Saturday, January 17, 2015

موی بشکافی به ‌عیب دیگران چو به ‌عیب خود رسی کوری از آن


موی بشکافی به ‌عیب دیگران
چو به ‌عیب خود رسی کوری از آن

در جهان مجازی  تحریف حقایق تاریخی باب شده است، انقلابیون و افراد ناباب و کسانی که در ایران انقلاب سیاه کردند و هم اکنون از کرده خود پشیمان شده اند، همچنان در اینجا و آنجا می نگارند، که شاه مذهبی بوده است  و شاه این بوده است و شاه و آن بوده است!!  باید به اینها فهماند که، شاه سکولار بود و مذهبی نبود.   پادشاه ایران یک شخصیت غیر مذهبی داشت. در اینجا باید از انقلابیون ویرانگر پرسید، که پدران و مادران شما و خودتان در آن زمان چه کار میکردید؟ در یک کشور مذهب زده، که پدران و مادران شما و خودتان همگی تا اعماق با خرافات اسلام ننگین ١٤٠٠ ساله تازیان تبهکار میخابیدید و بیدار میشدید، آیا پادشاه ایران چاره یی بجز تظاهر به مذهب داشت؟ رضا شاه بزرگ با مذهب قرون وسطایی تازیان در افتاد، دیدیم که کور اندیشان آن زمان چگونه دشمن خونی ایشان شدند! شاه تظاهر به مذهب میکرد، به همین جهت نیز شما انقلابیون به دنبال آخوندان قرون وسطایی رفتیدید، و با شعار های تازیانی به جان فرهنگ ٢٥٠٠ ساله کشور آریایی افتادید و همه ارزش های ملی میهنی و نشانه های تمدن و مدرنیته را نیز یک شبه با کمک آخوندان جنایتکار در ایران به آتش کشیدید و نابود کردید! روزهای خوب را خراب کردند، حال یک چیزی هم طلبکار شده اند؟ پرسش در این است که چرا بجای همکاری با بازماندگان تازیان لجام گسیخته و تبهکار و آخوندان جنایت پیشه، با آن سیستم مدرن در ایران همکاری نکردید، که هم پادشاه ایران ایرانی می اندیشید و هم ایران را یک کشور نیمه اروپایی کرده بود، که در آن هم زنان و هم مردان از آزادی و امنیت کامل بر خوردار بودند. بجای اینکه معضلات را به گردان آن سیستم آریایی بیاندازید، نخست به کارنامه سیاه و ننگین خودتان هم یک نیم نگاهی بیاندازید، خواهید دید که با نادانی و نا آگاهی کامل چه سرنوشت محتوم و شومی را برای ایران و ایرانی و برای خودتان رقم زدید! تا هنگامیکه که ایرانی ها با خرافات اسلامی تازیان جنایتکار میخوابند و با آن بیدار میشوند، تا زمانی که به جای دکتر رفتن به آهن های چرکین و کثیفی مانند رضای تازی تبهکار در خراسان و اینگونه خرافات آویزان میشوند، تا زمانی که به جای شعار آزادی ،،الله و اکبر بت بزرگ سنگی تازیان (کلمات عربی) را میگویند و و و... آزادی و دمکراسی در ایران یک توهم بیش نیست. پادشاه ایران همیشه مردم را از خطرات شوم ارتجاع سرخ و سیاه آگاه میکردند، اما شما آنقدر در افیون مذهب پوشالی و ایدیولوژی های تاریخ مصرف گذشته و پوسیده غرق شده بودید، که کور شده و چشم بینا هم نداشتید که ببینند انسان ایرانی مدرن شده است و مملکت پیشرفت کرده است! آیا شاه به شما گفت که در ایران انقلاب ویرانگر و سیاه کنید؛ و سرنوشت خود را به دست یک مشت تروریست جنایتکار بسپارید، تا همه را تار و مار و ملیون ها ایرانی را نیز در جهان آواره کنند؟ به راستی که ایرانی عوام پرست است، و هنر اندیشیدن در آنها وجود ندارد، همیشه دوست دارند دیگران بجای آنها فکر کنند، و تا هنگامی که چنین است، هیچ نباید تعجب کرد که هم اکنون یکی از جنایتکارترین رژیم ها در ایران هستی ملت را بر باد دهد، و بر مال و جان مردم حکومت کند! در وضع موجود همه شما مقصر هستید.
آگاهی بنیان رهایی است.
موریس آریایی
21.11.2013

No comments:

Post a Comment