در سرزمینی که من زندگی میکنم ، خدایی نیست تا پای تخته سیاهش خوب و خوبتر ،بد و بدتر خودنمایی کند...
در سرزمینی که من زندگی میکنم ،خرافه ای به اسم دین نیست تا حاکم مطلق گردد...
در سرزمینی که من زندگی میکنم ،نه محمد زاده ی تازی امنه ،و نه عیسئ زاده ی مریم است که اسطوره ی پاکیها گردند...
در سرزمینی که من زندگی میکنم ،واژه ای به اسم جنگ قرنهاست که عقیم شده است...
در سرزمینی که من زندگی میکنم ،مادری غم از دست رفتن فرزندش را به دوش نمیکشد...
در سرزمینی که من زندگی میکنم ،مردان از نسل شاملو و زنان زاده ی فروغ هستند...
در سرزمینی که من زندگی میکنم ،شرف مردان پرده ی بکارت خواهرانشان نیست...
در سرزمینی که من زندگی میکنم ،هیچ زنی بزک کرده گوشه خیابانها نیست تا زیر فشار عقد ه های حقارت ،مردی له شود ...
در سرزمینی که من زندگی میکنم ،آمیزش دو دلداده چوب حد در ملأ عام نیست ...
در سرزمینی که من زندگی میکنم ،آزادی بیان ،آزادی اندیشه، واژه ی غریب نیست...
در سرزمینی که من زندگی میکنم ،درد مشترکی نیست تا مرا فریاد زند...
در سرزمینی که من زندگی میکنم ،روی پرچم هایمان چنین نوشته شده است . هستم ، هستی، هست....
◀ روشنگری و فرهنگسازی: مطالب را با ذکر منبع و نام برگ به اشتراک بگذارید، اینگونه ارزشگزاری به کار و زحماتی است که نویسندگان مطالب میکشند. سرقت ادبی جرم است، سعی کنید خودتان نو آوری کنید و اگر مطلبی هم از جایی بر میدارید نام منبع و نویسنده آن را نیز ذکر کنید!! کدبان موریس آریایی- آگاهی بنیان رهایی است...☝
به کانال تلگرام روشنگری بپیوندید
https://telegram.me/
.....
No comments:
Post a Comment