
منشأ دین از نظر دانشمندان...به نظر شما دین چگونه به وجود آمد؟؟

بعضى گفتند علت پیدایش دین جهل و نادانى بشر است , بشر مى خواسته حوادث جهان را تعلیل نماید و براى آنها علت ذکر کند و چون علتها را نمى شناخته است , علت ماوراء طبیعى براى حوادث فرض کرده است.
بعضى دیگر گفته اند علت اینکه بشر بی خرد بسوى دین گرائیده علاقه ایست که بنظم و عدالت دارد , وقتى که در دنیا از طرف طبیعت یا اجتماع بى عدالتى مى بیند براى اینکه تسکینى جهت آلام درونى خود پیدا کند دین را سپری براى خویشتن مى سازد .
صاحبان فرضیه هاى فوق گفتند : علم و خرد را توسعه بدهید , دین از میان مى رود . چنین فرض کردند که با توسعه علم و خرد خود به خود دین از میان مى رود , آگاه و دانا شدن مساوى است با بیدین شدن.
بعضى آمدند براى پیدایش دین یک علت دیگر فرض کردند و گفتند دین وسیله ایست براى کسب امتیاز در جامعه هاى طبقاتى . این فرضیه مارکسیست هاست , گفتند بشر در ابتدا زندگى اشتراکى داشته است , آن وقتى که زندگى ابتدائى و قبیله اى بوده است , در آن زمان اساسا دینى وجود نداشته , به علل خاصى مالکیت پیدا مى شود .جامعه طبقاتى بوجود مىآید فئودالیسم بوجود مىآید , بعد از فئودالیسم، کاپیتالیسم پیدا مى شود , طبقه حاکم بوجود مىآید و طبقه محکوم , مظلوم و رنجبر و زحمتکش .در نهایت در جامعه فئودالیستى و کاپیتالیستى طبقه حاکمه براى اینکه منافع خود را حفظ کند دین را اختراع مى کند تا طبقه محکوم در مقابل او قیام نکند دین وسیله ایست , افسارى , پوزبندى است براى طبقه مظلوم و محکوم از طرف طبقه ظالم و حاکم .
صاحبان فرضیه هاى دیگر گفتند خرد چاره کننده دین است , اگر خرد بیاید دین از میان مى رود.به هر حال این دانشمندان که با دید مادی به دین می نگریستند: برای منشأ دین این نظرات را بیان نمودند.


...

آنکه ناموخت از گذشت روزگار … هیچ ناموزد ز هیچ آموزگار...
--------------
No comments:
Post a Comment