Saturday, April 15, 2017

ماجرای جنگ علی تازی سگ

Image may contain: 1 person, beard and text


ماجرای جنگ علی تازی سگ کش با عمر بن عبدود و تف انداختن او بر چهره علی تازی 

تا کی گروهی باید بفهمند که یک تازی زاده و تازی تبار جنایتکار هیچ نسبتی با من و تو ایرانی ندارد تا کی شما باید بفهمید آخر چرا باید امروز روز پدر و مردتان باشد شماها این سی و هشت سال کورید علی سگ کش جنایتکار تازی این چنین بود که وارث او حکومت جمهوری جنایتکار اسلامی شد. ننگ بر شماها که از یک رژیم دزد و قاتل جنایتکار پیروی میکنید.ننگ و شرم بر شما و بر تویی که دیروز روز پدرت بود.
***

بهترین خدمتی که میتوان به یک مسلمان زاده تازی پرست کرد، این است که او را از بند دین تحمیلی و ضد انسانی و ضد زن و جنایتکار تازیان افسار گسیخته نجات داد.! در طول تاریخ بشر؛ ادیان دروغین در هر چیز با هم اختلاف می داشتند، در یک چیز متحد بودند: دشمنی با ذهنِ آزادِ دگراندیشان! محمد تازی یک راهزن متقلب دروغگو و پدوفیل جنایتکار بود. اسلام تازیان تبهکار همین گندی است که در ایران است. جمهوری جنایتکار اسلامی هم برای ایرانیان جز فقر، جنایت، فحشا و فاحشگی، اعتیاد، قتل، کشتار، غارت، اسید پاشی، چاقوکشی، سنگسار، تجاوز به زنان و مردان و اعدام کاری نکرده است... دین و مذهبی که انتخابی نباشد و کورکورانه و به زور شمشیر به افراد در جامعه تحمیل گردد، حاصلی جز فساد، ویرانی و تباهی به دنبال نخواهد داشت. موریس آریایی-کار فرهنگی و روشنگری یک پروسه طولانی است، نمیتوان کسانی را که ١٤٠٠ سال با اوهام و خرافات تازیان لجام گسیخته خوابیده و بیدار شده اند، را یک شبه آگاه و بیدار کرد، و تا خود فرد هم نخواهد از ارزش های پستی که به وسیله آنها شکنجه و سرکوب میشود، دست نکشد، راه به جایی نخواهد برد! بی دینی و بی خدایی (آتییسم) راه نجات بشر از گمراهی، جنگ و اوهام و خرافه پرستی است. راه ما راه خردگرایی و دانش است. آگاهی بنیان رهایی است. موریس آریایی ✔ روشنگری و فرهنگسازی: مطالب را با نام منبع و نام برگ به اشتراک بگذارید، اینگونه ارزشگزاری به کار و زحماتی است که نویسندگان مطالب میکشند. سرقت ادبی جرم است، کوشش کنید خودتان نو آوری کنید. بی فرهنگی نکنید و اگر مطلبی هم از جایی بر میدارید نام برگ و منبع و نویسنده آن را نیز نام ببرید!! کدبان موریس آریایی- آگاهی بنیان رهایی است...◀فرهنگسازی:  یاد بگیرید مطالب را با نام منبع و نام برگ به اشتراک بگذارید، اینگونه ارزشگذاری به کار و زحماتی است که نویسندگان مطالب میکشند. دزدی ادبی جرم است.!! کانال فرهنگسازی و روشنگری ایران نوستالژی: https://telegram.me/IranNostalgiaKanal
 هنگامیکه عقل انسان فعال باشد و به کار گرفته شود دیگر نمیتواند هر حماقت و نادانی و خرافاتی را باور کند.باید با تکرار؛ بعضی اندیشه و فکرها را وارد مغز دیگران کرد!!موریس آریایی- آگاهی بنیان رهایی است. موریس آریایی
 +++◀کسانیکه عقیده ای را برایشان سرهم کرده و از کودکی به آنان تزریق کرده اند، با آن که آگاهانه خود چیزی را انتخاب میکند. بیشتر نمود دارد. بیهوده می خواهد عقیده ای که به زور وارد مغزش شده را حفظ کند. ما باید بیدار کنیم نسل جدید را تا فریب دکانداران عقب مانده مذهبی را نخورند تا وارد اشتباهی که نسل های پیشین به نام دین (ایده لوژی) پوسیده و یا مکتب(ایده لوژی ) ضد بشر اسلامی شدند، نشوند...بهترین خدمتی که میتوان به یک مسلمان زاده تازی پرست کرد، این است که او را از بند دین تحمیلی و ضد انسانی و ضد زن و جنایتکار تازیان افسار گسیخته نجات داد.! در طول تاریخ بشر؛ ادیان دروغین در هر چیز با هم اختلاف می داشتند، در یک چیز متحد بودند: دشمنی با ذهنِ آزادِ دگراندیشان! محمد تازی یک راهزن متقلب دروغگو و پدوفیل جنایتکار بود. اسلام تازیان تبهکار همین گندی است که در ایران است. جمهوری جنایتکار اسلامی هم برای ایرانیان جز فقر، جنایت، فحشا و فاحشگی، اعتیاد، قتل، کشتار، غارت، اسید پاشی، چاقوکشی، سنگسار، تجاوز به زنان و مردان و اعدام کاری نکرده است... دین و مذهبی که انتخابی نباشد و کورکورانه و به زور شمشیر به افراد در جامعه تحمیل گردد، حاصلی جز فساد، ویرانی و تباهی به دنبال نخواهد داشت. کار فرهنگی و روشنگری یک پروسه طولانی است، نمیتوان کسانی را که ١٤٠٠ سال با اوهام و خرافات تازیان لجام گسیخته خوابیده و بیدار شده اند، را یک شبه آگاه و بیدار کرد، و تا خود فرد هم نخواهد از ارزش های پستی که به وسیله آنها شکنجه و سرکوب میشود، دست نکشد، راه به جایی نخواهد برد! بی دینی و بی خدایی (آتییسم) راه نجات بشر از گمراهی، جنگ و اوهام و خرافه پرستی است. راه ما راه آزادی و خردگرایی و دانش است.!! کدبان موریس آریایی-آگاهی بنیان رهایی است...

گفته علی سگ کش تازی در نهج الاغه : ما عقاید خودمان را با شمشمیر هایمان حمل میکنیم شمشیر ما زبان اسلام است.
نهج الاغه خطبه ۵۳ برگ ۱۰۰۴

جنگ عرب ها با هم
 ماجرای جنگ علی تازی سگ کش با عمر بن عبدود و تف انداختن او بر چهره علی تازی

اما عبدود برای چه بر چهره علی تازی تف انداخت؟

پاسخ بسیار جالبی برای این پرسش وجود دارد. ود از بتهای مشهور اعراب بوده است و عبدود از پرستندگان آن بت بوده است. عبدود از پهلوانان عرب بود و در آن جنگ از معدود کسانی بود که توانسته بود از خندقی که به پیشنهاد سلمان پارسی کنده شده بود عبور کند. و پس از عبور از خندق بدنبال مبارز میگردد و علی تازی داوطلب مبارزه با او می‌شود،

سیره ابن هشام در پوشینه سوم از قول علی تازی در شرح ماجرای مبارزه علی تازی با عبدود نوشته است

چگونه با تو بجنگم درحالی که تو بر اسب نشسته ای
(درحالی که من پیاده هستم)،
پس از اسب فرود آی تا مانند من (پیاده) شوی.
پس از اسبش پیاده شد.

بعضی اعراب بیچاره آنقدر هم که مسلمانان اصرار دارند نشان دهند-انسانهای پستی نبودند، عبدود پهلوان عرب برای اینکه در مبارزه با علی تازی انصاف را رعایت کرده باشد از اسب پیاده می‌شود تا هردو با یکدیگر برابر شوند، یعنی آداب جوانمردی حتا در آن شرایط نیز وجود داشته است و انسانیت در آن کویر نیز جوانه هایی زده بود.

اما جنگ سختی در میگیرد و پهلوان عرب با علی تازی میجنگد. اما علی تازی که گویا آن نیرویی که در هنگام کندن در خیبر داشته است (!) را نداشته دست به یک حرکت ناجوانمردانه و بسیار زشت میزند، ماجرای این عمل ناجوانمردانه در بسیاری از کتابهای حدیث اینگونه آورده شده است:

میزان الحکمه پوشینه سوم بخش آداب جنگ

در جـنـگ احزاب میان على و عمرو بن عبدود سخنانى گذشت على به او فرمود:

اى عمرو! (در بـزدلـى تـو) هـمین بس نیست كه من به جنگ تن به تن باتو آمده ام وتو كه شهسوار عربى با خـودت كمك آورده اى؟
 عمرو برگشت كه پشت سر خود را نگاه كند امیر مؤمنین بیدرنگ چنان ضربه اى بر دو ساق پاى او وارد آورد كه از پیكرش جدا شدند و گرد و غبارى به هوا برخاست او در حـالـىكـه بر اثر ضربت عمرو خون از فرقش مى ریخت و ازشمشیرش نیز خون مـى چكید نزد محمد برگشت محمدگفت : اى على! فریبش دادى؟
عرض كرد : آرى , !

◀◀دین و مذهبی که انتخابی نباشد و کورکورانه و به زور شمشیر و جنایت به افراد در جامعه تحمیل گردد، حاصلی جز فساد، ویرانی و تباهی و جنایت به دنبال نخواهد داشت. کدبان موریس آریایی نویسنده و روشنگر ◀◀

***

No comments:

Post a Comment