Monday, February 29, 2016

شورشیان ننگین ۵۷




شورشیان ننگین ۵۷ یک به یک به اشتباه و غلطکاری خود اقرار میکنند!!
ایکاش انقلاب نشده بود!!
ایکاش خمینی را در ماه ندیده بودیم. ایکاش "خمینی ای امام" را برایش نخوانده بودیم. ایکاش شعار "شاه به ما کتک می ده، خمینی به ما پفک می ده" را توی دهان بچه هائی که در تظاهرات انقلابی واردشان کرده بودیم نینداخته بودیم و بسته های پفک را که از درون وانت های کاروان بازار و موتلفه مسلط بر بازار بیرون می ریختند، دستشان نداده بودیم. ایکاش لاستیک روی آسفالت خیابان ها نسوزانده بودیم و بچه های با ادب و نازنین محله را به ساختن کوکتل مولوتف و سپس تشکیل کمیته های محلی ترغیب نکرده بودیم.
این روزها را دهه فجر نامگزاری کرده اند و بیشمار دلسوخته و فریب خورده بر آن نام "دهه زجر" نهاده اند. ایکاش نه دهه فجر داشتیم، نه دهه زجر. نه انقلاب، نه اصولگرای افراطی، نه معتدل. ایکاش اصلا انقلاب نشده بود تا اصلاحات از دل آن بیرون بیاید، آن هم با بنیه ای ضعیف که باری بشود بر خاطر آزرده ما. بهانه ای بشود تا زورمندان به اتهام همسوئی با آنان، طومار جمعیت بزرگی را بر باد بدهند. ایکاش انقلاب نشده بود.
فزون بر آن ایکاش مطبوعات انقلاب زده ما، که شده بودند طوطی سخنگوی خمینی، مردم را تشویق می کردند به مطالعه تالیفات خمینی و حکومت پیشنهادی او که ولایت فقیه بود. ایکاش شورای موقت انقلاب که در ترکیب آن میانه روهای دینی فراوان بودند، چنان قانونگزاری نمی کردند که دادگاههای انقلاب را به صورت یک تشکیلات خودسر از تصویب بگذرانند و به صراحت در مصوبه شان تاکید کنند این دادگاهها از آئین دادرسی کیفری تبعیت نمی کنند. ایکاش در مصوبات خود، جارو بر نمی داشتند و زنان قاضی را مثل آشغال دور نمی ریختند. و بسیار مصوبات ضد مردمی را با وجود مرام و مسلک میانه رو، تقدیم دو آتشه های افراطی که قرار بود مجری آن مصوبات بشوند، نمی کردند.
وقتی داشتیم انقلاب می کردیم، آخوندها مهربان بودند. سینما رکس آبادان را البته به آتش می کشیدند، ولی بلندگو به دست، مردمی را که وارد صحنه تظاهرات نمی شدند و روی پیاده رو به تماشای آینده سیاه خود می ایستادند با قربان صدقه به صفوف انقلابی دعوت می کردند. وقتی داشتیم انقلاب می کردیم، همگی با عطش کتاب های جلد سفید را گونی گونی از دستفروش ها می خریدیم و می رفتیم آنها را می خواندیم. کتابها یا مارکسیستی بود یا دکتر شریعتی. دریغ از این که تالیفات خمینی را که رهبرمان شده بود از مراکز فروش کتابفروشی ها تقاضا کنیم. دریغ از این که آخوندها ، همان ها که در صفوف اول دستجات تظاهر کننده راه می رفتند ، کتابهای خمینی را تبلیغ کنند و در اختیار بگذارند. ما نیز متقاضی نبودیم. مارکسیسم و دکتر شریعتی را با ولع می خواندیم، اما دنبال عکس خمینی که اصلا نمی خواستیم او را بخوانیم راه می رفتیم.
ایکاش نمی گفتیم " فقط شاه برود و هرکس دیگری بیاید". ایکاش ما بی حجاب ها فقط از روی چشم هم چشمی، روسری روی سر نمی انداختیم و در پاسخ به این پرسش که چرا چنین می کنید، نمی گفتیم "با همین یک تکه پارچه کمر امپریالیسم را می شکنیم". ایکاش به حکومت و جامعه اسلامی عربستان سعودی در آن زمان نیم نگاهی می کردیم و به شمشیری که با آن سر از بدن زن و مرد زناکار جدا می کردند، خیره می شدیم. ایکاش فروشگاههای زنجیره ای را به آتش نمی کشیدیم و غارت نمی کردیم. ایکاش رهبران غیر دینی توانمندی داشتیم که به سهولت زیر بال خمینی نمی رفتند و از طرفی زیر بال او را نمی گرفتند. ایکاش زنان تحصیلکرده و پرشور انقلابی، از تاریخ نزدیک به دوران زندگی خود خبر داشتند و می دانستند خمینی، دادن حق رای به زن ها را ترویج فحشا می داند و با این عوامفریبی، که قم و مشهد هم آن را تبلیغ کرده بودند، از سال 1341 و 42 ببعد برای خودش لشگر درست کرده است.
اما این کاشکی ها از دلهای سوخته ای برمی خیزد که زندگی های از هم گسیخته و امیدهای بربادرفته دیوانه شان کرده است. کم نیستند ایرانیانی که درون و بیرون ایران، نان چرب انقلاب را می خورند و تازه حالا پیرو خمینی شده اند. حالا که میراث او به صورت فساد اقتصادی در جمع آنان تقسیم شده و بر عرش اعلی نشسته اند، تازه دریافته اند، اگر خمینی نبود، این سفره های عریض و طویل پهن نشده بود و نمی توانستند بی حساب و کتاب دلار و پوند چاپ بزنند و در سراسر جهان به صورت نقدی و ملکی ثروت بیندوزند. این تازه انقلابیون، البته نان کهنه انقلابیون را می خورند که اغلب یا جان باخته اند و سنگی هم بر گورشان نیست. یا دق کرده اند. یا زندان های مخوف را تجربه کرده اند. یا آواره شده اند و یا نیازمند لقمه ای نان، چشم به رفع تحریم ها دوخته اند.
ایکاش انقلاب نشده بود. عروسک باربی را نمی سوزاندند. یا پیش از آن نگاهی به اطراف می انداختند و باربی های جان دار را می دیدند که با وجود انواع خطرها که تهدیدشان می کند، کفش و کیف و اندام و لباس و آرایش و رفتارشان، صدها باربی را توی جیب شان می گذارد.
ایکاش انقلاب نشده بود. بر طبل ایجاد تاسیسات انرژی هسته ای نمی کوبیدند. مجبور نمی شدند برای های و هوی بیشتر و برای اجرای اصل 44 قانون اساسی ( خصوصی سازی ) احمدی نژاد را بیاورند تا همه مراکز برنامه ریزی اقتصادی و نظارت ها را آزادانه ببندد و همه دارائی ها را با مناقصه و مزایده مهندسی شده تحویل سپاه بدهد. مقام معظم رهبری هم لب از لب نجنباند و در این خصوص فصل الخطاب صادر نکند.
ایکاش انقلاب نشده بود تا به "برجام" هم نمی رسیدیم و مردمی که میلیون ها دلار از جیب شان دزدیده بودند تا رآکتور اتمی برای شان بسازند، به چشم نمی دیدند که قلب را از قالب سیمانی اش بیرون می کشند و تازه اعلام پیروزی می کنند و آن را جشن می گیرند.
ایکاش انقلاب نشده بود. ایکاش بچه های معصوم ما همان کتک های شاه را می خوردند، ولی لب به پفک های خمینی نمی زدند.
ایکاش دستکم اگر انقلاب هم می شد، آن همه فرهیخته ایرانی یک "شورای نگهبان منافع ایران" تشکیل داده بودند و در آن شورا صلاحیت خمینی را برای رهبری رد می کردند. به فرض هم که مردم گوش شنوا نداشتند، آنها به وظیفه عمل کرده بودند. اما نکردند.
این روزها بی آن که بغضی و کینه ای نسبت به حسن خمینی داشته باشیم، در این حسرت می سوزیم که ایکاش پدر بزرگ ایشان در زمان خود رد صلاحیت می شد و ما تغییرات سیاسی را بدون انقلاب اسلامی تجربه می کردیم .
روشن است که در میان حسرت ها و ایکاش ها گم شده ایم و واضح است که با واگوئی درد، چیزی تغییر نمی کند. اما این هم واضح است که پس از 37 سال، بار اندوه همه ما سنگین تر از آن شده که بتوانیم از بیان حسرت ها خودداری کنیم. این که زیر فشار انبوه درد، باز هم به صحنه انتخابات مضحکی که در جریان است می نگریم، و آن را می کاویم، هنوز از حضور ملتی خبر می دهد که نمی خواهد سکوت کند و بمیرد. هر چند به چشم می بیند گورهائی را که برایش کنده اند.
مهرانگیز کار 932
پس نویس:

شاه که رفت ایران و منظقه هم به گا رفت!!
◀ننگ ابدی بر كمونيستها و توده اي ها و ماركسيست هاي اسلامي مجاهدين تروریست و تازی پرست و تاز ی پرستان ابله و احمق و شبه روشنفکران ابله و نادان و اخوندهاي جنایتکار و ملعون كه با دروغ و نيرنگ با احساسات مردم بازي كردند و نتيجه همبستگي و اتحاد شوم آنها نابودي ايران و کشتار و آواره گی ايراني و به قدرت رسیدن خمینی ملعون و جنایتکار و بوجود آمدن كثيف ترين و جنایتکارترين رژیم جهان يعني جمهوري جنایتکار اسلامي در ایران شد. پیشگیری از درمان بهتر است!! یکی از عوامل شکست خاندان پهلوی ایراندوستی و مردمی بودن آنها بود, اگر مانند آخوند های جنایتکار تسمه از گرده ایرانی ها ی حق ناشناس میکشیدند هنوز هم سیستم آنها پابر جا بود!! کدبان موریس آریایی- آگاهی بنیان رهایی است...

شورشیان ۵۷ یک به یک به اشتباه و غلطکاری خود اقرار میکنند!!
◀پادشاه ایران بسیار کوشید تا ایرانیها را مدرن و متمدن و آدم کند, اما شوربختانه در دوران شاه همه آدم نشدند و بعضی در عقب ماندگی خود دست و پا میزدند. یکی از بزرگترین خیانت و جنایتی که درسی سال و هشت اخیر در ایران رخ داد به واسطه بی خردی و نادانی به اصطلاح روشنفکران آن زمان بود که گوسفند وار به دنبال کسی رفتند که اصلان درکی از اقتصاد و سیاست روز جهان نداشت و از آنجا که خمینی ملعون و جنایتکار خود و طبقه فاسد و جنایتکارش جانوران اسلامی بودند, میگفت اقتصاد مال خر است. آن جنایتکار بزرگ تنها به فکر قدرت بود و درد اسلام تازیان بی فرهنگ را داشت.موریس آریایی- از عوام هیچ انتظاری نباید داشت که به سادگی فریب خوردند هنگامیکه خواص نیز مسحور آن فریب بزرگ شده بودند و عکس خمینی ملعون را با داس و چکش در ماه آویزان کرده بودند!!. اسلام جنایتکار تازیان مکتب نابودی و ویرانی و تباهی است و برای ساختن نیامده، آمده است تا هرآنچه بشر ساخته، غارت و تخریب و نابود کند. جمهوری جنایتکار اسلامی هم برای ایرانیان جز اعتیاد، فساد، فحشاء، قتل، کشتار، غارت، سنگسار، تجاوز به زنان و مردان و اعدام کاری نکرده است.موریس آریایی ... هر آخوند تبهکار، بنا بر تعریف دشمن ایران و تمدن ایرانی است؛ با انداختن عبا بر دوش و گذاشتن عمامه بر سر، آخوند جنایتکار سوگند یاد می کند که ویران کننده ایران و آئین زرتشت و کوروش و برپا دارنده آئین مرگ آور و ایران ستیزانه اسلام تبهکار تازیان است. آخوند تروریست، ستون پنجم حجاز در تیسفون و پارس است؛ مرگ هر آخوند جنایتکار در ایران، مرگ یک گماشته تازیان و اهریمن است. از تجاوز به دختران خُرد سال در زندان ها و پسران پیش از اعدام گرفته تا شکنجه وحشیانه مخالفان سیاسی، از سنگسار زنان تا قتل فجیع مخالفان در خانه های خود، از قطع دست و پا، در آوردن چشم ها از حدقه، انداختن افراد از ارتفاع تا ... همه و همه مشخصات عملی و حقوقی اسلام تبهکار تازیان و جمهوری جنایتکار اسلامی است، آخوند تبهکار و اسلام تازیان جنایتکار است.موریس آریایی..آگاهي بنیان رهایی است!!:.

◀شیطان در راهی رسید به ملا - شیطان بگریخت تا نگردد گمراه
فاسدتر و جنایتکارتر از آخوند ملعون خودش است. آخوندها ملعون و فاسد و جنایتکار هستند. یک آخوند جنایتکار مرده هم آخوند خوبی نیست.کدبان موریس آریایی

◀دیدگاه من: در همه زمینه ها گذشته زیبایی داشتیم و دیگر هرگز برنخواهد گشت. اگر از گذشته یاد میکنیم جدا از نوستالژی بخاطر این است که بدانیم ایران چی بود و چی شد!! مردم با شرافت و بزرگ و متمدن پیش از عنقلاب تبدیل شدن به امت خر و وحشی و حشری و دزد و مردم آزار و هیولا و بی همه چیز پس از عنقلاب! ننگ و نفرين بر کسانی که با افکار اشتباه و متعصبانه و خرافاتی آن وضع را با این فلاکت عوض نمودند. یکی از عوامل شکست خاندان پهلوی ایراندوستی و مردمی بودن آنها بود, اگر مانند آخوند های جنایتکار تسمه از گرده ایرانی ها ی حق ناشناس میکشیدند هنوز هم سیستم آنها پابر جا بود!!کدبان موریس آریایی- آگاهی بنیان رهایی است....

◀ روشنگری و فرهنگسازی: مطالب را با ذکر منبع و نام برگ به اشتراک بگذارید، اینگونه ارزشگزاری به کار و زحماتی است که نویسندگان مطالب میکشند. سرقت ادبی جرم است، سعی کنید خودتان نو آوری کنید و اگر مطلبی هم از جایی بر میدارید نام منبع و نویسنده آن را نیز ذکر کنید!! کدبان موریس آریایی- آگاهی بنیان رهایی است...

◀نشانی برگ در تلگرام با مطالب متنوع : به برگ روشنگری در تلگرام بیوندید. و در معرفی آن به دوستان خود نیز کوشا باشید. آنکه ناموخت از گذشت روزگار … هیچ ناموزد ز هیچ آموزگار... https://telegram.me/DemocracyForIran
 —

No comments:

Post a Comment