Thursday, February 16, 2017

تحریف چکامه های فردوسی

Image may contain: 1 person, outdoor


◀از ماست است که بر ما است. 
تحریف چکامه های فردوسی 
به تازه گی در فیسبوک تحریف چکامه های فردوسی  بزرگ نیز باب شده است, که چکامه های زیر را منسوب به وی نمیدانند!! در صورتیکه در شاهنامه نیز آمده است!! 

در این خاک زرخیز ایران زمین 
نبودند جز مردمی پاک دین
همه دینشان مردی و راد بود
کزان کشور آزاد و آباد بود
بزرگی به مردی و فرهنگ بود
گدایی در این بوم و بر ننگ بود
از آن روز دشمن به ما چیره گشت
که ما را روان و خردتیره گشت
از آن روز این خانه ویرانه شد
که نام آورش مرد بیگانه شد
بسوزد گرت در آتش جان و تن
به از بندگی کردن و زیستن
اگر مایه زندگی بندگیست
دوصد بار مردن به از زندگیست

چو بخت عرب بر عجم چیره شد
همی بخت ساسانیان تیره شد
پر آمد ز شاهان جهان را قفیز [پیمانه]
نهان شد ز رو گشت پیدا پشیز
همان زشت شد خوب، شد خوب زشت
شده راه دوزخ پدید از بهشت
دگرگونه شد چرخ گردون بچهر
ز آزادگان پاک ببرید مهر
به ایرانیان زار و گریان شدم
ز ساسانیان نیز بریان شدم
دریغ آن سر و تاج و اورنگ و تخت
دریغ آن بزرگی و آن فر و بخت
کزین پس شکست آید از تازیان
ستاره نگردد مگر بر زیان
چو با تخت، منبر برابر شود
همه نام بوبکر و عمر شود
تبه گردد این رنجهای دراز
نشیبی دراز است پیشش فراز
نه تخت و نه دیهیم بینی نه شهر
ز اختر همه تازیان راست بهر
ز پیمان بگردند وز راستی
گرامی شود کژی و کاستی
رباید همی این از آن، آن ازین
ز نفرین ندانند بازآفرین
نهانی بتر زآشکارا شود
دل مردمان سنگ خارا شود
شود بنده بی هنر شهریار
نژاد و بزرگی نیاید به کار
به گیتی نماند کسی را وفا
روان و زبانها شود پر جفا
از ایران و از ترک و از تازیان
نژادی پدید آید اندر میان
نه دهقان، همه ترک و تازی بود
سخنها به کردار بازی بود
نه جشن و نه رامش، نه گوهر نه نام
به کوشش ز هرگونه سازند دام
بریزند خون از پی خواسته
شود روزگار بد آراسته
زیان کسان از پی سود خویش
بجویند و دین اندر آرند پیش
ز پیشی و بیشی ندارند هوش
خورش نان کشکین و پشمینه پوش
چو بسیار از این داستان بگذرد
کسی سوی آزادگان ننگرد
یکی نامه ای بر حریر سفید
نوشتند پر بیم و چندی امید
به عنوان بر از پورِ هرمزد شاه
جهان پهلوان رستم کینه خواه
سوی سعد وقاص جوینده جنگ
پر از رأی و پر دانش و پر درنگ
به من بازگوی آنکه شاه توکیست
چه مردی و آیین و راه تو چیست
به نزد که جویی همی دستگاه
برهنه سپهبد برهنه سپاه
به نانی تو سیری و هم گرسنه
نه پیل و نه تخت و نه بار و بُنه
ز شیر شتر خوردن و سوسمار
عرب را به جایی رسیده ست کار
که تاج کیان را کند آرزو
تفو باد بر چرخ گردان، تفو!
شما را به دیده درون شرم نیست
ز راه خرد مهر و آزرم نیست
بدین چهر و این مهر و این راه و خوی
همی تخت و تاج آیدت آرزوی
جهان گر به اندازه جویی همی
سخن بر گزافه نگویی همی
فردوسی بزرگ ...

در جای دیگر فردوسی در نامه ای از زبان پور هرمزد شاه به سعد وقاص :
یکی نامه ای بر حریر سفید
نوشتند و پر بیم و چندی امید
بعنوان بر از پور هرمزد شاه
جهان پهلوان رستم کینه خواه
سوی سعد وقاص جویند جنگ
پر از رای و پر دانش و پر درنگ
بمن باز گوی آنکه شاه تو کیست
چه مردی و آیین و راه تو چیست
بگرد که جوئی همی دستگاه
برهنه سپهبد برهنه سپاه
به نانی تو سیری و هم گرسنه
نه پیل و نه تخت و نه بار و بنه
زشیر شتر خوردن و سوسمار
عرب را به جایی رسیده ست کار
که فر کیانی کند آرزو
تفو بر تو ای چرخ گردون تفو
شما را به دیده درون شرم نیست
ز راه خرد مهر و آزرم نیست
بدین چهر و این مهر و این راه و خوی
همی تخت و تاج آیدت آرزوی
جهان گر باندازه جوئی همی
سخن بر گزافه نگوئی همی
سخنگوی مردی بر ما فرست
جهاندیده و گرد دانا فرست
بدان تا بگوید که رای تو چیست
به تخت کیان رهنمای تو کیست

ﻋﺮﺏ ﻫﺮ ﭼﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﻣﺮﺍ ﺩﺷﻤﻦ ﺍﺳﺖ
ﮐﺞ ﺍﻧﺪﯾﺶ ﻭ ﺑﺪ ﺧﻮﯼ ﻭ ﺍﻫﺮﯾﻤﻦ ﺍﺳﺖ
ﭼﻮ ﺑﺨﺖ ﻋﺮﺏ ﺑﺮ ﻋﺠﻢ ﭼﯿﺮﻩ ﮔﺸﺖ
ﻫﻤﻪ ﺭﻭﺯ ﺍﯾﺮﺍﻧﯿﺎﻥ ﺗﯿﺮﻩ ﮔﺸﺖ
ﺟﻬﺎﻥ ﺭﺍ ﺩﮔﺮﮔﻮﻧﻪ ﺷﺪ ﺭﺳﻢ ﻭ ﺭﺍﻩ
ﺗﻮ ﮔﻮﯾﯽ ﻧﺘﺎﺑﺪ ﺩﮔﺮ ﻣﻬﺮ ﻭ ﻣﺎﻩ
ﺯ ﻣﯽ ﻧﺸﺌﻪ ﻭ ﻧﻐﻤﻪ ﺍﺯ ﭼﻨﮓ ﺭﻓﺖ
ﺯ ﮔﻞ ﻋﻄﺮ ﻭ ﻣﻌﻨﯽ ﺯ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺭﻓﺖ
ﺍﺩﺏ ﺧﻮﺍﺭ ﮔﺸﺖ ﻭ ﻫﻨﺮ ﺷﺪ ﻭﺑﺎﻝ
ﺑﻪ ﺑﺴﺘﻨﺪ ﺍﻧﺪﯾﺸﻪ ﺭﺍ ﭘﺮ ﻭ ﺑﺎﻝ
ﺟﻬﺎﻥ ﭘﺮ ﺷﺪ ﺍﺯ ﺧﻮﯼ ﺍﻫﺮﯾﻤﻨﯽ
ﺯﺑﺎﻥ ﻣﻬﺮ ﻭﺭﺯﯾﺪﻩ ﻭ ﺩﻝ ﺩﺷﻤﻨﯽ
ﮐﻨﻮﻥ ﺑﯽ ﻏﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﭼﻪ ﺣﺎﺟﺖ ﺑﻪ ﻣﯽ
ﮐﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﭼﻪ ﺳﻮﺩﯼ ﺍﺯ ﺁﻭﺍﯼ ﻧﯽ
ﮐﻪ ﺩﺭ ﺑﺰﻡ ﺍﯾﻦ ﻫﺮﺯﻩ ﮔﺮﺩﺍﻥ ﺧﺎﻡ
ﮔﻨﺎﻩ ﺍﺳﺖ ﺩﺭ ﮔﺮﺩﺵ ﺁﺭﯾﻢ ﺟﺎﻡ
ﺑﻪ ﺟﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺧﺸﮑﯿﺪﻩ ﺑﺎﺷﺪ ﮔﯿﺎﻩ
ﻫﺪﺭ ﺩﺍﺩﻥ ﺁﺏ ﺑﺎﺷﺪ ﮔﻨﺎﻩ
ﭼﻮ ﺑﺎ ﺗﺨﺖ ﻣﻨﺒﺮ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺷﻮﺩ
ﻫﻤﻪ ﻧﺎﻡ ﺑﻮﺑﮑﺮ ﻭ ﻋﻤﺮ ﺷﻮﺩ
ﺯ ﺷﯿﺮ ﺷﺘﺮ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﻭ ﺳﻮﺳﻤﺎﺭ
ﻋﺮﺏ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺟﺎﯾﯽ ﺭﺳﯿﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﮐﺎﺭ
ﮐﻪ ﺗﺎﺝ ﮐﯿﺎﻧﯽ ﮐﻨﺪ ﺁﺭﺯﻭ
ﺗﻔﻮ ﺑﺮﺗﻮ ﺍﯼ ﭼﺮﺥ ﮔﺮﺩﻭﻥ ﺗﻔﻮ
ﺩﺭﯾﻎ ﺍﺳﺖ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﮐﻪ ﻭﯾﺮﺍﻥ ﺷﻮﺩ
ﮐﻨﺎﻡ ﭘﻠﻨﮕﺎﻥ ﻭ ﺷﯿﺮﺍﻥ ﺷﻮﺩ
ﻓﺮﺩﻭﺳﻲ بزرگ
●●●

از آخوند ستمگری پرسیدند :
چه می خوری؟ گفت:گوشت ملت.
گفتند چه مینوشی؟ گفت:خون ملت.
گفتند چه میپوشی؟ گفت:پوست ملت.
گفتند اینها را از کجا می اوری؟
گفت: از جهل ملت
گفتند چگونه این جهل را نگاهداری می کنی؟
گفت: در جعبه ای طلایی به نام "مقدسات"
گفتند از این جعبه چگونه محافظت
میکنی؟
گفت: بوسیله خرافات!!!

کسانیکه می توانند تو را باورمند به چرندیات مذهب کنند، می توانند تو را وادار به انجام کارهای جنایتکارانه و وحشیانه کنند.ولتر

براستی اگر ما خرد داشتيم /
کجا اين سر انجام بد داشتيم /
بسوزد در آتش گرت جان و تن/
به از زندگی کردن و زیستن/
اگر مایه زندگی بندگی است/
دو صد بار مردن به از زندگی است/
بیا تا بکوشیم و جنگ آوریم /
برون سر از این بار ننگ آوريم/
فردوسی بزرگ

گفتی پدر این سرزمین دور باد از شر و دروغ
قحطی نبیند این دیار دشمن بماند بی فروغ
گفتی چنان ارزنده است این خاک زرین کهن
خاکی که جسمت بعد از مرگ یک ذره از ایران بود
شرم بر ما ای پدر ما خود شدیم دشمن او
مهر وطن قحطی شده رایج شده کذب و دروغ
شرم بر ما ای پدر دادیم به باد آداب خویش
بیگانه شد سر مشق ما از یاد بردیم رسم خویش
به جای شمس و مثنوی سر داده ایم حزن و فغان
شیون شده عادت ما -ما وارثان مهرگان
شرم بر ما ای پدر ما که ز خود بی خبریم
دزدیده شد گنج وطن در خواب خوش غوطه وریم
بردن ربودن خاکمان به گل نشست دریایمان
گلها همه پژمرده اند رنگ رفته از فرهنگ مان
تقصیر ندارد روزگاه ظالم نخوانید این جهان
بر این دیار با شکوه ما خود نبودیم پاسبان
http://youtu.be/JEOVlg6LNKk

پ.ن: بسیار شگفت انگیز است که ۱۴۰۰ سال پیش بر نیاکان ما جنایتی بزرگ گذشته است, و بعضی ایرانیان نادان برای آن جنایتکاران تازی عزا میگیرند و شله زرد درست میکنند و خجالت هم نمی کشند!!موریس آریایی- تاریخ به ما میگوید که یک مشت عرب و تازی بیابانگرد وحشی و بی فرهنگ به سرزمین ایران وحشیانه یورش بردند و هر چیز سر راهشان بود را ویران و تار مار کردند و ایرانیان را گردن زدند. ایرانیان تنها ملتی هستند که جنایتکاران خود را هنوز از روی نادانی می پرستند. بیسوادی و خرافات و حماقت و خشونت با هم، ترکيب بسیار بدی است!!کدبان موریس آریایی نویسنده و روشنگر
آگاهی بنیان رهایی است. موریس آریایی ...
آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا میکرد!!
◀️تنها یک ایرانی میتواند کشور آباد خود را ویران کند, به خارج آید و کاسه گدایی به سوی بیگانگان دراز کند و پز هم بدهد. اگر آفریقایی ها هم بودند قدر دوران شاه را میدانستند و آن دست آورد ها را به آسانی از دست نمیدانند. ایرانی حق شناس و حق سپاس نیست.موریس آریایی-!! کدبان موریس آریایی- آگاهی بنیان رهایی است.. ❀👈
کدبان موریس آریایی نویسنده و روشنگر

👈آدم حسابیا مطالب را با نام منبع و نام برگ به اشتراک میگذارند!!
📢 فرهنگسازی:  یاد بگیرید مطالب را با نام منبع و نام برگ و نام نویسده به اشتراک بگذارید، اینگونه ارزشگذاری به کار و زحماتی است که نویسندگان مطالب میکشند. بی فرهنگی نکنید؛ دزدی ادبی جرم است.!! 👈هنگامیکه عقل انسان فعال باشد و به کار گرفته شود دیگر نمیتواند هر حماقت و نادانی و خرافاتی را باور کند.موریس آریایی-بیسوادی, خرافات, حماقت و نادانی و خشو نت با هم ترکیب بسیار خطرناک و بدی است. باید با تکرار؛ بعضی اندیشه و فکرها را وارد کله پوک دیگران کرد!!موریس آریایی- آگاهی بنیان رهایی است. موریس آریایی☝️موریس آریایی... کانال فرهنگسازی و روشنگری ایران نوستالژی: https://telegram.me/IranRoshangariKanal
آنکه ناموخت از گذشت روزگار … هیچ ناموزد ز هیچ آموزگار...
کدبان موریس آریایی نویسنده و روشنگر

◀از ماست است که بر ما است. ای کاش انسان ایرانی یاد میگرفت, که قدردان فردوسی بزرگ و روشنگران و ورزشکاران و هنرمندان و پادشاهان و دانشمندان و تاریخ و تمدن ایرانی خود باشد!! موریس آریایی- آگاهی بنیان رهایی است.....
+++
+++
+++
..

No comments:

Post a Comment