Saturday, December 27, 2014

آلترناتیو یا جای گزینی بی دینی چیست؟ (2)




موریس آریایی: بهترین روش برای ترک دین با خرد شدن است.

آلترناتیو یا جای گزینی بی دینی چیست؟
دوستانی که از من به عنوان یک آتئیست (خداناباور) و بی دین پرسیده بودند و میخواستند بدانند، آیا به جای بی دینی آلترناتیو یا جای گزینی دیگری هم دارید؟ باید گفت که شما نیاز نیست که مذهبی باشید، تا انسان خوبی باشید! بیشتر مردم در حال پیدا کردن راههای جایگزین برای ابراز عقاید خود و به اشتراک گذاری با دیگران فکر می کنند، مهم این است که باور های شما نباید آزار دهنده و حامل جنایت باشد. باورمند هستم که دین یعنی خرافات و عقب ماندگی و اگر این خرافات برای اعمال قدرت بر گروهی در یک جامعه به کار برده شود این موضوع بسیار خطرناک تر میشود. مانند همین وضعیت جنایت، فساد، بی تمدنی، دکان بازار و فریبکاری دین در ایران! قدرت موجب فساد مي شود و قدرت مطلق فساد مطلق مي آورد. محدودیت ها در جامعه نیز فساد مطلق مي آورد. ممنوعیت های بیجا همیشه نتیجه عکس خواهد داشت و در در عمل نتيجه انحصار و محروميت جنایت و فساد خواهد بود. در جهان بیش از سه هزار خدایان دروغین وجود دارد که بت سنگی تازیان تبهکار نیز یکی از آنها است. و چون هزاران دین و خدایان گوناگون وجود دارند همگی نمی‌توانند درست باشند. من تنها به چیزی باورمند هستم و باور دارم که میبینم و قابل لمس است، خدا و مذاهب دروغین و پوشالی زاییده ذهن بیمارگونه انسانهایی بی خرد است که از فرط ترس و جهل و نادانی به موجودی خیالی و دروغین پناه میبرند. خدا و دین ابزاری در دست جنایتکاران، راهزنان و دزدان جهت تحمیق و جنایت بر مردم بی خرد است. خدا نیست... اگر موجودی قدرمند به نام خدا وجود داشت، اینهمه جنایت در جهان نبود و میتوانست جلوگیری کند! کسانی که به خدایان دروغین باور دارند به همان اندازه به شيطان نيز باور دارند. چرا که بايد از ترس شيطاني خيالي به خدايي خيالي پناه ببرند! کسانی که من را می شناسند، می دانند که من نه خدا باور هستم، و نه دین دارم، کار فرهنگی و روشنگری نیز یک پروسه طولانی است، نمیتوان کسانی را که ١٤٠٠ سال با خرافات تازیان لجام گسیخته خوابیده و بیدار شدند، را یک شبه آگاه و بیدار کرد، و تا خود فرد هم نخواهد از ارزش های پستی که به وسیله آنها سرکوب میشود، دست نکشد، راه به جایی نخواهد برد! نیچه میگفت خدا مرده است و باید مرده باقی بماند، من اما می گویم خدا هرگز نبود که بمیرد !! بیشتر دانشمندان و نویسندگان, روشنگران و روشنفکران واقعی و راستین همگی بیدین و آتئیست هستند. بهترین روش برای ترک دین با خرد شدن است. 35 سال طول کشید تا ایرانیها بفهمند که اسلام تازیان جنایتکار است و چیز خوبی نیست، 35 سال دیگر نیز بیشتر ایرانیها پی خواهند برد که، خدا هم وجود خارجی ندارد و یکی دیگر از ابزار سرکوب آنان است و خدا هم فریب بزرگی بیش نیست! یک چیز غلطی که در مغز ایرانی فرو رفت، بیرون آوردن آن کار سختی است!! هیچ دقت کرده اید افراد دیندار کلاه بردار تر و دزدتر و بی اخلاق تر و دروغگو تر و جنایتکار تر از همه هستند! باور های غلط آدمها را برده افکار دیگران میکند، روشنگری و آگاهی دهی، تنها راه برای کاهش آمار عقب ماندگی و خرافات دینی است. آگاهي سرآغاز آزادي است و نخستین گام در راه آگاهى، نیز درک جهل است!! سواد و خرد و اندیشه و شجاعت چراغی است که انسان را از منجلاب دین ها و خدایان دروغین و فناتیزم و کجروی ها و خرافات میرهاند. هنگامی که عقل انسان فعال باشد و به کار گرفته شود دیگر نمیتواند هر حماقت و نادانی و خرافاتی را باور کند. من هم آتئیست هستم... آگاهی بنیان رهایی است!! موریس آریایی
آلترناتیو یا جای گزینی بی دینی، برخی از این راه ها به ترتیب درجه اهمیت در اینجا توضیح داده میشود:

1- Atheism (آتئیسم) نوعی اندیشه است که در برابر theism (تئیسم )مطرح می شود و اگر دومی را به معنای اعتقاد به خدا بگیریم اولی به معنای بی اعتقادی به خداست.
آتئیسم ها چیزی حدود 16 استدلال بر این گزاره «خدا وجود ندارد» طرح کردند که از معروفترین آنها مساله شر است مساله شر در گذشته تنها به عنوان یک شبهه مطرح بوده است اما در قرون حاضر در میان فلاسفه خدا ناور از اهمیت خاصی برخوردار است و آن را به عنوان دلیلی بر عدم وجود خدا ذکر می کنند. شخصی که به آتئیسم باور دارد آتئیست نامیده میشود، آتیئست را به فارسی بیخدا، خداناباور، ملحد، منکر و ... نیز ترجمه کرده اند.
در حالتی کلی بی خدایان دو دسته هستند :
بی خدایان مثبت گرا، که باور مندند نه تنها می توان با دلایل وجود خدا را رد کرد بلکه بر نبود خدا هم می توان دلایلی اقامه کرد.
بی خدایان منفی گرا، که معتقدند چون ما شواهد معتبری در دسترس نداریم که اثبات کند «خدا وجود دارد» بنا براین به این باور می رسیم که خدایی نیست.
براهینی که بی خدایان مطرح کرده اند با این عناوین مطرح شده است: شر ، اختفای خدا ، طراحی ضعیف، وحی های متناقض، خدای حفره ها، گشایش 747، بی معنایی الهیات، ناسازگاری صفات خدا یی، قدرت مطلق، اراده آزاد، دوزخ، شرط بندی بی خدا، قوری چای راسل، اسپاگتی پرنده ، تک شاخ صورتی نامرئی، اژدها در گاراژ

2-Humanism
انسان‌گرایی (اومانیسم) (به انگلیسی: Humanism) رویکرد تمرکز بر توانایی‌ها و دغدغه‌های انسان؛ در آزمایش‌های تجربی، مطالعات اجتماعی، پژوهش‌های فلسفی و خلق آثار هنری است. واژهٔ Humanism (با H بزرگ) مکتب فرهنگی فکری است که در خلال دوران تجدید حیات فرهنگی(رنسانس) به دنبال ایجاد رغبت و تمایل جدید نسبت به آثار برجستهٔ یونانی و رومی پدید آمده‌است. این واژه از واژهٔ لاتینی Humus به معنی خاک یا زمین اخذ شده‌ است. انسان‌گرایی در برابر خداگرایی قرار داده شده است.

3- Agnosticism
قائلین به توقف در وجود هر چیز و علم به هر چیز. ندانم‌گویی، لاادری‌گری، یا مسلک لاادریه، دیدگاهی فلسفی است که دانستن درستی یا نادرستی برخی ادعاها بطور ویژه ادعاهای مربوط به امور فراطبیعی مانند الهیات و زندگی پس از مرگ و وجود خدا و موجودات روحانی و یا حتی حقیقت نهایی را نامعلوم و یا با توجه به شکل «ندانم‌گویی» اساسا ناممکن می‌داند. لاادری گری(Agnosticism)، از گرایش‌های فلسفی، که در عین اذعان به عینیت و واقعیت جهان، شناخت قسمتی از آن و یا کل آن را ناممکن می‌داند. این اصطلاح برای نخستین بار توسط توماس هنری هاکسلی به مفهوم غیر قابل شناخت بودنماوراء طبیعت بکار رفت، اما پس از آن، در ادبیات فلسفی و به ویژه مارکسیستی، در معنای غیرقابل شناخت بودن جهان مادی بکار می‌رود. بسیاری از فیلسوفان و اندیشمندها در مورد ندانمگرایی نوشته‌اند که می‌توان از توماس هنری هاکسلی، رابرت انگرزول، برتراند راسل و معری نام برد. نظریه کانت و نظریه شکاکیت، نوعی ندانمگری بشمار می‌روند. هیوم نیز، از فلاسفه باورمندان به این مکتب است.

4- Secularism
سکولاریسم (به انگلیسی: Secularism) عقیده‌ای است، مبنی بر جدا شدن نهادهای حکومت و کسانی که بر مسند دولت می‌نشینند، از نهادهای مذهبی و مقام‌های مذهبی. این تفکر به صورت کلی ریشه در عصر روشنگری در اروپا دارد. ارزش‌هایی مانند جدایی دین از سیاست، جدایی کلیسا و حکومت در آمریکا، و لائیسیته در فرانسه بر پایه سکولاریسم بنا شده‌اند. اهداف و استدلال‌ها برای قبول سکولاریسم بسیار گسترده‌اند. درلائیسیته اروپایی بحث گردیده که سکولاریسم یک جنبش به سوی مدرنیته و دور شدن از ارزش‌های بد دینی است.
آگاهی بنیان رهایی است!!
Moris Aryai
27.12.2014
 —

No comments:

Post a Comment