دورنمای ایران نوین – گفتگوی اشپیگل با پادشاه ایران
ایران در عرض مدت کوتاهی به یکی از پنج کشور پیشرفته و قدرتمند جهان تبدیل خواهد شد.!!...... پاشاه ایران درباره تأمین نفت، بحران انرژی و همکاری با آلمان غربی. این مصاحبه در هتل امپریال (Hotel Imperial)، در شهر وین پایتخت اطریش و توسط والتر کروپس، یوهانس انگل و دیتر ویلد انجام شده و در نخستین شماره اشپیگل در ماه ژانویه سال ۱۹۷۴ میلادی منتشر گردیده است. گفتگوی هفتهنامۀ اشپیگل با پاشاه ایران به نکاتی میپردازد که اصول بنیانی جامعۀ غرب را تشکیل میدهند. در رأس همۀ آنها مردم سالاری غربی و آزادی موجود در آن جوامع است که بحث را شکل میدهد. شاه ایران ضمن اشاره به این جوانب، دیگر معیارهای جوامع غربی را نیز به زیر سؤال میبرد. بخش دیگر این گفتگو به ضرر و زیان وارده بر ایران توسط غرب اختصاص دارد. شاه ایران با برشمردن نمونههای تورم اعمال شده بر ایران از مطرح نشدن آنها توسط رسانههای غربی انتقاد میکند و صریحاً تداوم توسعه رفاه کشورهای صنعتی از طریق چپاول نفت ارزان قیمت را منتفی و خاتمه یافته میداند. شاهنشاه آریامهر از به راه اندازی رآکتورهای هستهای ایران و تلاش برای بهره گیری از انرژی خورشیدی سخن میگوید. و سرانجام شاه ایران بر این نکته صحه میگذارد که ایران هر چه زودتر خود به خریدار نفت خام تبدیل خواهد شد. بار سنگین سیاست راهبردی شاه برای پیشبرد اقتصاد ایران در میان رسانههای غربی نیز با ناخرسندی فراوان روبرو شده بود. ایجاد دگرگونی بنیادی در پهنۀ اقتصاد ایران طی گذشت یک نسل و بهرهگیری از فناوری پیشرفته غربی بدون تأثیر پذیری از افکار آن جوامع، محور اصلی این برنامه محسوب میشدند. سخن از «ایسم»ها است و عدم توانایی کاربردی آنها در جوامع امروزی. برای بر پا سازی ایران نوین گویی بایستی نسخهای ایرانی، توسط ایرانیان، بر پایۀ اندیشۀ ایرانی تهیه و به کار گرفته شود. همچنین پاشاه ایران به بیان دیدگاه خود پیرامون جای و مکان ایران در جهان آینده میپردازد؛ جهانی که با دگرگونی بنیانی روبرو خواهد بود و بازیگرانی نوین را در عرصۀ معادلات بین مللی تجربه خواهد کرد. شاهنشاه آریامهر صریحاً در برابر احتمال هجوم نظامی کشورهای غربی برای دسترسی به منابع نفتی ایران نیز هشدار میدهد. واکنش ایران قاطعانه خواهد بود: «این اتفاق نخواهد افتاد. چرا که در این صورت همه چیز به آسمان خواهد رفت.»
اشپیگل: اعلیحضرتا، شما یکبار گفتید که ایران در عرض مدت کوتاهی به یکی از پنج کشور پیشرفته و قدرتمند جهان تبدیل خواهد شد.
شاه: بیایید بگوییم پس از گذشت یک نسل.
اشپیگل: این تخمین و پیش نگری شما بر چه پایهای استوار است؟
شاه: تلاش، کوشش و کارمایۀ (انرژی) مردم ما؛ کشورداری ما، صرفنظر از ... همین دیروز ما برخی تظاهرکنندگان را دیدیم. خودتان تصورش را بکنید، ایرانیان – اگر که آنها واقعاً ایرانی بودند – ایرانیانی که علیه رهبر خودشان تظاهرات میکردند؛ پس از این همه اقدامات که ما برای کشورمان انجام دادهایم! این کشورداری است که ما در سرزمینمان داریم: همه پشتیبان دستگاه و دولت هستند، با جان و دل. ما با تروریستها روبرو هستیم، شما با تروریستها روبرو هستید. در آلمان شما خودتان نیز با دار و دستۀ «بادر» (Baader) روبرو هستید.
اشپیگل: برای اینکه به پرسشمان دربارۀ پنج کشور قدرتمند جهان بازگردیم: شما چین را به حساب نمیآورید؟
شاه: من هیچ نامی نبردم، اما معمولاً بایستی ایالات متحده آمریکا و اتحاد شوروی باشند ...
اشپیگل: چین نه؟
شاه: خب، من اگر میگویم «قدرت»، منظور من توان کوبندۀ نظامی نیست. در سال ۱۹۸۰ چین بیش از یک میلیارد نفر جمعیت خواهد داشت. اصولاً چگونه میتوان نیازهای یک جامعۀ پیشرفتۀ ۱٬۵ میلیارد نفری را به نحو مطلوب برآورده و ارضاء کرد؟ ● مردمان ما انسانهایی کوشا، جویای دانش و مشتاق آموختن هستند؛ در این امر اصلاً تردیدی نیست. ما دارای سنن و رسوم خودمان هستیم، ما تاریخی بسیار کهن داریم – تاریخی ۳۰۰۰ ساله. چرا ما بایستی از دیگران تقلید کنیم؟ باری. من نمیدانم چه سرانجامی روزی در انتظار ژاپن خواهد بود، چرا که ژاپن ذغال سنگ ندارد، آنها نفتسنگ هم ندارند، آنها نفت ندارند، آنها هیچ چیزی ندارند، مطلقاً هیچ چیز. نقاط ثقل و اهمیت در جهان به صورتی بنیانی جابجا خواهند شد. کسی چه میداند، شاید برزیل به یکی از پیشرفتهترین کشورهای دنیا تبدیل شود. آیا میدانید که میزان رشد واقعی اقتصاد ما طی سال جاری بالغ بر ۲۰ درصد خواهد شد؟ این در بسیاری از مقیاسها یک رکورد جهانی محسوب میشود. حداکثر آنچه که ژاپن داشته ۱۶ درصد بوده است. ده سال دیگر ما آنی خواهیم بود که شما امروز هستید، شما (آلمانیها)، فرانسویها یا بریتانیاییها.
اشپیگل: ده سال دیگر؟
شاه: اوه، آری. تنها مشکل ما این است که افراد فنی و متخصص تربیت کنیم.
اشپیگل: کشورهای غربی برای دستیابی به استانداردهای امروز نسلها را پشت سر گذاشتهاند. و شما باور دارید که میتوانید به صورت جهشی این مدت زمانی را طی کنید؟
شاه: آری. مردمان ما انسانهایی کوشا، جویای دانش و مشتاق آموختن هستند؛ در این امر اصلاً تردیدی نیست. از افراد خودتان بپرسید که در کشورمان کار میکنند. و ما همه گونه دستاویز و انگیزه هم داریم. ما دارای سنن و رسوم خودمان هستیم، ما تاریخی بسیار کهن داریم – تاریخی ۳۰۰۰ ساله. چرا ما بایستی از دیگران تقلید کنیم؟
اشپیگل: و فناوری غربی؟
شاه: شما برای کاوش و تحقیقات میلیونها دلار هزینه کردهاید و پس از سالها کار فراوان و دشوار به کشف برخی چیزها نائل شدهاید. چرا ما نبایستی از این نتایج برداشت کنیم؟ البته که ما همه این چیزها را برگرفته و خواهیم پذیرفت؛ و آنچه را که برای ما مفید فایده و خوب است را نیز نگاه خواهیم داشت. و همچنین ما در موقعیتی هستیم که توانایی توسعه و پردازش ایدههای خودمان را نیز داریم. همه این «ایسم»ها، کاپیتالیسم، سوسیالیسم، کمونیسم و غیره کهنه شدهاند؛ ۱۰۰۰ سال، ۱۵۰ سال قدمت دارند و با ایدهآلهای انسانی تطابق ندارند. اینها با پیشرفت تکنیک مطابقت ندارند و فاقد همخوانی با دوران معاصر ما میباشند.
اشپیگل: اعلیحضرتا، شما یکبار گفتید که چنانچه کشورهای غربی بخواهند به تغییر اصول بنیانی معاملات نفت بر خلاف آنچه که مد نظر شما میباشد روی بیاورند، آنها یک چیز را فراموش کردهاند: همانا اینکه شما میتوانید به سادگی منابع نفتی را مسدود کرده و ببندید. شما گفتید که ما بدون درآمدهای نفتی هم میتوانیم زنده بمانیم و با شیر بز به گذران زندگی بپردازیم، آنچنان که قرنها آنرا انجام دادهایم. اما جهان صنعتی بدون نفت محکوم به نابودی و مرگ است. آیا شما نباید با این هراس روبرو باشید که کشورهای صنعتی ترجیحاً سرانجام به جای مردن به نبرد روی بیاورند و نفت خام – این عصارۀ حیاتی – را با زور و جبر نظامی به دست بیاورند؟
شاه: این اتفاق نخواهد افتاد. چرا که در این صورت همه چیز به آسمان خواهد رفت.
اشپیگل: آیا احساس نمیکنید که مغرب زمین و مشرق زمین ناگهان در پهنۀ یک جدال تاریخی قرار گرفتهاند؟
شاه: من فکر نمیکنم که چنین ابعادی را به خود گرفته باشد، چرا که نفت همچنان فراهم خواهد بود.
اشپیگل: حداقل در وضعیت کنونی. در ۲۳ دسامبر (۱۹۷۳) اعراب تهدیدات اولیه خودشان مبنی بر کاهش سی درصدی تولید نفت برای ماه ژانویه را پس گرفتند. میزان این کاهش اکنون بایستی در حدود ۱۵ درصد باشد. به نظر شما علت بروز این تغییر چه چیزی بوده است؟
شاه: دلایل متعددی میتواند وجود داشته باشد. از جمله اطلاعاتی که وزرای آنها طی سفرهایشان به اروپا و ایالات متحده آمریکا کسب کردهاند.
اشپیگل: شاید این تحریم فقط یک سراب بوده است؟
شاه: ایالات متحده آمریکا به این نتیجه رسیده است که واردات نفتی آن کشور هرگز کاسته نخواهد شد. من گزارش مربوط به آنرا یک ماه پیش دیدهام.
اشپیگل: اعراب همیشه ادعا میکنند که قادر به ردیابی و یافتن مقصد نهایی نفتی را که فروختهاند، هستند.
شاه: ما شنیدهایم که محمولۀ تانکرهای نفتی در پهنۀ دریاهای آزاد سه بار خریده و فروخته شدهاند و کشتیها مسیر خودشان را تغییر دادهاند. چه کسی میخواهد بداند که آنها سرانجام کجا پهلو میگیرند؟
اشپیگل: با این اوصاف اعراب ادعا میکنند که آنها دارای سیستمی هستند که بندر و مقصد نهایی را قابل تشخیص میسازد.
شاه: آیا آنها دارای یک سیستم تجسس، ردیابی و نظارت ماهوارهای هستند؟ این واقعاً دشوار است که کنترل به صورتی دقیق انجام شود. اما شما همیشه از این سوی قضیه صحبت میکنید. شما همیشه از بالا بردن میزان قیمت نفت توسط ما صحبت میکنید. شما هیچگاه از بالا بردن بهای کالاها و اجناس خودتان ذکری به میان نمیآورید. آیا میدانید که ما چه بهایی برای فرآوردههای پتروشیمی میپردازیم؟ شما هرگز علاقهای به این مسئله نشان ندادهاید. چقدر از بهر ما به ثروت خودتان اضافه میکنید؟ آیا میدانید که ما برای شکر چه قیمتی را میپردازیم؟ این برای شما جالب نیست. برای سیمان؟ این هم برای شما جالب نیست. برای برخی از فرآوردههای پتروشیمی قیمتها پنج برابر شدهاند، در برخی موارد حتی سی برابر.
اشپیگل: اما شما حال دیگر نفتتان را میفروشید. نفتی که هزینۀ تولید هر بشکۀ آن ۱۰ تا ۲۰ سنت است را با بهای هفت دلار و یا بیشتر میفروشید.
● من امیدوارم که شما مرا جدی بگیرید. من رآکتورهای هستهای خود را به راه میاندازم، من آماده هستم در امور تحقیقاتی پیرامون بهرهگیری از انرژی خورشیدی با هر کسی همکاری داشته باشم؛ و من خرید نفت خام را آغاز خواهم کرد. این سود و بهرهای نامتعارف در مقایسه با آنچه که در کشورهای غربی معمول است، میباشد.
شاه: اما شما میدانید که این ذخائر طی سی سال آینده رو به پایان میگذارند. اگر ما روند امروز را دنبال کنیم، پس از گذشت سی سال ما بایستی چه کنیم؟ ما مراکز هستهای خودمان را بزودی زود به راه خواهیم انداخت، به همان زودی که شما نیز به دنبال انجام آن هستید. من اگر میتوانستم همین فردا نفت میخریدم.
اشپیگل: جدی؟
شاه: من امیدوارم که شما مرا جدی بگیرید. من رآکتورهای هستهای خود را به راه میاندازم، من آماده هستم در امور تحقیقاتی پیرامون بهرهگیری از انرژی خورشیدی با هر کسی همکاری داشته باشم؛ و من خرید نفت خام را آغاز خواهم کرد. اما از سوی دیگر در مقالهها و نوشتههایتان این پرسشها را هیچگاه مطرح نمیکنید، فقط اینکه بهای نفت افزایش یافته است. برای چه و به چه دلیل؟ من دلیل آنرا به شما میگویم. هیچگاه این پرسش از سوی شما مطرح نشده که چرا شما خودتان بر نفت خام این همه مالیات میبندید. برای اینکه شما میخواهید در کشورتان این جادهها و اتوبانهای زیبا را داشته باشید. از درآمد (جیب) ما. چرا؟
اشپیگل: در پایان ...
شاه: در پایان من میل دارم که به شما بگویم که در هر صورت هدف این نیست که از غرب انتقام گرفته شود. چرا که ما، همان طوری که من به شما گفتم، روزی عضو باشگاه (کلوپ) شما خواهیم شد. قضیۀ ما در این جهت است که روابط بین کشورهای جهان صنعتی و کشورهای تولید کنندۀ نفت بازنگری شده و نظم و ترتیبی جدید پدید آید. ما گفتهایم که دوران نفت ارزان قیمت به پایان رسیده است. ما بایستی اضافه کنیم که دوران چپاول و تاراج سپری شده است.
اشپیگل: در این تردید و پرسشی نیست.
شاه: برعکس، این خود دارای مفهومی گستردهتر است. شما از طریق چپاول نفت ارزان قیمت جامعهای رفاهزده داشتهاید و در پی آن نیز جامعهای آسان گیر که در آن تقریباً همه چیز آزاد بود و از این آزادی سوءاستفاده گردید.
اشپیگل: چه چیزهایی به نظر شما مظاهر سوءاستفاده از آزادی هستند؟
شاه: چگونه توانسته یک ایرانی در جهت منافع یک قدرت بیگانه به کشورش خیانت کند؟ چگونه توانسته یک ایرانی در یک پایگاه فلسطینی دوره آموزشی را طی کرده، بازگشته و به هواپیماربایی دست بزند؟ چرا شما اجازه میدهید که این افراد، تروریستها، در مونیخ، در پاریس و آتن حضور داشته باشند؟ طی دوران پس از جنگ جهانی دوم بسیاری از ایدهآلهای انسانی رها شده و به فراموشی سپرده شدهاند. اما کسی چه میداند، شاید آنها دوباره برگردند؛ اگر که شما برای مایحتاج زندگی خود به کار کردن مجبور شوید، از آنجایی که گذران زندگی بدون کار کردن امری آسان بوده است.
اشپیگل: جامعۀ صنعتی غرب بر پایه کار سخت استوار گردیده است و امروز همچنان بر این بنیان استوار است. و شما خودتان تلاش بر این دارید که به یک جامعۀ صنعتی تبدیل شوید، با تمامی این به اصطلاح معایب و ایرادات آن.
شاه: آری، اما بدون معایب شما، بدون ضعفهای شما.
اشپیگل: آیا شما هراسی ندارید که برخی از این عواقب اجتناب ناپذیر هستند؟
شاه: شاید اینطور باشد. اما نه تا آن هنگامیکه من زنده هستم. نه تا آن هنگامیکه من میتوانم از آن پیشگیری و جلوگیری کنم.
اشپیگل: اعلیحضرتا، ما برای این گفتگو سپاسگزاریم.
...
◀ای کاش آگاه بودیم و میدانستیم و عمل میکردیم و حق شناس بودیم!! شاهان پهلوی خواهان سر افرازی و سربلندی ایران و ایرانی در جهان بودند، آن چیزی که هم اکنون وجود خارجی ندارد، رژیم تروریستی و جنایتکار جمهوری اسلامی چهره بسیار خشنی از ایرانیان به جهانیان معرفی کرد و هم اکنون ایرانی به عنوان تروریست در جهان شناخته میشود. آگاهی بنیان رهایی است. موریس آریایی...☝
...
...
...
ایران در عرض مدت کوتاهی به یکی از پنج کشور پیشرفته و قدرتمند جهان تبدیل خواهد شد.!!...... پاشاه ایران درباره تأمین نفت، بحران انرژی و همکاری با آلمان غربی. این مصاحبه در هتل امپریال (Hotel Imperial)، در شهر وین پایتخت اطریش و توسط والتر کروپس، یوهانس انگل و دیتر ویلد انجام شده و در نخستین شماره اشپیگل در ماه ژانویه سال ۱۹۷۴ میلادی منتشر گردیده است. گفتگوی هفتهنامۀ اشپیگل با پاشاه ایران به نکاتی میپردازد که اصول بنیانی جامعۀ غرب را تشکیل میدهند. در رأس همۀ آنها مردم سالاری غربی و آزادی موجود در آن جوامع است که بحث را شکل میدهد. شاه ایران ضمن اشاره به این جوانب، دیگر معیارهای جوامع غربی را نیز به زیر سؤال میبرد. بخش دیگر این گفتگو به ضرر و زیان وارده بر ایران توسط غرب اختصاص دارد. شاه ایران با برشمردن نمونههای تورم اعمال شده بر ایران از مطرح نشدن آنها توسط رسانههای غربی انتقاد میکند و صریحاً تداوم توسعه رفاه کشورهای صنعتی از طریق چپاول نفت ارزان قیمت را منتفی و خاتمه یافته میداند. شاهنشاه آریامهر از به راه اندازی رآکتورهای هستهای ایران و تلاش برای بهره گیری از انرژی خورشیدی سخن میگوید. و سرانجام شاه ایران بر این نکته صحه میگذارد که ایران هر چه زودتر خود به خریدار نفت خام تبدیل خواهد شد. بار سنگین سیاست راهبردی شاه برای پیشبرد اقتصاد ایران در میان رسانههای غربی نیز با ناخرسندی فراوان روبرو شده بود. ایجاد دگرگونی بنیادی در پهنۀ اقتصاد ایران طی گذشت یک نسل و بهرهگیری از فناوری پیشرفته غربی بدون تأثیر پذیری از افکار آن جوامع، محور اصلی این برنامه محسوب میشدند. سخن از «ایسم»ها است و عدم توانایی کاربردی آنها در جوامع امروزی. برای بر پا سازی ایران نوین گویی بایستی نسخهای ایرانی، توسط ایرانیان، بر پایۀ اندیشۀ ایرانی تهیه و به کار گرفته شود. همچنین پاشاه ایران به بیان دیدگاه خود پیرامون جای و مکان ایران در جهان آینده میپردازد؛ جهانی که با دگرگونی بنیانی روبرو خواهد بود و بازیگرانی نوین را در عرصۀ معادلات بین مللی تجربه خواهد کرد. شاهنشاه آریامهر صریحاً در برابر احتمال هجوم نظامی کشورهای غربی برای دسترسی به منابع نفتی ایران نیز هشدار میدهد. واکنش ایران قاطعانه خواهد بود: «این اتفاق نخواهد افتاد. چرا که در این صورت همه چیز به آسمان خواهد رفت.»
اشپیگل: اعلیحضرتا، شما یکبار گفتید که ایران در عرض مدت کوتاهی به یکی از پنج کشور پیشرفته و قدرتمند جهان تبدیل خواهد شد.
شاه: بیایید بگوییم پس از گذشت یک نسل.
اشپیگل: این تخمین و پیش نگری شما بر چه پایهای استوار است؟
شاه: تلاش، کوشش و کارمایۀ (انرژی) مردم ما؛ کشورداری ما، صرفنظر از ... همین دیروز ما برخی تظاهرکنندگان را دیدیم. خودتان تصورش را بکنید، ایرانیان – اگر که آنها واقعاً ایرانی بودند – ایرانیانی که علیه رهبر خودشان تظاهرات میکردند؛ پس از این همه اقدامات که ما برای کشورمان انجام دادهایم! این کشورداری است که ما در سرزمینمان داریم: همه پشتیبان دستگاه و دولت هستند، با جان و دل. ما با تروریستها روبرو هستیم، شما با تروریستها روبرو هستید. در آلمان شما خودتان نیز با دار و دستۀ «بادر» (Baader) روبرو هستید.
اشپیگل: برای اینکه به پرسشمان دربارۀ پنج کشور قدرتمند جهان بازگردیم: شما چین را به حساب نمیآورید؟
شاه: من هیچ نامی نبردم، اما معمولاً بایستی ایالات متحده آمریکا و اتحاد شوروی باشند ...
اشپیگل: چین نه؟
شاه: خب، من اگر میگویم «قدرت»، منظور من توان کوبندۀ نظامی نیست. در سال ۱۹۸۰ چین بیش از یک میلیارد نفر جمعیت خواهد داشت. اصولاً چگونه میتوان نیازهای یک جامعۀ پیشرفتۀ ۱٬۵ میلیارد نفری را به نحو مطلوب برآورده و ارضاء کرد؟ ● مردمان ما انسانهایی کوشا، جویای دانش و مشتاق آموختن هستند؛ در این امر اصلاً تردیدی نیست. ما دارای سنن و رسوم خودمان هستیم، ما تاریخی بسیار کهن داریم – تاریخی ۳۰۰۰ ساله. چرا ما بایستی از دیگران تقلید کنیم؟ باری. من نمیدانم چه سرانجامی روزی در انتظار ژاپن خواهد بود، چرا که ژاپن ذغال سنگ ندارد، آنها نفتسنگ هم ندارند، آنها نفت ندارند، آنها هیچ چیزی ندارند، مطلقاً هیچ چیز. نقاط ثقل و اهمیت در جهان به صورتی بنیانی جابجا خواهند شد. کسی چه میداند، شاید برزیل به یکی از پیشرفتهترین کشورهای دنیا تبدیل شود. آیا میدانید که میزان رشد واقعی اقتصاد ما طی سال جاری بالغ بر ۲۰ درصد خواهد شد؟ این در بسیاری از مقیاسها یک رکورد جهانی محسوب میشود. حداکثر آنچه که ژاپن داشته ۱۶ درصد بوده است. ده سال دیگر ما آنی خواهیم بود که شما امروز هستید، شما (آلمانیها)، فرانسویها یا بریتانیاییها.
اشپیگل: ده سال دیگر؟
شاه: اوه، آری. تنها مشکل ما این است که افراد فنی و متخصص تربیت کنیم.
اشپیگل: کشورهای غربی برای دستیابی به استانداردهای امروز نسلها را پشت سر گذاشتهاند. و شما باور دارید که میتوانید به صورت جهشی این مدت زمانی را طی کنید؟
شاه: آری. مردمان ما انسانهایی کوشا، جویای دانش و مشتاق آموختن هستند؛ در این امر اصلاً تردیدی نیست. از افراد خودتان بپرسید که در کشورمان کار میکنند. و ما همه گونه دستاویز و انگیزه هم داریم. ما دارای سنن و رسوم خودمان هستیم، ما تاریخی بسیار کهن داریم – تاریخی ۳۰۰۰ ساله. چرا ما بایستی از دیگران تقلید کنیم؟
اشپیگل: و فناوری غربی؟
شاه: شما برای کاوش و تحقیقات میلیونها دلار هزینه کردهاید و پس از سالها کار فراوان و دشوار به کشف برخی چیزها نائل شدهاید. چرا ما نبایستی از این نتایج برداشت کنیم؟ البته که ما همه این چیزها را برگرفته و خواهیم پذیرفت؛ و آنچه را که برای ما مفید فایده و خوب است را نیز نگاه خواهیم داشت. و همچنین ما در موقعیتی هستیم که توانایی توسعه و پردازش ایدههای خودمان را نیز داریم. همه این «ایسم»ها، کاپیتالیسم، سوسیالیسم، کمونیسم و غیره کهنه شدهاند؛ ۱۰۰۰ سال، ۱۵۰ سال قدمت دارند و با ایدهآلهای انسانی تطابق ندارند. اینها با پیشرفت تکنیک مطابقت ندارند و فاقد همخوانی با دوران معاصر ما میباشند.
اشپیگل: اعلیحضرتا، شما یکبار گفتید که چنانچه کشورهای غربی بخواهند به تغییر اصول بنیانی معاملات نفت بر خلاف آنچه که مد نظر شما میباشد روی بیاورند، آنها یک چیز را فراموش کردهاند: همانا اینکه شما میتوانید به سادگی منابع نفتی را مسدود کرده و ببندید. شما گفتید که ما بدون درآمدهای نفتی هم میتوانیم زنده بمانیم و با شیر بز به گذران زندگی بپردازیم، آنچنان که قرنها آنرا انجام دادهایم. اما جهان صنعتی بدون نفت محکوم به نابودی و مرگ است. آیا شما نباید با این هراس روبرو باشید که کشورهای صنعتی ترجیحاً سرانجام به جای مردن به نبرد روی بیاورند و نفت خام – این عصارۀ حیاتی – را با زور و جبر نظامی به دست بیاورند؟
شاه: این اتفاق نخواهد افتاد. چرا که در این صورت همه چیز به آسمان خواهد رفت.
اشپیگل: آیا احساس نمیکنید که مغرب زمین و مشرق زمین ناگهان در پهنۀ یک جدال تاریخی قرار گرفتهاند؟
شاه: من فکر نمیکنم که چنین ابعادی را به خود گرفته باشد، چرا که نفت همچنان فراهم خواهد بود.
اشپیگل: حداقل در وضعیت کنونی. در ۲۳ دسامبر (۱۹۷۳) اعراب تهدیدات اولیه خودشان مبنی بر کاهش سی درصدی تولید نفت برای ماه ژانویه را پس گرفتند. میزان این کاهش اکنون بایستی در حدود ۱۵ درصد باشد. به نظر شما علت بروز این تغییر چه چیزی بوده است؟
شاه: دلایل متعددی میتواند وجود داشته باشد. از جمله اطلاعاتی که وزرای آنها طی سفرهایشان به اروپا و ایالات متحده آمریکا کسب کردهاند.
اشپیگل: شاید این تحریم فقط یک سراب بوده است؟
شاه: ایالات متحده آمریکا به این نتیجه رسیده است که واردات نفتی آن کشور هرگز کاسته نخواهد شد. من گزارش مربوط به آنرا یک ماه پیش دیدهام.
اشپیگل: اعراب همیشه ادعا میکنند که قادر به ردیابی و یافتن مقصد نهایی نفتی را که فروختهاند، هستند.
شاه: ما شنیدهایم که محمولۀ تانکرهای نفتی در پهنۀ دریاهای آزاد سه بار خریده و فروخته شدهاند و کشتیها مسیر خودشان را تغییر دادهاند. چه کسی میخواهد بداند که آنها سرانجام کجا پهلو میگیرند؟
اشپیگل: با این اوصاف اعراب ادعا میکنند که آنها دارای سیستمی هستند که بندر و مقصد نهایی را قابل تشخیص میسازد.
شاه: آیا آنها دارای یک سیستم تجسس، ردیابی و نظارت ماهوارهای هستند؟ این واقعاً دشوار است که کنترل به صورتی دقیق انجام شود. اما شما همیشه از این سوی قضیه صحبت میکنید. شما همیشه از بالا بردن میزان قیمت نفت توسط ما صحبت میکنید. شما هیچگاه از بالا بردن بهای کالاها و اجناس خودتان ذکری به میان نمیآورید. آیا میدانید که ما چه بهایی برای فرآوردههای پتروشیمی میپردازیم؟ شما هرگز علاقهای به این مسئله نشان ندادهاید. چقدر از بهر ما به ثروت خودتان اضافه میکنید؟ آیا میدانید که ما برای شکر چه قیمتی را میپردازیم؟ این برای شما جالب نیست. برای سیمان؟ این هم برای شما جالب نیست. برای برخی از فرآوردههای پتروشیمی قیمتها پنج برابر شدهاند، در برخی موارد حتی سی برابر.
اشپیگل: اما شما حال دیگر نفتتان را میفروشید. نفتی که هزینۀ تولید هر بشکۀ آن ۱۰ تا ۲۰ سنت است را با بهای هفت دلار و یا بیشتر میفروشید.
● من امیدوارم که شما مرا جدی بگیرید. من رآکتورهای هستهای خود را به راه میاندازم، من آماده هستم در امور تحقیقاتی پیرامون بهرهگیری از انرژی خورشیدی با هر کسی همکاری داشته باشم؛ و من خرید نفت خام را آغاز خواهم کرد. این سود و بهرهای نامتعارف در مقایسه با آنچه که در کشورهای غربی معمول است، میباشد.
شاه: اما شما میدانید که این ذخائر طی سی سال آینده رو به پایان میگذارند. اگر ما روند امروز را دنبال کنیم، پس از گذشت سی سال ما بایستی چه کنیم؟ ما مراکز هستهای خودمان را بزودی زود به راه خواهیم انداخت، به همان زودی که شما نیز به دنبال انجام آن هستید. من اگر میتوانستم همین فردا نفت میخریدم.
اشپیگل: جدی؟
شاه: من امیدوارم که شما مرا جدی بگیرید. من رآکتورهای هستهای خود را به راه میاندازم، من آماده هستم در امور تحقیقاتی پیرامون بهرهگیری از انرژی خورشیدی با هر کسی همکاری داشته باشم؛ و من خرید نفت خام را آغاز خواهم کرد. اما از سوی دیگر در مقالهها و نوشتههایتان این پرسشها را هیچگاه مطرح نمیکنید، فقط اینکه بهای نفت افزایش یافته است. برای چه و به چه دلیل؟ من دلیل آنرا به شما میگویم. هیچگاه این پرسش از سوی شما مطرح نشده که چرا شما خودتان بر نفت خام این همه مالیات میبندید. برای اینکه شما میخواهید در کشورتان این جادهها و اتوبانهای زیبا را داشته باشید. از درآمد (جیب) ما. چرا؟
اشپیگل: در پایان ...
شاه: در پایان من میل دارم که به شما بگویم که در هر صورت هدف این نیست که از غرب انتقام گرفته شود. چرا که ما، همان طوری که من به شما گفتم، روزی عضو باشگاه (کلوپ) شما خواهیم شد. قضیۀ ما در این جهت است که روابط بین کشورهای جهان صنعتی و کشورهای تولید کنندۀ نفت بازنگری شده و نظم و ترتیبی جدید پدید آید. ما گفتهایم که دوران نفت ارزان قیمت به پایان رسیده است. ما بایستی اضافه کنیم که دوران چپاول و تاراج سپری شده است.
اشپیگل: در این تردید و پرسشی نیست.
شاه: برعکس، این خود دارای مفهومی گستردهتر است. شما از طریق چپاول نفت ارزان قیمت جامعهای رفاهزده داشتهاید و در پی آن نیز جامعهای آسان گیر که در آن تقریباً همه چیز آزاد بود و از این آزادی سوءاستفاده گردید.
اشپیگل: چه چیزهایی به نظر شما مظاهر سوءاستفاده از آزادی هستند؟
شاه: چگونه توانسته یک ایرانی در جهت منافع یک قدرت بیگانه به کشورش خیانت کند؟ چگونه توانسته یک ایرانی در یک پایگاه فلسطینی دوره آموزشی را طی کرده، بازگشته و به هواپیماربایی دست بزند؟ چرا شما اجازه میدهید که این افراد، تروریستها، در مونیخ، در پاریس و آتن حضور داشته باشند؟ طی دوران پس از جنگ جهانی دوم بسیاری از ایدهآلهای انسانی رها شده و به فراموشی سپرده شدهاند. اما کسی چه میداند، شاید آنها دوباره برگردند؛ اگر که شما برای مایحتاج زندگی خود به کار کردن مجبور شوید، از آنجایی که گذران زندگی بدون کار کردن امری آسان بوده است.
اشپیگل: جامعۀ صنعتی غرب بر پایه کار سخت استوار گردیده است و امروز همچنان بر این بنیان استوار است. و شما خودتان تلاش بر این دارید که به یک جامعۀ صنعتی تبدیل شوید، با تمامی این به اصطلاح معایب و ایرادات آن.
شاه: آری، اما بدون معایب شما، بدون ضعفهای شما.
اشپیگل: آیا شما هراسی ندارید که برخی از این عواقب اجتناب ناپذیر هستند؟
شاه: شاید اینطور باشد. اما نه تا آن هنگامیکه من زنده هستم. نه تا آن هنگامیکه من میتوانم از آن پیشگیری و جلوگیری کنم.
اشپیگل: اعلیحضرتا، ما برای این گفتگو سپاسگزاریم.
...
◀ای کاش آگاه بودیم و میدانستیم و عمل میکردیم و حق شناس بودیم!! شاهان پهلوی خواهان سر افرازی و سربلندی ایران و ایرانی در جهان بودند، آن چیزی که هم اکنون وجود خارجی ندارد، رژیم تروریستی و جنایتکار جمهوری اسلامی چهره بسیار خشنی از ایرانیان به جهانیان معرفی کرد و هم اکنون ایرانی به عنوان تروریست در جهان شناخته میشود. آگاهی بنیان رهایی است. موریس آریایی...☝
...
...
...
No comments:
Post a Comment