیان رهایی است.....☝
http://
+++
No comments:
Post a Comment